نقد فیلم تراژدی مکبث | چه زیبا است، زشتی!

تراژدی مکبث تازه ترین اثر جوئل کوئن مورد انتظار ترین فیلمی است که از سال 2021 همواره اخبارش را دنبال کردم. شناخت روانی کوئن از مکبث در تصویر و انتزاعی است که نمایشنامه شکسپیر به خواننده القا می کند. مسئله من با فیلم درست از جایی شروع می شود که روان آدمی را با نور و تکنیک های خارق العاده سینمایی نمی توان به نمایش کشید. بازی مک دورمن در این اثر ستودنی است اما باید این پرسش را مطرح کرد که: این فیلم چه چیز برتری از سینمایی «مکبث» ساخته رومن پولانسکی دارد؟ فیلم پولانسکی از نظر سینمایی دیالوگ ها را در مدیوم خود قرار می دهد اما ساخته کوئن دیالوگ ها را تئاتری حفظ می کند چرا که به طور کلی فیلم در بلک باکس و استودیو ضبط شده این هم می تواند خوب باشد و هم بد. بد به دلیل آنکه مدیوم سینما تنها از دریچه دوربین قابل تعریف است و نه مکان و زمان، چرا که باید مکانی تغییر کند تا زمان انقلاب روانی صورت گیرد، و خوب از جنبه انتزاعی، تصویر برداری و تکنیک هنری بالای نورپردازی.

*بازی ها

کاترین هانتر را همواره در نقش جادوگر می شناسیم. هانتر جادوگر در «هری پاتر و محفل ققنوس» زمین تا آسمان با جادوگری که در مکبث در سکانس های ابتدایی فیلم می بینیم متفاوت است. بازی بیانی، بدنی و القایی او به عنوان جادوگر-پیشگو، یکی از به یادماندنی ترین بازی های سال 2021 است. از سویی دیگر لبخند های زیرپوستی و...

برای مطالعه کامل این یادداشت به مجله سینمایی برداشت بلند مراجعه کنید