دوست دار هک رشد+بیگ دیتا+بیزینس بلاگینگ+اقتصاد رفتاری
10 درس بازاریابی،مذاکره و زندگی از حشمت فردوس و فیلم ستایش
تو این متن قراره راجع به فیلم ستایش و مخصوصا شخصیت حشمت فردوس و نکاتی من باب زندگی،کسب و کار و مذاکره صحبت کنیم،افتاد؟(به زبان حشمت بخونید)
1:اصل پارتو با حشمت فردوس
یک اصل در کسب و کار داریم به نام اصل پارتو که یک اقتصاد دان ایتالیایی است مطرح کرد:۸۰ درصد رخدادها از ۲۰ درصد دلایل بوجود میآید.
مثلا در کسب و کار ۸۰ درصد فروشها مربوط به ۲۰ درصد مشتریان است. حال در فیلم ستایش این اصل چگونه است؟
آقای زرین کوب تهیه کننده ستایش :به جرات میتوانم بگویم فصل سوم سریال با احترام به دیگر بازیگران روی شانههای حشمت میچرخد.
خوب طبیعی است که 80 درصد فیلم ستایش روی 20 درصد بازیگران(یعنی حشمت فردوس) می چرخد.
اکثر استراتژی های فروش و کسب و کار از جنگ می آید،و حداقل باید سه کانال ارتباطی برای دستیابی به مشتریان و بازار داشته باشید تا بتوانید با تمام قوا هم بجنگید و هم حمله کنید. این کلیپ جذاب را از مسیح جوادی عزیز ببینید.
به نظر من سه شخصیت اصلی فیلم ستایش 3 این ها هستند:
1-داریوش ارجمند در نقش حشمت فردوس(قلب فیلم)
2-نرگس محمدی در نقش ستایش(دست راست فیلم )
3-فریبا نادری در نقش خانم صفایی(دست چپ فیلم)
هر چند که محمد و انیس هم میتونند در سه راس این هرم باشند اما رتبه چهارم و پنجم رو به خودشون اختصاص میدن
و تقریبا 80 درصد تاثیرگذاری فیلم ستایش روی این 3 شخصیت اصلی می چرخد.
خوب حالا اصل پارتو در کسب و کار شما چطور صدق می کند؟قلب کسب و کارتان را شناخته اید؟چطور از این اصل میتوانی در کسب و کارت استفاده کنی؟
2:تکیه کلام های که سر زبان افتاد
ناظمالاطبا در فرهنگ نفیسی می گوید تکیه کلام یعنی: بعضی کسانی به هنگام گفتوگو کلمهای را که در بیان موضوع اثری ندارد مکرر بیان کنند و چنین کلمات را تکیهکلام آنان می نامند. حال برخی تکیه کلام ها اینقدر جذاب و خوش کلمه بودند که بر سر زبان ها افتادند مثلا:
«نــــقي نُهار نُخِرديم»عليرضا خمسه/ بابا پنجعلي / پايتخت
ديجيتالم كجا بود| فتحعلي اويسي/ كاووسي / بدن شرح
خيلي ممنونم!| مهران مديري/ مسعود شصت چي / مرد هزار چهره
واقعاااااااا؟! | شقايق دهقان/ خانم شيرزاد / ساختمان پزشكان
خداااا را شُکر| مهران مدیری/هیولا
افتااااااد؟/داریوش ارجمند/حشمت فردوس/ستایش
عرووووووووس/داریوش ارجمند/حشمت فردوس/ستایش
واقعا تکیه کلام افتاد با زبان بدن جذاب حشمت فردوس یکی از بهترین تکیه کلام های دهه 90 هست که هنوز هم سر زبان خیلی هاست،وقتی یک تکیه کلام اینجوری سر زبان مردم می افتد نشان از تاثیر گذاری و محبوبیت آن فیلم میان مردم هست. همچنین همین یک تکیه کلام خود به خود باعث تبلیغ این فیلم می شود. یک جورایی بازاریابی چریکی و ویروسی محسوب می شود.
تکیه کلام یعنی تکرار بیش از حد یک کلمه،طوری که مردم هم خوششان بیاید،خوب حالا چجوری از این اصل در کسب و کار استفاده کنیم؟
سعی کنیم در کسب و کارمان رد پای عصاره و چکیده خودمان را جا بگذاریم و سبک خودمان را بشناسیم و در واقع تکیه کلام های خودمان را داشته باشیم.
مثلا فردوسی پور میگه میتونم قانع نشم؟ منظور ما این هست که علاوه بر اینکه تکیه کلام در صحبت کردن باشه،در سبک کاری هم نمود پیدا کنه،در تمامی رفتارهای کلامی و غیر کلامی!
