6 فیلم ترسناک با موضوع بیماران روانی

روانی
روانی

به طور کلی کسایی که به هر نحوی با اختلالات روحی و روانی دست و پنجه نرم می کنن، معمولا از لحاظ جسمی کاملا سالمن ولی کم کم که بیماری پیشرفت می کنه، تواناییهاشون رو از دست میدن و مشکلاتی براشون پیش میاد که در شرایط حاد باعث طرد شدنشون از جامعه هم میشه.

این افراد که اغلب از درون به مرز نابودی رسیدن، از مشکلات بسیاری رنج می برن و ثبات روحی و روانی ندارن. ویژگیهای مشترک اینجور آدما معمولا ترس، فوبیا؛ پارانویا و... ست که توجه فیلم سازان برجسته ای چون استنلی کوبریک، آلفرد هیچکاک، دیوید لینچ، کریستوفر نولان و... را جذب کرده و باعث به وجود اومدن آثار بی نظیر و ماندگاری در دنیای سینما شده.

در اینجا به چند نمونه از بهترین های این ژانر اشاره می کنیم:

روانی

فیلم روانی ساخته آلفرد هیچکاک که در فهرست" صد سال... صد فیلم "بنیاد فیلم امریکایی رتبه هجدهم را به خودش اختصاص داده، یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای جهانه که بعضی از صحنه ها و سکانس هاش در ژانر تریلر بی نظیر و بی سابقست. داستان این فیلم در مور زنی به نام ماریونه که پول هنگفتی از رئیسش می دزده و به مسافرخونه ای در حومه شهر پناه می بره که مردی به نام نورمن بیتز اونجا رو اداره می کنه. اتفاقات شومی که تو این مسافرخونه برای ماریون میفته، اونقدر تاثیر گذاره که بارها و بارها از سوی منتقدان و استادان دانشگاه مورد نقد و بررسی قرار گرفته.

پایان غیر منتظره این فیلم یکی دیگه از پایان بندی های ماندگار دنیای سینماست.

جوکر

این فیلم روانشناختی یکی از بهترین فیلم های سال 2019 هم به شمار میاد. شخصیت اصلی داستان، آرتور، ذاتا انسان مهربونیه که به قول خودش دوس داره تو دنیای پر از سیاهی و فقر، لبخند را به لب همه بیاره. آرتور که گذشته و کودکیه بسیار سخت و ناراحت کننده ای داشته، در طول سالیان وقتی مورد تمسخر متمادی و آزار پی در پی مردم قرار می گیره، هیولای ناخودآگاهش به نام جوکر تبدیل به خطرناک ترین جنایتکار شهر میشه.

این فیلم خلاقانه به خوبی اثرات مخرب زندگی در کلان شهر ها و تاثیرش بر روح و روان انسان ها رو به نمایش میذاره.

جاده مالهالند

دیدن فیلم های روانشناختی بدون دیدن فیلم های دیوید لینچ قطعا ناقصه. جاده مالهالند یکی از بهترین فیلم های معماییه که در مورد دختر جوانی یه که سرشار از امید و زندگیه و واسه تبدیل شدن به ستاره جدید هالیوود، رهسپار سفری به لس آنجلس میشه. اونجا با زنی آشنا میشه که بعد از یک سانحه رانندگی حافظه شو از دست داه و دچار فراموشی شده. دختر برای کمک به این زن وارد ماجراهای پیچیده ای میشه که بسیار تو در تو و عجیبه.

تو این فیلم مرز بین خیال و واقعیت خیلی باریک و نامحسوسه. با توجه به این که صحنه های فیلم پر از سمبل و دیالوگ های پیچیده و سکانس های عجیبه، این فیلم رو باید چند بار ببینیش تا همه چیز دستگیرت بشه.

حس ششم

یه فیلم روانشناختی تمام عیار با المان هایی از ژانر فراطبیعی که به خاطر پیچش غیر منتظره داستانی اش بسیار محبوب و پر طرفداره. این فیلم در مورد پسر نوجوونیه که توانایی دیدن ارواح مردگان رو داره و این تجربه ها، چالش های روحی و روانی بسیاری براش درست کرده که زندگی شخصی و تحصیلیش رو تحت تاثیر قرار داده. مادرش که نگران وضعیت پسرشه، اونو پیش روان شناس متخصص کودکان ( با بازی بروس ویلیس) می بره تا با کمک اون بتونه از مشکلات پسرش کم کنه.

