چرا شرافت و حقیقت در ویرگول مرده‌اند؟

ویرگول به قتل رسیده است، شاید از زمانی که متولد شد، و شاید در گذر زمان، اما به دست والدین خود...
ویرگول به قتل رسیده است، شاید از زمانی که متولد شد، و شاید در گذر زمان، اما به دست والدین خود...

شب گذشته، پیش از خوابیدن، آمار بازدید مطالب را بررسی کردم، و مطلبی با عنوان «متن سرودِ زن اثر مونا برزویی و مهدی یراحی (برای هم‌خوانی‌های بیشتر و پرشورتر)»، ۱۷۰۰۴ بازدید داشت. امروز، وقتی به خانه برگشتم و آمار را بازدید کردم، بسیار متعجب شدم. آمار «بازدید امروز» افزایش را نشان می‌داد، اما این افزایش در «بازدید کل» نمودی نداشت!

آماری که در ادامه می‌آید، آمار بازدیدی است که در طی چند ساعت اخیر، با هر بار تازه‌سازی صفحه از طرف ویرگول به من اعلام شده است:

تصویر ۱: بازدید امروز: ۱۸۹ / بازدید کل: ۱۷۰۱۴
تصویر ۱: بازدید امروز: ۱۸۹ / بازدید کل: ۱۷۰۱۴
تصویر ۲: بازدید امروز: ۱۹۵ / بازدید کل: ۱۷۰۱۲
تصویر ۲: بازدید امروز: ۱۹۵ / بازدید کل: ۱۷۰۱۲
تصویر ۳: بازدید امروز: ۲۰۰ / بازدید کل: ۱۷۰۰۹
تصویر ۳: بازدید امروز: ۲۰۰ / بازدید کل: ۱۷۰۰۹
تصویر ۴: بازدید امروز: ۲۱۳ / بازدید کل: ۱۷۰۰۵
تصویر ۴: بازدید امروز: ۲۱۳ / بازدید کل: ۱۷۰۰۵
تصویر ۵: بازدید امروز: ۲۱۸ / بازدید کل، ۱۷۰۰۴
تصویر ۵: بازدید امروز: ۲۱۸ / بازدید کل، ۱۷۰۰۴
تصویر ۶: بازدید امروز: ۲۲۵ / بازدید کل: ۱۷۰۰۱
تصویر ۶: بازدید امروز: ۲۲۵ / بازدید کل: ۱۷۰۰۱
تصویر ۷: بازدید امروز: ۲۲۸ / بازدید کل: ۱۷۰۰۰
تصویر ۷: بازدید امروز: ۲۲۸ / بازدید کل: ۱۷۰۰۰
تصویر ۸: بازدید امروز: ۲۳۴ / بازدید کل: ۱۶۹۹۹
تصویر ۸: بازدید امروز: ۲۳۴ / بازدید کل: ۱۶۹۹۹
تصویر ۹: بازدید امروز: ۲۳۸ / بازدید کل: ۱۶۹۹۸
تصویر ۹: بازدید امروز: ۲۳۸ / بازدید کل: ۱۶۹۹۸
تصویر ۱۰: بازدید امروز: ۲۴۸ / بازدید کل: ۱۶۹۹۶
تصویر ۱۰: بازدید امروز: ۲۴۸ / بازدید کل: ۱۶۹۹۶

و همین‌طور آمار چپ تصویر پایین و پایین‌تر می‌آید و آمار وسطی بالا و بالاتر می‌رود...

سفر تلخ به گذشته نه‌چندان دور...

حدود اواسط مهرماه بود، که دسترسی به حساب‌های ویرگول برای یکی دو روز ناممکن شد. ویرگول این اشکال را «به علت دستور مراجع ذی‌صلاح» عنوان کرده بود.

درست به همین شکل!!!
درست به همین شکل!!!

اما من که از قبل درون حساب کاربری خودم بودم، مشغول کار بر روی چند مطلب جدید بودم و هر از گاهی آمار را بررسی می‌کردم. چند ساعت بعد دوستم گفت که چرا مطلبم (همین مطلب که در مقدمه هم ذکر خیرش آمد) در گوگل پیدا نمی‌شود و صفحه «۴۰۴: پیدا نشد» را باز می‌کند؟

بازدید امروز: ۱۰۴۸ / بازدید کل: ۸۰۷۶ - ۲۱ مهرماه ۱۴۰۱ | ۱۰:۴۸
بازدید امروز: ۱۰۴۸ / بازدید کل: ۸۰۷۶ - ۲۱ مهرماه ۱۴۰۱ | ۱۰:۴۸

رفتم و دیدم به کل آمارها با خاک یکسان شده‌اند و به صفر بازگشته‌اند.