دقت کن منظورم این نیست که خودت نباش:
اتفاقا خودت باش،سبک خودتو بشناس و اینقدر عالی،ناب و خلاقانه کار کن که دیگران و رقبا از تو کپی کنند.
3-موج سواری خبری یا نیوز جکینگ (Newsjacking)
حاشیه های زیاد فیلم از همون ابتدا شروع شد،از گریم عجیب و غریب ستایش که تقریبا در تمامی شبکه های اجتماعی دست به دست می شد و تهیه کننده هم با دلایل نه چندان قانع کننده وارد این موج خبری شد تا رامسین کبریتی که نقش صابر را بازی می کرد و رفته بود اونور آب شبکه جم و فقط تصویر محو شده او نشان داده می شود و در نهایت مجبور شدند یه طوری اون رو بکشند و از داستان خارج بکنند،همه این ها باعث شد خود مردم موج خبری ایجاد کنند و دست اندر کاران ستایش هم سوار این موج ناخواسته شوند.
حالا شما ببین در کسب و کارت چطور می توانی نیوز جکینگ ایجاد کنی؟و حسابی خبر ساز بشی؟البته باید خیلی احتیاط کرد که این تبلیغ شما ضد برند نباشه
4-درس مذاکره از فردوس حشمت!
فردوس در اکثر مواقع حرفش را مستقیم،رک و بی پرده می زند اما در یک سری موقعیت ها فکر شده و حساب شده مذاکره می کند. در واقع اصول متقاعد سازی را کاملا رعایت می کند.
بیاییم به سکانسی برویم که فردوس می خواست برود و والدین محسن(خواستگار دختر ستایش) که به هیچ وجه راضی نمی شدند را برای خواستگاری قانع کند.(فیلم کامل این تیکه رو پایین آوردیم و حتما ببینید)
شروع صحبت فردوس این است: میدونی جیز چیه؟ و بعد جیز رو توضیح میده(یعنی اصلا نمیره مستقیم بگه من اومدم واسه بحث خواستگاری)،یه چیز به ظاهر بی ربط رو بیان می کنه تا ذهن رو آماده کنه
بعد شروع میکنه و با بغض(از بعد احساسی وارد میشه) میگه یه پسر داشتم سهراب یل،تو شان و ادب یوسف پیغمبر و همه چی تموم و نفس زندگیم بود(واقعا نفس زندگی اش بود و الان این والدین هم کم کم همذات پنداری میکنن که محسن هم همه زندگیشون هست) از اونجا که فکر کنم محسن تک فرزند هم هست،در ادامه فردوس میگه اما یه روز خودم کشتمش،قصه رستم و سهراب فقط تو خیابون ها نیست امروز کف خیابان هاست (اشاره به اینکه رستم پسر خودش سهراب را کشت)،توی 4 دیواری خونه ها پر از رستم هایی هست که سهرابشون رو میکشن(والدین با خودشون فکر میکنن نکنه ما هم یکی از اون رستم ها باشیم؟) با این پیش زمینه ذهنی که خودشون میدونند راضی به ازدواج پسرشون نیستند.
حالا فردوس زمینه رو آماده کرده و شروع میکنه میگه یه روز اومد گفت میخواد با یه دختره ازدواج کن و از خانوداه طرف میگه که سر تاپای خونش اندازه آشپزخونه منم نبود،حقوق شاگرد پادوی من از حقوق پسره بیشتر بود(اصل مقایسه)،چه آرزوهایی براش داشتم ولی من گفتم اجازه نمیدم باش ازدواج کنی؛خلاصه پسرش بهش میگی اگه اجازه ندی من میگیرمش،دو سال بعد یهو یه ماشین بهش زد و مرد و دیگه نه خودشو دیدم نه زن و بچه هاش!(روایت میکنه لحظه های تلخ و باز هم درگیر کردن احساس)،بعد از 20 سال تازه دیدمش(یعنی ممکنه حداقل 20 سال هم برای شما طول بکشه بچتون رو ببینید اگر قبول نکنید)؛تا اینکه مدت زمان براشون تعیین میکنه و میگه که فردا ساعت 2 مراسم عقد هس(اصل کمیابی)،من سوختم شما نسوزید(ترس از دست دادن)
5-بسته بندی در فروش و بازاریابی خیلی مهمه!
