کودا ،فیلمی گرم و گیرا
#نمافیلم
CODA (2021)
IMDb 8.1-Metacritic 75
#نقدفیلم « #کودا »
این فیلم درامی خوش ساخت و گرم با فضایی پر از #موسیقی های آرام و دلنشین است. اگر به دنبال دیدن فیلمی هستید که شما را به سوی آرامش رهنمون کند و در عین حال بر اعماق #احساسات تان اثرگذار باشد این فیلمی است که می توان به آن پناه برد.
#فیلم با تناقضی آشکار با #داستان اصلی آغاز می شود. جایی که در بین عده ای #ناشنوا موسیقی دلنشینی در حال پخش است و شخصیت اصلی فیلم که دختری 17 ساله است و وزن کل فیلم بر دوش اوست، در حال همخوانی با آن موسیقی است.
روبی که تنها شخص شنوا در یک خانواده ناشنوا است باید در تجارت ماهیگیری به عنوان ماهی گیر، فروشنده ی همان ماهی ها، مترجم و سفیر ارتباط خانواده اش با جهان اطراف نقش آفرینی نماید. او در عین حال چالش های مشارکت در #جامعه و #مدرسه در کنار علاقه مندی به #خوانندگی را نیز پیش روی خود می بیند و متعادل سازی این مقولات شما را در سیر داستان همراه می کند.
فضای ترسیمی و بصری فیلم گرم و گیراست. #دریا ، #جنگل ، #دریاچه و مسیرهایی جذاب و دوست داشتنی که شخصیت اصلی فیلم در آنها #دوچرخه سواری می کند و بیننده نیز همراه او از فضای اثر لذت می برد.
همچنین طنز بکار رفته در برخی از صحنه ها که ناشی از عدم توان تکلم بازیگران ناشنواست نیز سنجیده و درست بکار گرفته شده است.
بخشی از فیلم به ابعاد روانشناسانه معطوف است. جایی که روبی به دلیل #ترس از به سخره گرفته شدن و همچنین ضعف در گفتار دوران کودکی ناشی از نداشتن پدر و مادری شنوا دچار اختلالات اجتماعی و روانی است. اساساً تلاش برای قرارگیری در جمع از طریق گروه کُرمدرسه و ایجاد ارتباط با پسری که در خانواده ای نه چندان گیرا زندگی می کنند و دختر به او علاقه مند است اما جرات بیان مستقیم آن را ندارد ناشی از همین رویکرد است و بخش دوم زندگی بازیگر اصلی فیلم معطوف به مبارزه برای کسب استقلال از #خانواده و در عین حال حفظ بنیان های آن و گریز از انزوای اجتماعی است.
یکی دیگر از مهمترین توصیفات فیلم مرتبط با مبارزه درونی دختر برای رسیدن به خواست فردی در تحقق سرنوشت آتی خود ( #فردگرایی ) یا ایثار و همراهی با خانواده ای که زندگی آنها بدون دخترشان برای آنها دشوار است می شود.
در نیمه دوم فیلم روبی باید بین ماندن در کنار خانواده کرولال خود و یا بهره بردن از صدای زیبا و کسب بورسیه در یکی از بهترین دانشگاه های موسیقی #جهان یکی را برگزیند. در اینجا پس از مبارزه اولیه دختر با خانواده برای کسب استقلال و جدایی از آنها، در ادامه به دلیل پیشگیری از برهم خوردن انتظام خانواده و مشکلات عدیده به دلیل وابستگی آنها به دختر، وی تصمیم می گیرد آگاهانه ازخودگذشتگی کند و قید ادامه تحصیل در دانشگاه را بزند. شاید این آیتم باعث برجستگی آن برای مخاطب غربی باشد. چراکه این سبک از خودگذشتگی در #شرق با توجه به غلبه #معارف و معنویات بر خویشتن چندان دور از ذهن نیست اما برای مخاطب غربی که سالهاست به فردگرایی سوق داده شده است جذاب و بدیع می نماید.
اما شبه دیگر برجسته در این فیلم موضوع پرکشش خانواده است. موضوع خانواده کماکان برای غربی ها دارای اهمیت است.
در شرق به دلیل همبستگی های قوی که بخش عمده آن از نگاه معنوی افراد ناشی می شود، پیوند بین افراد خانواده و انس و الفت بین انها همبستگی قدرتمندی را پدید آورده است. این بینش، از لایه ی بالای حیات اجتماعی و خانوادگی گذر کرده و بستر رشد، تعالی و حرکت به سوی کمال نهایی را برای فراد و خانواده فراهم می کند. در این صورت است که خانواده متعادل، بلکه متکامل شکل خواهد گرفت که افراد در روابط متقابلشان علاوه بر حفظ پایگاه اجتماعی اعضا، به دور از افراط و تفریط به ایفای نقش خویش می پردازند و حداکثر قابلیتهای اعضای خانواده کشف شده و پرورش می یابد. در اینجا بینش افراد در روابط اعضای خانواده نقش اساسی دارد.
در این فیلم نیز به دلیل ناتوانی مادرزادی اعضای خانواده این #همبستگی و #وحدت بین آنها بسیار قوی و شکل یافته است. واقعیت آن است که بنیاد خانواده به معنای مرسوم و تاریخی آن سالهاست در غرب و خصوصاً #آمریکا تضعیف شده است و این تبدیل به یکی از دغدغه های جدی و پر تکرار بسیاری از فیلم ها در #هالیوود شده است. تلاش هایی که در آثاری همچون Wonder2017، Patch Adams1998، Hugo2010و یا Mary Poppins Returns2018، که همگی بر محوریت ضرورت حفظ و تقویت بنیان های خانواده بنا شده است.
پایان بندی فیلم هم مطابق انتظار مخاطب به پایان می رسد و مخاطب با درک این نکته که راههای ارتباطی در جهان بسیار متنوع است خود را در فراسوی فیلم و در جهان واقع ناتوان از شناخت و درک این راههای ارتباطی می پندارد که این نیز یکی دیگر از نقاط عطف این فیلم محسوب می شود.
از برجسته ترین سکانس های فیلم بخشی است که روبی پس از استعدادیابی توسط #معلم موسیقی و تمرین و ممارست فراوان، برای خوانندگی در مراسم مدرسه به همراه پسر مورد علاقه اش مشغول به آوازخوانی می شود و خانواده وی نیز در این مراسم حضور دارند و در این بین برای دقایقی به صورتی ناگهانی سکوت فیلم را فرا می گیرد و ما از دریچه جهان ناشنوایان فیلم این صحنه ها را پیگیری می کنیم و این یکی از صحنه های بسیار تاثیرگذار و دیدنی فیلم را خلق می کند.
در مجموع اگر به دنبال فیلمی شاد، مفرح و در عین حال آرام و متین هستید دیدن این فیلم می تواند شما را به این خواسته برساند.
*علی کهن
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا من هم به اینستاگرام نیاز دارم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
باید ها و نباید های هشتگ (اینبار اینستاگرام می گوید)
مطلبی دیگر از این انتشارات
ویدیو سلفی اینستاگرام _ ورژن آمریکاییِ سیستم تشخیص چهره چین یا یک احراز هویت ساده ؟