بازدید: ۰ (انگار مطلب را تازه در جهان ویرگول زاییده باشم!) - ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱ (پیش از وقوع حادثه تروریستی) | ۱۶:۲۵
بازدید: ۰ (انگار مطلب را تازه در جهان ویرگول زاییده باشم!) - ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱ (پیش از وقوع حادثه تروریستی) | ۱۶:۲۵

این در حالی‌ست که من هر روز چند دفعه از آمارها عکس‌برداری و در جایی ثبت می‌کردم. یعنی حواسم به هر تکانی در آمارها بود.

تصویر آمار بازدید من در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۴۰۱ | ۲۱:۰۴
تصویر آمار بازدید من در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۴۰۱ | ۲۱:۰۴
تصویر آمار بازدید من در تاریخ ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱ (پس از وقوع حادثه تروریستی) | ۱۶:۳۷
تصویر آمار بازدید من در تاریخ ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱ (پس از وقوع حادثه تروریستی) | ۱۶:۳۷

از طریق صفحه تماس با ما پیامی برای مدیریت ویرگول فرستادم تا ببینم چه مشکلی پیش آمده است، اما هیچ پاسخی به من داده نشد.

وقتی خودم بیش‌تر قضیه را بررسی کردم، فهمیدم که آخر لینک صفحه از «p12anxxsfc7i» به «d3z5ll4aq0ei» تغییر داده شده است. به همین خاطر مطلب در گوگل پیدا می‌شد، اما به «404: Not Found» برمی‌خورد. همین تغییر لینک هم باعث شد که تا روزها مطلب بازدید نگیرد و در هیچ‌کجا پیدا نشود، و همین هم باعث شده بود که آمار بازدید به کل پاک و سفید بشود... (درست به همین خاطر است که ویرگول بعد از انتشار یک مطلب، به شما اجازه ویرایش و شخصی‌سازی لینک را نمی‌دهد؛ هرچند خودش ممکن است این لطف زوری را به شما بکند و لینک جالب‌تری را به شما اختصاص بدهد.)

تا این‌که در حوالی ۱۷ یا ۱۸ آبان، لینک جدید جایگزین لینک ازدست‌رفته قدیمی در موتورهای جستجو شد و بازدیدها افزایش پیدا کردند. (اما روزهای رفته دیگر باز نخواهند گشت...)

تصویر آمار بازدید من در تاریخ ۱۹ آبان‌ماه ۱۴۰۱ | ۰۴:۰۴
تصویر آمار بازدید من در تاریخ ۱۹ آبان‌ماه ۱۴۰۱ | ۰۴:۰۴

هم‌چنین که در آن زمان، ویرایش مطلب «دیکتاتوری چیست و دیکتاتور کیست؟» هم برای من ناممکن شده بود. وقتی صفحه باز می‌شد، فقط یک سفیدی محض به چشم می‌خورد، با علامت ویرگول در سمت راست، و عکس کوچک پروفایلم در سمت چپ.

در این‌باره هم پیامی ارسال کردم و پاسخی دریافت نکردم.

چند وقت بعد، پیامی در خصوص فایل خروجی ویرگول ارسال کردم، که چرا در آن اطلاعات حساب کاربری و کامنت‌ها و... وجود ندارند، و یا اگر می‌توان از این موارد هم خروجی گرفت، باید از کجا این کار را انجام داد (البته در قالب سه پیام جداگانه).

پاسخ اول ویرگول به پیام من در زمینه خروجی اطلاعات حساب کاربری
پاسخ اول ویرگول به پیام من در زمینه خروجی اطلاعات حساب کاربری
پاسخ دوم ویرگول به پیام من
پاسخ دوم ویرگول به پیام من
پاسخ سوم ویرگول به پیام من
پاسخ سوم ویرگول به پیام من

این سه پیام، نشان می‌دهند که مدیران ویرگول پیام‌های من را دریافت کرده‌اند و با این حال هیچ اهمیتی به آن‌ها نداده‌اند.