تصور کن یک ساعت 20 میلیونی تومانی در ویترین مغازه ات کنار دیگر ساعت ها میذاری و میخواهی آن را بفروشی و یک سال دو سال میگذرد اما فروش نمی رود! حال میای آن را در یک جعبه شیک و جذاب با یک نورپردازی جالب ارائه می دهی،قطعا راحت تر فروش می رود. حال در فیلم ستایش پرتقال ها شیرین و آبدار باغ خانم بزرگ را در نظر بگیرید که داشت در جعبه های عادی و به قولا با ناملایمتی فروش می رفت اما فردوس که یک بازاری بود و سابقه زیادی داشت،متوجه شد با یک بسته بندی زیبا و گذاشتن پرتقال ها در جعبه جواهرات می تواند به قیمت بالاتری بفروشد و درآمد دلاری نیز کسب کند.
مشکل بسته بندی در خیلی از کسب و کارهای ایرانی وجود دارد،بسته بندی و تجربه کاربری مخاطب واقعا در فروش محصول تاثیر گذار است،از امروز به کسب و کارت فکر کن چطور می توانی در یک بسته بندی شکیل و جذاب به مخاطب خدمات یا جنس تولیدی ارائه دهی که مخاطب شوکه شود.
6-قصه و روایت عالی
شاید مهم ترین راز موفقیت و محبوبیت فیلم ستایش یک قصه جمع و جور و جذاب است که همه را با خودش همراه می کند. قصه ای که از سال 88 شروع شد(همان زمانی که من دانشگاه رفتم) و حدود 10 سال هست که با مردم همراه هست،بالاخره مردم عاشق داستان هستند،فرقی ندارد کودک پنج ساله باشد که با داستان هزار و یک شب به روایتگری مادرش به خواب عمیق می رود تا پیرمرد 77 ساله که با داستان زندگی این و اون خاطراتش زنده می شود،سر تا سر زندگی ما پر از داستان هست،ستایش نیز از یک درام قصه گو دور نیست و مردم را با خودش همراه کرده است که بالاخره سرنوشت شخصیت های داستان چه می شود؟
حال علاوه بر یک قصه خوب و سر حال که البته در فصل دوم افت داشت و در فصل سوم به اوج خودش رسیده است تک تک سکانس ها فیلم هم خودش یک قصه جداگانه هست،با توجه به این که سه فصل هست و حدود 120 قسمت فرصت پرداخت به تمام شخصیت ها وجود دارد و با پرداختن به هر شخصیت و روحیات و خلق و خوی آن ها خیلی از افراد همذات پنداری می کند که نکند این قصه خودشان هست. حتی خود حشمت فردوس نیز در تمامی سکانس هایش معمولا یک داستان روایت می کند که فوق العاده در متقاعد کردن و تاثیر گذاری قوی عمل می کند.
در این مقاله در مورد داستان سرایی نوشتیم که اگر می خواهید کسب و کارتان را نجات دهید و حسابی برند شوید باید داستان خوبی روایت کنید،از الان فکر کنید داستان کسب و کار شما چیست؟چطور می توانید با قدرت استوری تلینگ افراد را درگیر کنید؟
7-تکرار پیام،معجزه می کند!
طبق آخرین بررسی که من انجام دادم ستایش روزی 3 بار،باز پخش یا تکرار می شود،که تقریبا محال است کسی تلویزیون را روشن کند و ستایش را نبینید،حالا این را داشته باشید و اینکه تقریبا توی تمامی شبکه های اجتماعی نیز همه قسمت ها منتشر می شود،حتی در اینستاگرام در قسمت igtv نیز تمام فیلم آپلود می شود که بعضی پست ها تا 60 هزار نفر هم دیدن کرده اند.
طی مطالعات انجام شده نشان می دهد مشتریان بعد از ۵ الی ۹بار که در معرض پیام های بازاریابی قرار می گیرند به آن توجه نشان می دهند برخی افراد می گویند اگر فلان مسئله را بگویی فراموش خواهم کرد اما اگر نشانم دهی به یادخواهم آورد.تکرار در دیدن یک پیام باعث می شود در ذهن باقی بماند و تاثیرات خودش رابر مخاطب بگذارد.خوب حالا شما چقدر پیام بازاریابی رو تکرار می کنید؟چقدر در رسیدن به هدف هاتون سماجت به خرج میدید و یک کار رو تکرار می کنید؟
تکرار مادر مهارت هاست
8-دیالوگ هایی که راحت پخش می شوند!
سکانس های فیلم طوری است که راحت قابلیت ویروسی شدن را دارد و یه جورایی بازاریابی دهان به دهان است،یعنی تیکه کلام های خوب و دیالوگ های جذاب راحت توسط مردم منتشر می شود.حتی تیکه فیلم های کوتاه از سکانس ها نیز در سر تا سر اینترنت و فضای مجازی مثه یه ویروس منتشر می شود و سرایت می کند.
