نامه‌هایی به سپیدارهایی مُرده در دوردست.

یکی از چیزهایی که شنیدنش در بحث حالم را بد می‌کند «با یک گل بهار نمی‌شه» است.

همین جمله ساده که ریشه در فرهنگ جمع‌گرای ما دارد، خیلی راحت قدر اختیار تو را می‌گیرد، تو را به یک شی تنزل می‌دهد و وادارت می‌کند همه‌چیز را بپذیری، هر آن‌گونه که هست. بدون امید و قدرت برای هیچ‌گونه تغییر. بله، من می‌دانم با عملِ من، قرار نیست ناگهان معجزه‌ای رخ بدهد؛ اما اگر من آن‌گونه که درست می‌دانم عمل کنم، حتمن کسان دیگری هم جرئت می‌کنند و به آن شیوه عمل می‌کنند. قرار هم نیست یک روزه و یا یک هفته‌ای همه‌چیز درست بشود.

من می‌دانم این‌که لباس‌های ارزان قیمت را نخرم، باعث نمی‌شود که کارگران و زنان جنوب شرقی آسیا از بهره‌کشی نجات پیدا کنند. من می‌دانم تمام تلاشی که برای کم‌تر کردن مصرف پلاستیک دارم، قرار نیست تمام ماهی‌های دریا را از پلاستیک‌هایی که باهاشان هرروز خفه می‌شوند، نجات بدهد. من می‌دانم تلاشی که برای قصه‌گفتن به دختران کم‌سال دارم، قرار نیست باعث بشود همه‌شان متوجه بشوند که می‌شود طور دیگری، جز آنچه بهشان می‌گویند زندگی کرد و همه‌شان بتوانند در برابر خانواده بایستند و از حقوق‌شان دفاع بکنند. من می‌دانم با کم مصرف کردن آب و گاز و ... ، قرار نیست نرخ مصرف کشوری ناگهان تغییر بکند و مشکل کم‌آبی‌مان حل بشود. اما من در قبال خودم مسئولم، در قبال کارهایی که می‌کنم و کارهایی که نمی‌کنم و می‌دانم هرکس به اندازه خود تاثیرگذار است، من هم به عنوان یک عضو ساده با تاثیرگذاری محدود. انتظار زیادی هم ندارم. انسان‌ها می‌میرند، من می‌میرم. اما زندگی و ردپای ما تا ابد ادامه دارد.

«در خانه‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید ...»*
*سووشون / سیمین دانشور


معرفی کتابِ پست‌مان
معرفی کتابِ پست‌مان
اسپینوزا امیدی همواره درون ماندگار را برای رهایی انبوه خلقی نمایندگی می‌کند که سر آن ندارد که «آدم» شود و تن به بندگی دهد. انبوه خلق در اسپینوزا بدنی اندیشنده را می‌بینید که در مقابل انفعالات اندوهناک (از جمله تنفر و ترس) می‌ایستد و بر شادمانی و خرد تاکید می‌نهد. این انبوه خلق در حال ساخته شدن به هیچ سلاحی به اندازه اسپینوزا، فیلسوف شادمانی، خردمندی و زندگانی نیاز ندارد؛ زیرا به تعبیر هاسانا شارپ در پاسخ به این پرسش که «چرا امروزه اسپینوزا؟»، باید گفت «زیرا دموکراسی به قابلیت ما برای دگرگون کردن شبکه‌های ترور به شبکه‌های شادمانی وابسته است.»
_ از مقدمه مترجم اندیشه‌ورز کتاب به نقل از کانال تلگرامی مصطفی مهرآیین

پ.ن :

  • این کتاب و مجموعه آثاری که بنا به ماهیت کتاب به سوی آن‌ها هدایت می‌شوید را بخوانید گایز. حتمن!
  • حُسنِ اِختتامیه‌مان: دوستان اگه جنبه‌شو دارید آلوده شَوید؛ تچکرات کاربِرات پرمنگنات:

عاقبت‌الامر. تا سه نشه بازی نشه