نوشتاری درباره ی فیلم Dune 2021

مقدمه

در اول باید خاطر نشان کنم که نویسنده، هیچ تحصیلاتی درباره ی سینما ندارد و این صرفا یک برداشت شخصی می باشد.

این نوشتار را نمی توان نقد دانست، بلکه صرفا برداشتی است از فیلم، برداشتی که هرکسی میتواند از دیدن فیلم داشته باشد و این صرفا یکی از آن ها است. لازم به ذکر است این نوشتار براساس این فیلم است و نویسنده اطلاعی از محتویات کتاب ندارد. (این مقاله ممکن است حاوی اسپویل داستانی باشد)



درباره ی فیلم

فیلم اقتباسی از رمان علمی – تخیلی به قلم فرانک هربرت است که درباره پسری به نام پُل آتریدیس (Paul Atreides) از خاندان سلطنتی آتریدیس ، که از طرف پادشاهی به پدرش (اسکار آیزاک) ماموریت داده می شود تتا برای ایجاد نظم در یکی از سیارات مستعمره اعزام شوند.

ظاهرا فیلم قرار است بصورت یک "چندگانه" ساخته شود اما از آن جا که قسمت اول آن برای ساخت و اکران مسیر های طولانی و سختی مانند پاندمی کرونا و بودجه 165 میلیون دلاری گزشته است و با وجود نمرات خوبی کهاز منتقدان و مخاطبین گرفته اما زمزمه های کنسل شدن ساخت نسخه های دیگر به گوش می رسد.

بررسی فیلم

تصویر قطعا مهم ترین بخش از یک فیلم سینمایی است بنابراین هر بخشی که به تصویر مربوط باشد اعم از جلوه های ویژه و بصری کاملا به چشم می آید. duneاز نظر جلو های ویژه و طراحی صحنه ها چیزی کم ندارد، طراحی مکان ها به نوعی شبیه به فیلم های علمی – تخیلی دهه 80 است که می تواند برای مخاطب های قدیمی فیلم های تخیلی آزار دهنده و یا نوستالژیک باشد. اما نکته دیگری که می تواند آزار دهنده باشد کات های های پشت هم و رفتن به درون رویاهای پُل (تیموتی شالامی) است، اتفاقی که می تواند باعث ایجاد سردرگرمی مخاطب در خط روایت می شود.

بعد از تصویر، موسیقی فیلم است که حس می شود، موسیقی فیلم تم حماسی دارد که با توجه به فضای فیلم کاملا بر فضا می شیند و زیبای کار را افزایش می دهد

برای مخاطب عام فیلم های علمی – تخیلی جلوه های ویژه و بصری از اهمیت زیادی برخوردار است. مبارزات با سلاح قدیمی مانند شمشیر به این گونه صحنه ها کمک شایانی کرده است.

فیل درون اتاق

درباره ی فضای فیلم صحبت کردیم اما شاید بد نباشد درباره ی این "فضا" کمی بیشتر صحبت کنیم؛ فیلم با اینکه همان داستان های قدیمی خیانت، بازگشت و انتقام را در سطح روایت می کند اما با این حال فضای فیلم به شدت مذهبی است و داستان دیگری دورن اصلی خود روایت می کند بطوری که هرچه جلوتر می رویم داستان ظهور منجی قدرت بیشتر می گیرد، اما روای سعی خود را می کند که داستان دیگر یعنی همان "خیانت و انتقام" به حاشیه نرود.

مانند دیگر داستان ها، در Duneنیز منجی را توسط القاب ش معرفی می کند. لقبی که بسیار در فیلم گفته می شود بر گرفته از زبان عربی، "لسان الغیب" است که مدام توسط مردم بیابان (فرمن ها) استفاده می شود. کارکتر مادر (ربکا فرگوسن)، صاحب لقب را این گونه معرفی می کند؛ کسی از که از ناگفته ها آگاه است و او را مانند مسیح می دانند. از این جمله این گونه بر می آید که با اینکه در فیلم هیچ اسمی از ادیان نمی آید اما گروهی از مردم این امپراطوری مسیح را می شناسند و به آموزه های او ایمان دارند. اما داستان به همین جا ختم نمی شود و زمانی عجیب تر می شود که مردم بیابان کارکتر اصلی را با اسم "مهدی" خطاب قرار می دهند. با منجی دانستن این پسر جوان می توان این گونه نتیجه گرفت که راوی داستان خواسته این دو شخصیت یعنی "مسیح" و "مهدی" یکی در نظر بگیرد که باعث می شود این سوال پیش بیاد چرا سینمایی که هرگز درباره ی مسلمان ها به نیکی صحبت نکرده یک منجی در فیلم معرفی می کند که نامش برابر با نام منجی در این اسلام است؟


پایان بندی

فیلم به لحاظ هنری ستودنی است. اما تعدد بازیگران معروف که فرصت بازی گرفتن را از کارگردان گرفته می توان به فیلم ضربه بزند. داستان دارای عجایب بسیار است و cliff hangerانتهایی فیلم نیز به عجیب شدن آن اضافه کرد.