و همه این ها بر می گردد به محتوای جذاب و یونیک و با کیفیت،وقتی محتوای مفید و عالی تولید کنی بقیه هم ترغیب می شوند آن را به اشتراک بگذارند. شما در کسب و کارت چقدر محتوای خوب و مفید تولید می کنی؟چقدر کپی میکنی؟
9-تچان یا فلو حشمت فردوس!
تچان یا فلو حالتی در روانشناسی است که گذر زمان و مکان را حس نمی کنی و در دل یک کار فرو رفتی و داری ازش لذت می بری. در اولین همایش لایف هک گفتم که این حالت را من بهش میگم کباب پای منقل،تا حالا پای منقل کباب داغ داغ خوردید؟چه حسی داره؟ بعضی کارها تو زندگی اینجوریه دقیقا تو حالت فلو قرار داریم.مثلا کیهان کلهر وقتی داره کمانچه میزنه طوری مینوازه که انگار این کمانچه جزیی از وجود اون هست.
حالا از زبان داریوش ارجمند بازیگر نقش ستایش بشنوید: جالب است وقتی اسی در به در را بازی کردم گفتند او بچه پایین شهر است و بلد است چنین نقشهایی را بازی کند. وقتی مالک اشتر را بازی کردم گفتند او شاگرد علی شریعتی است و بلد است و خوشحالم این بلدی همه جا بوده است. من آدمی هستم به اسم داریوش ارجمند و این شخصیتها را با هم بازی کردم که اینها کیلومترها با هم فرق دارند یا سریالی که الان بازی میکنم و نقش یک دکتر را در «مرضیه» دارم. به چز اینکه حشمت در نقشش فرو رفته است و در وضعیت فلو هست چه چیز دیگری می تواند باشد که این همه حشمت فردوس به نقشش سِت باشد همچون لباس سفید به شلوار مشکی؟!
لحظات کباب پای منقل زندگی شما کجاهاست؟ و تو چه لحظاتی حالتون خوبه؟
10-اسم برند شما تاثیر گذار است!
انتخاب اسم یک دختر روی فیلم یه جورایی هوشمندانه بود و همذات پنداری با ستایش،چه توسط خانم ها چه افرادی که اسمشان ستایش هست اتفاق می افتد.
نام ستایش از سال 1383 بود که برای نخستین بار سر و کلهاش در میان پرفراوانیترین نامهای سال مطرح شد و خانوادههای بسیاری که در آن سال بچهدار شده بودند، تصمیم گرفتند نوزادشان را ستایش نامگذاری کنند. طبق اعلام سایت رسمی ثبتاحوال کشور که فهرست پرفراوانیترین نامها را از سال 80 تا 96 به تفکیک جنسیت درج کرده است، این اقبال ناگهانی چنان بود که ستایش که در سالهای گذشته جایی میان نامهای پرطرفدار نداشت به ناگاه سیوچهارمین نام پرطرفدار سال شد و 3285 نوزاد دختر در آن سال ستایش نام گرفتند.
این مسیر صعودی در سالهای بعد هم ادامه داشت و ستایش پلهپله در فهرست بالا آمد؛ تا جایی که در سال 88 همان سالی که فصل اول مجموعه ستایش ساخته شد- این اسم سومین اسم پرطرفدار نوزادان دختر پس از دو اسم فاطمه و زهرا بود. ستایش این عنوان سومی را برای مدت سه سال (تا سال 90) حفظ کرد و رفته رفته رقابت را به نامهای پرطرفدار دیگری چون فاطمهزهرا، ریحانه، زینب، یسنا، نازنینزهرا و هستی باخت. با این حال از پرطرفدار بودن این نام و بویژه تاثیر پخش مجموعهای با نام ستایش در آن نمیتوان چشمپوشی کرد.
نامی که روی محصولات خودتان می گذارید خیلی روی شخصیت و هویت برندتان تاثیر گذار است پس در نام محصول دقت کنید تا جذاب و دلنشین باشد.
11- حالا نوبت شماست،یازدهیمن درس از ستایش و حشمت فردوس را زیر این مقاله بنویسید،برای این مقاله هم زحمت زیادی کشیدم و پنج روز از من زمان گرفت و تحلیل کردم تا در این مقاله بتونم به صورت کیس استادی بررسی کنم در این فیلم چه اتفاقی می افتد،یک نظر 30 ثانیه ای کلی از خستگی من رو در می کنه،پس همین الان لطف کن و کامنت بنویس.مرسی ازت
این مقاله در وب سایت آکادمی خلاقیت نیز منتشر شده است
مطلبی دیگر از این انتشارات
بیانیه استقلال ارز
مطلبی دیگر از این انتشارات
فیلم مرگ بر روی نیل Death on the Nile:
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم پلتفرم: وقتی حقیقت بیان می شود