من این‌طور نتیجه می‌گیرم که پشتیبانی ویرگول اهمیتی برای کاربران معمول خودش قائل نیست، و فقط به دنبال کسب درآمد از نویسنده‌هایی‌ست که به رایگان برای او محتوا تولید می‌کنند. یعنی همه‌چیز به نام او تمام می‌شود، و او جز به سود خودش، به هیچ‌چیز نمی‌اندیشد.

من هم تا مدتی دیگر حوصله نوشتن در ویرگول را نداشتم و فقط گاهی سر می‌زدم و مطالب دیگران را می‌خواندم...

بازگشت به آینده نیمه‌سوخته...

حالا من نشسته‌ام و ذره‌ذره می‌بینم این ظلمی را که مسئول این فضای کوچک، این سرزمین محصور در دیوارهای فیلترینگ، به کارهایم می‌کند، و هیچ‌کس پاسخی نمی‌دهد. می‌گویند بنویسم برای مردم و بنویسم برای آگاهی، و من هم می‌نویسم. اما چه‌طور می‌خواهند از دیگران انتظار داشته باشند که به این سرزمین اعتماد کنند، وقتی به عنوان یکی از معدود وبلاگ‌های داخلی، با نویسندگان خودش همچون بردگان مصری سازنده اهرام رفتار می‌کند؟

آن زمان، ایمیلی از طرف ویرگول هک شد و لو رفت و در اینترنت پخش شد، با یک داستان بی‌سر و بی‌ته و بی‌سند، گفتند که کار مراجع قضایی بوده. مهرماه گفتند کار مراجع ذی‌صلاح بوده. این یکی برای چه کسی‌ست؟ مراجع تقلید؟ مراجع دینی؟ مراجع قانونی؟ مراجع جهانی؟ ...

تصویر ایمیلی که ذکر خیرش به میان آمد
تصویر ایمیلی که ذکر خیرش به میان آمد

بگذریم از آرزوی موفقیتی که برای آن‌هایی می‌کنند که دست در سانسور و تحریف و ممنوعیت دارند. بگذریم از اطلاعاتی که ویرگول هر لحظه می‌تواند مثل چند کیلو خیار تازه و در بسته‌بندی شیک صادراتی، با نامه‌ای عاشقانه، برای «مراجع» بفرستد و آن‌ها به طرفداری از تو، بیایند و کل مطالبت را به باد بدهند و تو را به زمین ارزانی بدارند!

پاسخ بی‌سند و بی‌مدرک و غیرقابل‌قبول ویرگول، که به هیچ‌وجه قابلیت درستی‌سنجی ندارد
پاسخ بی‌سند و بی‌مدرک و غیرقابل‌قبول ویرگول، که به هیچ‌وجه قابلیت درستی‌سنجی ندارد

ویرگولی که حاضر است از نویسنده‌اش پول بگیرد تا برایش تبلیغات کند، و در عین حال هیچ ارزشی برای کار و تلاش و زحمت و متن و اندیشه او قائل نیست، چه‌طور انتظار دارد که حرف‌های آینده‌اش باور شود و در باور حرف‌های گذشته‌اش شک و تردید راه نیابد؟ نویسنده‌ای که نه‌تنها راه درآمدی‌ای از ویرگول ندارد، بلکه باید برای دیده شدن خرج هم بکند.

و آن‌ها که مثل من «پول» خرج نمی‌کنند و سعی می‌کنند فقط محتوای خوب تولید کنند و با ویرایش و تصحیح مطالب خودشان، محتواهای تمیز در اختیار مردم و مخاطبان قرار بدهند، حق ندارند این همه بازدید داشته باشند و باید در آمارشان دست برد، تا بفهمند که حق ندارند مطلب خوب تحویل بدهند، مگر این‌که اول خراج این گذر را به گردنه‌نشینان بپردازند.

من هیچ‌وقت برای هیچ‌کدام از مطالبم «افزایش بازدید» نخریده‌ام، و فقط یک بار از طرف انتشارات «کیبوردی برای آزادی» برای مطلب «دیکتاتوری چیست و دیکتاتور کیست؟» این کار انجام شد. که البته با بررسی جزئیاتی که در تصاویر پایین موجود است، خواهید دید که این «افزایش بازدید» تقریبا هیچ فایده‌ای نداشته و بازدید آن‌چنان تغییری نکرده است! (البته من از انتشارات «کیبوردی برای آزادی» به شدت متشکرم که مطلب مرا قابل‌توجه یافتند و به عنوان تشویق و کمک به من، این کار را انجام دادند.)

