نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
نقد فیلم قصیده گاو سفید | عذابِ بی وجدان
قصیده گاو سفید بهتاش صناعی ها یک اثر بی ریشه است. مریم مقدم، مینا، بیشتر شیفته نقش است تا نقاشی. در یادداشت های سینمایی خود به این نکته اشاره کرده ام که بازیگر یک ابزار هنری است و نه لزوما یک هنرمند. اما فکر می کنم هنگامی که از این فیلم می نویسم باید این جمله را این گونه اصلاح کنم. بازیگر یک ابزار هنری است که الزاما باید آن هنری را ارائه دهد که نقش طلب می کند. صناعی ها در اثر تهییج شده؛ درواقع سوژه ای پیدا کرده که از هر زاویه دیدی جذاب است. اما در انتخاب زاویه دیدش صرفا خواسته متفاوت دارد و در اجرای آن شکست خورده.
*بازیگری و فیلمنامه نویسی
فیلمنامه قصیده گاو سفید آن قدر بی قانون است که در توجیه رفتاری اپوزیسیون، ابتر می ماند. هیچ کدام از آدمهای قصه به شخصیت تبدیل نمی شوند و چیزی که کشمکش روایی ایجاد می کند، نه شخصیتی یا اکتشافی، طرح قصه است. در مورد بازی مریم مقدم که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره کردم همذات پنداری دیده نمی شود بلکه آنچه می بینیم و...
برای مطالعه کامل این یادداشت به مجله سینمایی برداشت بلند مراجعه کنید
مطلبی دیگر از این انتشارات
پادکست فارسی کافینیس : فیلم pi 1998
مطلبی دیگر از این انتشارات
خود ارضایی ذهنی با فیلمهای انگیزشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
برنامه تغییر، گامی برای بهتر شدن