نگاهی به فیلم " سه بیلبورد خارج از ابینگ میزوری "

three billboards outside ebbing, missouri
three billboards outside ebbing, missouri


مدت ها بود طعم گس فیلم های بی محتوا در دهانم سنگینی میکرد !

نمی دانم تحت چه عنوانی اجازه نشر و بر روی پرده رفتن فیلم های گوناگون داده می شود اما هرچه هست ، من دیدن هرنوع فیلم را توهین ب شعور بیننده میدانم ، چرا که درست مانند تغذیه که از خوردن به اصطلاح " آت و اشغال " خودداری می کنیم ، از دیدن هر نوع هزیان هایی هم باید دوری کرد.


در یکی از بخش های برنامه محبوبم " کتاب باز " فیلمی معرفی شد تحت عنوان " سه بیلبورد خارج از ابینگ میزوری "


فیلم با روندی کند اما عمیق به روایت خشم و کینه می پردازد . خشم و کینه ای که آتش بر می افروزد ، قتل ، تجاوز و خودکشی را باعث می شود .

"میلدرد" زن سرسخت و محزونی ست که در سوگ دختر از دست رفته خود روزی به این فکر می افتد تا با نشر افکارش بر روی سه بیلبورد خارج از شهر اعتراض خود را از قاتل و متجاوز دخترش به دیگران علی الخصوص پلیس شهر اعلام کند ، بی خبر از آن که خشم و بی مهری های او باعث قهر دخترش و پیشامد تجاوز و قتل شده است.

اما عناوینی که میلدرد بر بیلبوردها نقش میکند چه عناوینی ست که سرنوشت شهر را یک ب یک به طور سهمگینی تغییر میدهد و باعث بروز خشم ها و برافروختن آتشی می شود که در انتها دامان خیلی ها را می گیرد خود عاملی دیگر برای دیدن این اثر پر جوائز است.


صحنه زیبایی در فیلم وجود دارد که در ذهن من نقش بسته است ، "ویلوبی" مرد فهیم که سمت ریاست پلیس شهر را به عهده دارد ، با نامه ای در انتهای زندگی اش به همه چیز رنگ دیگری می بخشد . او با وداعی بی نظیر باهمسرش و نوشتن نامه هایی برای یک ب یک اعضای درگیر این ماجرا برای من ماندگار می شود . و یادآور این موضوع است که "عشق " و " گذشت " چگونه در دلها اثربخش است .

اگر از آن دسته افراد هستید که دیدن فیلم های ریتم کند و معنادار در ذائقه شما نیست ، لطفا به سمت این فیلم نروید . اما اگر در بطن صحنه ها و فیلم ها بدنبال دگرگونی و ایجاد جرقه ای در ذهن تان هستید ، این فیلم می تواند مناسب شما باشد .