سابقه افزایش بازدید: ۲۰۰۰۰ ایمپرشن / از ۱۸ تا ۱۹ مهرماه
سابقه افزایش بازدید: ۲۰۰۰۰ ایمپرشن / از ۱۸ تا ۱۹ مهرماه
جزئیات: افزایش بازدید در دسته‌های موضوعی «تاریخ» و «سیاست»
جزئیات: افزایش بازدید در دسته‌های موضوعی «تاریخ» و «سیاست»
آمار: ۲۰۰۰۰ نمایش انجام‌شده / ۲۴۸ بازدید از پست (میانگین روزانه ۱۲۴ بازدید)
آمار: ۲۰۰۰۰ نمایش انجام‌شده / ۲۴۸ بازدید از پست (میانگین روزانه ۱۲۴ بازدید)
آمار نمایش روزانه: ۱۸ مهر: ۱۳۴۸۵ / ۱۹ مهر: ۶۵۱۵
آمار نمایش روزانه: ۱۸ مهر: ۱۳۴۸۵ / ۱۹ مهر: ۶۵۱۵

به نظر من، اگر انتشاراتی بخواهد روی برخی از مقالاتش سرمایه‌گذاری کند، امری پسندیده است. مثل این است که بخواهد ویترینش را تزئین کند تا مخاطبین ترغیب به خواندن محتواهایش شوند؛ و در نتیجه تعداد مخاطب‌هایش افزایش پیدا کند. اما اصلا این کار را از سوی نویسنده نمی‌پسندم. به نظرم نویسنده باید آن‌قدر مطلبش را غنی و متناسب با خواست مخاطب نوشته باشد، که با ارزش‌مندی خود محتوا، بتواند بازدید بیش‌تری را جذب کند. ترجیح می‌دهم مخاطب نویسنده را پیدا کند، و این فقط «انتشارات» باشد که به دنبال نویسنده بدود. چرا که نویسنده آمده تا خودش، نگاهش و نظرش را در اختیار دیگران قرار بدهد. نه این‌که صرفا کلمات را بفروشد و سود کسب کند. (البته سود و فروش در درجه دوم اهمیت دارند، اما نه آن‌قدر که نویسنده و کارش را تحت تأثیر قرار بدهند!)

اما راه درآمدی‌ای که ویرگول برای نویسنده‌هایش تدارک دیده چیست؟ تبلیغات نشان می‌دهد و سهمی به نویسنده می‌پردازد؟ امکان حمایت از نویسنده را برای مخاطبان در جایی قرار داده؟ به ازای تعداد کلمات حقوق می‌دهد؟ به نسبت مخاطبانی که هر مطلب جذب کنند حقوق می‌دهد؟ نه، هیچ‌کدام نیست؛ چون اصلا چیزی نیست...

البته نویسنده‌ها هم مجبور به نوشتن در ویرگول نیستند، و می‌توانند بروند و در سایت‌هایی مثل Blogger و Wordpress و... بنویسند. حالا اگر آن‌ها فیلتر هستند و دسترسی به آن‌ها ممکن نیست و اینترنت‌های سیم‌کارت‌ها پاسخگوی آپلود مطالب و تصاویر نیستند و هر مشکلی که هست، تقصیر خود آن‌هاست، که محتوای‌شان را طوری می‌نویسند که سایت‌های داخلی، مجبور به هزار جور کار در مقابل آن‌ها، و البته فقط به خاطر درخواست «مراجع قانونی و قضایی» می‌شوند.