این فیلم سکانس های بی نظیری داره که مو به تن بیننده سیخ می کنه و کمتر کسی انتظارش رو داره.

درخشش

یه فیلم بسیار زیبا و تاثیرگذار از استنلی کوبریک که برگرفته از رمانی به همین نام نوشته استفن کینگه. این فیلم که کمی از المان های وحشت رو هم داره، در مورد خانواده ایه که تصمیم می گیره زمستان رو تو هتلی سپری کنن که تو این فصل به کلی تعطیله، واسه همین اونا حاضر میشن در ازای دستمزد از هتل مراقبت کنن. با به وجود اومدن این شرایط پدر خانواده تصمیم می گیره از این سکوت و فرصت استفاده کنه تا داستان ناتمامشو تموم کنه. اما شرایط جوری پیش میره و وقایع به گونه ای رقم می خوره که این تنهایی پیامدهای شوم و منحوسی بر روح و روان اون به جا میذاره.

تو این ژانر فیلم های زیبایی مثل سکوت بره ها، باشگاه مشت زنی، اولدبوی، یادگاری و ... هم قرار دارن که هر کدوم به نحوی به وضعیت روحی وروانی شخصیت های داستان پرداختن. این سبک از فیلم به این دلیل که رابطه ای خیالی بین مخاطب و شخصیت های اصلی داستان ایجاد می کنه و باعث درگیر شدن مخاطب و چالش های روانی و ذهنی شخصیت اصلی فیلم میشه، خیلی پر طرفداره. در اصل این فیلم ها برای این ساخته میشن تا با ذهن بیننده بازی کنن و با ایجاد صحنه های رازآلود و پیچیده تماشاگر رو مجذوب خودشون بکنن.

افرادی که چنین فیلم هایی رو دوس دارن، علاوه بر فضای رازآلود بودن حاکم بر این فیلمها از دنبال کردن معماها و چالش های موجود تو فیلم هم لذت می برن. این افراد که معمولا ترجیح میدن جای قهرمان داستان باشن، مدام تو ذهن خودشون خیال پردازی می کنن که اگه جای قهرمان داستان بودن؛ این اشتباه رو مرتکب نمی شدن.

این افراد بهتره جای خیال بافی به بازی اتاق فرار ی سری بزنن که با شرایطی کاملا شبیه سازی شده ،بازیکنا رو در چنین محیط های چالش برانگیزی مانند فضای این جور فیلم ها قرار میده. اتاقهایی مثل اتاق روانی با سناریویی پیچیده که از همون اول مرز بین خیال و واقعیت رو از بین می بره و بازیکن رو تو فضایی غوطه ور می کنه که کاملا شبیه فضای داستان های ژانر روان شناختیه و بازیکن باید با زیرکی و استفاده درست از سرنخ ها خودشو از مخمصه ای که توش گیر افتاده؛ نجات بده.

دکتر هلمز یه قاتل روانی بالفطره ی باهوشه که در سال 1983 با خریدن یه هتل در حوالی شیکاگو امریکا اونو به محلی برای رسیدن به خواسته ها و امیال شیطانیش تبدیل می کنه. اون که با کشتن کارمندا و از بین بردن جسدشون، سعی در آروم کردن خودش داره، یه بیمار روانیه تمام عیاره که به هیچ کس رحم نمی کنه.

دکتر اچ اچ هلمز هر چن وقت یه بار واسه استخدام کارگر هتل آگهی میده و از بین اونا یه نفر رو انتخاب می کنه تا به صورت آزمایشی چند روز اونجا کارکنه. در صورت استخدام، شمامی تونین خودتون رو محک بزنین و ببینین تا چه حد می تونین تو شرایطی که ترس و اضطراب سراسر وجودتون رو پر کرده، به عنوان یه بازیکن بر ترستون غلبه کنین و در شرایط بحرانی تصمیم های عاقلانه بگیرین.

مقابله با این قاتل روانی که اصلا کاراش از روی عقل و منطق نیست، قطعا خیلی دلهره آوره. ولی سرنخ هایی که تو مسیرتون قرار داره به شما این فرصت رو میده تا با تحلیل شرایط و وقایع به یه راه حل منطقی و درست برسین.

این اتاق با این سناریوی جذاب و معماهای منحصر بفردش منتظر همه اوناییه که تصمیم دارن علاوه بر تجربه یه سرگرمی جدید، خودشون رو به یه چالش سخت و پر التهاب دعوت کنن.

منبع: اتاق فرار انیگما