و باید بگویم که ما در ایران آن‌قدر آزادی بیان داشته و داریم، که ترس نویسندگانی که مخالفت‌هایی با قوانین دارند و قصد دارند آن‌ها را از این طریق مطرح کنند و امکان هر اتفاقی را برای خود پیش‌بینی می‌کنند، به کل از توهم آن‌هاست و واقعیت ندارد. وگرنه در تاریخ وبلاگ‌نویسی در ایران، هیچ‌گاه وبلاگ‌نویسی برای نوشته‌هایش راهی دادگاه نشده و پایش به زندان و حکم اعدام نرسیده! همان‌طور که هیچ‌وقت با خبرنگارها کاری نداشتیم و همیشه توانسته‌اند اخبار واقعی و بی‌طرفانه و منصفانه را تحویل بدهند، و همیشه با دید بسیار روشن و خوب به همه مسائل نگاه کرده‌اند و این اجازه را داشته‌اند که تحلیل‌های خودشان را ارائه بدهند (و البته درست به همین خاطر است که روزنامه‌نگار و مقاله‌نویسی مثل خاشقچی این‌قدر دل ما و مسئولین کشور ما را به درد می‌آورد، که «اگر ایران بود، حالا زنده بود و مشغول کار»، درست مثل خبرنگارانی که در این صفحه ذکر خیرشان آمده)!

البته اگر بخواهم منصف باشم، ویرگول یک شبکه اجتماعی وبلاگ‌نویسی است (درست مثل والد اصلی ایده ویرگول، یعنی Medium). حالا این شبکه اجتماعی، یک سری قوانینی دارد که درست مشابه شبکه‌های اجتماعی دیگر هستند. مثلا اگر اینستاگرام و فیس‌بوک و توییتر به خودشان اجازه می‌دهند که پیام‌های مرتبط با «قاسم سلیمانی» را به بهانه «ترویج تروریسم» و... پاک کنند و حساب‌های کاربری را تعلیق کنند یا به کل ببندند، ویرگول هم حق دارد که توی دهان نویسنده‌ای بزند که مخالف با قوانین کشور نظری می‌دهد. حق نویسنده هم همین است، که به جای دیدن خوبی‌های کشور و نکات مثبت، نشسته و یک مشت منفی‌بافی کرده و چرندیات به خورد مخاطب داده است. اکثر این نویسنده‌ها هم که دروغ می‌گویند و از کشورهای خارجی برای نوشته‌های‌شان پول می‌گیرند تا این‌طور نفاق به جان مردم بیندازند.

این تصویر به دلیل رعایت قوانین ویرگول حذف نگردیده است!
این تصویر به دلیل رعایت قوانین ویرگول حذف نگردیده است!

حالا اگر کسی اعتراض کند که کار اینستاگرام و فیس‌بوک و توییتر خیلی بد بوده و «آزادی بیان» را نقض کرده‌اند و...، پس حتما قصد دارد که بیاید و خیرخواهی و عمل پسندیده ویرگول را هم زیر سؤال ببرد، که یعنی خودش را لو داده که منافق است. منافق هم که جایش وسط جهنم است، چه در دنیا و چه در آخرت.

سخن پایانی بر آواره‌های سوخته...

وقتی ویرگول به خودش اجازه می‌دهد که اطلاعات کاربرش را (هرچند فقط چند IP باشد) در اختیار دیگران قرار بدهد؛ وقتی به خودش اجازه می‌دهد که لینک مطلبی را تغییر بدهد تا بازدیدش محدود شود؛ وقتی به خودش اجازه می‌دهد که به پرسش‌های منِ نویسنده پاسخی ندهد؛ و وقتی «آرزوی موفقیت» می‌کند برای کسانی که دارند در دستگاه قضا و ارشاد و قانون، سانسور و تحریف و تخریب و تحقیر و تنبیه را رقم می‌زنند؛ وقتی به خودش اجازه می‌دهد در آمارها دست ببرد و مجموع آن‌ها را تغییر بدهد و اطلاعات غلط در اختیار نویسنده بگذارد؛ یعنی روزی به خودش اجازه خواهد داد که اطلاعات شخصی مرا در سیستم خود ثبت کرده، و سپس در اختیار همان دستگاه‌ها و نهادها قرار بدهد و جان مرا به خطر بیندازد.

وقتی کسی به خودش اجازه می‌دهد که تخم‌مرغی را بدزدد، و بزرگ‌ترش او را تشویق می‌کند، ذره‌ذره پیش می‌رود و دست به کارهای بزرگ‌تر می‌زند، تا این‌که در نهایت شتردزد هم می‌شود.

آخرین آمار بازدید ۴ آذرماه ۱۴۰۱: ۳۸۱
آخرین آمار بازدید ۴ آذرماه ۱۴۰۱: ۳۸۱
آمار بازدید کل ۵ آذرماه ۱۴۰۱ | ۰۰:۱۳ : ۱۶۹۳۴
آمار بازدید کل ۵ آذرماه ۱۴۰۱ | ۰۰:۱۳ : ۱۶۹۳۴
آخرین آمار بازدید ۵ آذرماه ۱۴۰۱ (پیش از انتشار این مطلب) | ۱:۱۱ : ۱۶۹۲۷
آخرین آمار بازدید ۵ آذرماه ۱۴۰۱ (پیش از انتشار این مطلب) | ۱:۱۱ : ۱۶۹۲۷

البته ما هنوز اینجاییم و نفس می‌کشیم. می‌نویسیم و می‌خوانیم. نظر می‌دهیم و نظر می‌شنویم. می‌خندیم و می‌گرییم... هنوز، زنده‌ایم...

اما چه کسی می‌داند تا کِی... ؟


اطلاعات جزئی اضافه:

تصاویری که در ادامه آمده‌اند، متعلق به تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۱، و ساعت‌های ۱۲:۳۵ تا ۱۲:۳۸ هستند:

تعداد لایک: ۲۹ / تعداد نظر: ۴ / تعداد بوکمارک: ۶
تعداد لایک: ۲۹ / تعداد نظر: ۴ / تعداد بوکمارک: ۶
تعداد ورودی‌ها: ویرگول: ۱۹۳۹ / گوگل: ۱۵۱۰۲ / توییتر: ۱۱ / گردو: ۹ / بینگ: ۷
تعداد ورودی‌ها: ویرگول: ۱۹۳۹ / گوگل: ۱۵۱۰۲ / توییتر: ۱۱ / گردو: ۹ / بینگ: ۷
تعداد ورودی‌ها: شادبین: ۵ / ذره‌بین: ۵ / تلگرام: ۴ / موتور جستجوی یاهو: ۲
تعداد ورودی‌ها: شادبین: ۵ / ذره‌بین: ۵ / تلگرام: ۴ / موتور جستجوی یاهو: ۲
تعداد ورودی‌ها: اکوسیا: ۲ / کیبوردی برای آزادی: ۲ / موتور جستجوی بِرِیو: ۱ / موتور جستجوی داک‌داک‌گو: ۱
تعداد ورودی‌ها: اکوسیا: ۲ / کیبوردی برای آزادی: ۲ / موتور جستجوی بِرِیو: ۱ / موتور جستجوی داک‌داک‌گو: ۱
تعدادی ورودی‌ها: فیس‌بوک: ۱
تعدادی ورودی‌ها: فیس‌بوک: ۱
بازدیدکنندگان: ۱۷۰۹۱ / میانگین مطالعه: ۳۱٪ (تا اوایل ترجمه انگلیسی متن ترانه)
بازدیدکنندگان: ۱۷۰۹۱ / میانگین مطالعه: ۳۱٪ (تا اوایل ترجمه انگلیسی متن ترانه)

در صورتی که این آمار صحیح باشد، پس آماری که در صفحه اصلی آمار ذکر می‌شود دروغ است؛ و در صورتی که آن آمار صحیح باشند، این آمار جزئی که ویرگول در اختیار نویسنده قرار می‌دهد دروغ است!

آخرین آمار بازدید: ۵ آذر ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۸ : بازدید امروز: ۱۱۴ / بازدید کل: ۱۷۱۰۱
آخرین آمار بازدید: ۵ آذر ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۸ : بازدید امروز: ۱۱۴ / بازدید کل: ۱۷۱۰۱


توجه: اگر این مطلب حذف شد، بدانید که کار خودم نیست. چرا که من هیچ‌وقت هیچ‌یک از مطالبم را حذف نمی‌کنم، و فقط آن‌ها را ویرایش می‌کنم (این را می‌توانید از پایان مقالات «لباس و جنسیت» و «دیکتاتوری چیست و دیکتاتور کیست؟»، در قسمت «تاریخچه ویرایشات» متوجه شوید).

اگر ویرگول پاسخ درخور و مناسبی داشت و در اختیار من و مخاطبین گذاشت، حتما در همین صفحه یا در صفحه‌ای تازه، ذکر خواهم کرد. همیشه هم آماده عذرخواهی بابت اشتباهاتم هستم، به شرطی که واقعا اشتباهی کرده باشم. وگرنه که می‌توانند «حلال‌حلالم را به آسمان هم برسانند»!


۵ آذرماه ۱۴۰۱