نه فرشتهام نه شیطان، کیام و چیام؟ همینم... | 35.699738,51.338060
طرح یک پرسش | انتخاب یا تحریک؟
بازنشر پست اینستاگرام دکتر علی صاحبی، روانشناس بالینی.
یک پرسش از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و روزنامهی کیهان
علی صاحبی، یازدهم مهرماه 1401
آقایان،
به غیر از توطئهی دشمن، دسیسهی بیگانگان و تحریک بدخواهان، چه عامل دیگری ممکن است باعث اعتراضات خیابانی اخیر باشد؟
از آنجایی که انکار واقعیت، خودفریبی و مسئولیتگریزی، میتواند هزینههای هنگفتی برای جامعه ایران داشته باشد، لازم دانستم تا فهم علمی و متفاوتی از دریافت رایج صدا و سیما و افراد هم رأی با صدا و سیما از رفتار آدمی ارائه کنم تا مسئولین و تصمیمگیرندگان، غیر از نگاه صدا و سیما و کیهان فرصت ارزیابی ادراک و رفتار کنونی خود را پیدا کرده و خود را در چارچوب واقعگرایانه قرار دهند.
اساسا دیدن رفتار انسانها به عنوان واکنش یا پاسخی بدون تعمد و فکر به انواع محرکات بیرونی، تحریک خارجی، توطئه، مزدوری، تبلیغات دشمن، خرابکاری حسودان و مانند آن، نشان از عدم شناخت موجود آدمی است و او را با کلید پیانو، یا دستگاه پیغامگیر تلفن اشتباه گرفتهاید.
در اینجا تلاش میکنم به عنوان یک روانشناس، رفتار آدمی و علت صدور رفتار از سوی او را از منظر روانشناسی کنترل درونی و به ویژه تئوری انتخاب توضیح دهم.
برخلاف تئوری رفتاری یا محرک و پاسخ که در توضیح و تبیینشان از انسان، او را به لحاظ کنشگری، یک سیستم باز میبینند که توسط محیط و عوامل و محرکات بیرونی به کنش واداشته میشود و بر اساس اصول کنش و واکنش یا علیت خطی رفتار میکند(یعنی این ایده که هیچ شیئی از جایی به جایی منتقل نمیشود مگر اینکه نیرویی از بیرون به او وارد شده باشد)، تئوری انتخاب و روانشناسی کنترل درونی، موجود آدمی را یک سیستم مدار بسته(closed-loop system) میبینند با ساختاری درونی که به او اجازه میدهد تا بر اساس اصول کنش و واکنش دورانی یا حلقوی عمل کند و نه اصول خطی.
موجود آدمی در یک سیستم مدار بسته عمل میکند که واجد سه ویژگی ذاتی است که به طور دائم خود را توسعه میدهد:
- دارای ساختاری درونی است که او را برای ارضای نیاز به آزادی، نیاز به حرمت و منزلت، نیاز به عشق و احساس تعلق، و نیاز به زندهماندن و تفریحکردن و خندیدن، تحت فشار قرار میدهد.
- قابلیت بررسی اطلاعات محیطی و مقایسهی آن با نیازها و خواستههای خود را دارد.
- دارای قابلیت و توان هماهنگی و سازگاری با خود و با محیط خود است.
به عنوان یک ارگانیزم زنده با یک سیستم مداربسته، موجود آدمی به طور دائم در تلاش است تا از دستور نیازها و خواستههای درونی خودش تبعیت کند تا به تعادل درونی با خود و تعادل با محیط دست یابد.
انسان قابلیت آن را دارد که اطلاعات دریافتی از محیط زیست خود را زیر نظر گرفته، آنها را با نیازها و خواستههای درونی خودش مقایسه کند و تفاوت آنها را در ذهنش به طور برجسته ثبت کند. این تفاوت ثبتشده، یعنی ناکامی، توانایی کنش و اقدام برای هماهنگی و به دستآوردن تعادل درونی را در او فعال میکند.
بر اساس تئوری انتخاب، با اقدام و عمل به روشهای گوناگون، انسان نیازها و خواستههای خود را دنبال میکند و هر رفتاری که صادر میکند در یک مدار بسته و به تبعیت از نیازها و خواستههای درونی خود تولید و صادر میکند؛ بدون هیچ نقطهی شروع یا پایانی، بدون هیچ تحریکی از بیرون.
این حرف به این معناست که تمام فرایندها و رفتارهای صادره از سوی انسان، هدفمندند و هدفشان ارضای نیازها و خواستههای انسانی و ذاتی خود اوست.
در اینجاست که تئوری انتخاب از دیگر تئوریهایی که کنش و رفتار انسان را سادهانگارانه بر اساس علیت خطی تعبیر میکنند(یعنی محرک بیرونی و پاسخ موجود آدمی، یعنی هر رفتار انسان حتما از یک تحریک، توطئه یا عاملی بیرونی نشأت میگیرد) متمایز میکند. زیرا در روانشناسی کنترل درونی و به ویژه تئوری انتخاب، رفتارهای موجود آدمی صرفا پاسخی به تحریکات یا رخدادهای بیرونی نیست بلکه هر رفتار تلاشی است برای به دستآوردن تعادل درونی با پیروی از ساختار درونی خودش که همان نیازها و خواستههای شخصی هر فرد است.
بر اساس تئوری انتخاب، محیط نمیتواند موجود آدمی را تغییر دهد بلکه انسان موجودی است که اگر بخواهد و لازم ببیند، خودش و محیطش را تغییر میدهد. اگر موجود آدمی انتخابگر نبود و برای نیازها و خواستههای خودش رفتار صادر نمیکرد، امروز پس از چهل و دو سال تبلیغ محیطی همهجانبه و تشویقهای بیرونی و محرکات فراوان برای ترغیب حجاب و ترویج نماز و پرهیز از مشروبات الکلی، چگونه است که حاکمیت و قانونگذار و مدیریت جامعه، هنوز با این سه مقوله مشکل جدی دارد؟
نیازها و خواستههای درونی افراد به عنوان قطبنما و هدایتگر اصلی کنش و عمل هر انسان به عنوان یک سیستم عمل میکند و از آنجایی که این یک سیستم مدار بسته است، پس نیازهای درونی انسانهاست که در صدور رفتار او نقش اصلی و اساسی را دارند و نه محیط یا محرکات بیرونی. نیازهای درونی جوان، آن هم جوان معترض، در ساختارهای طبیعی ژنهایش تعبیه شده است و امروز به طور طبیعی برای آزادی، خودمختاری، منزلت، حرمت، امنیت، و رشد و شکوفایی و حتی ثبات و پایداری اجتماعی و اقتصادی است که چنین رفتار میکند.
تئوری انتخاب یعنی سیستمهای مداربسته، تحت فشار نیروها و ساختار ژنتیکی انسان، رفتارهایی را خلق و صادر میکند تا به بهترین شیوه نیازهای ذاتی خود را ارضا کرده و به تعادل درونی برسد و احساس خشنودی کند.
موجود آدمی به طور پیشساختهای مستقل، خودمختار و تصمیمگیرنده و انتخابگر است. و رفتارها و کنشهایی انجام میدهد که از درون خودش و برای دستیابی به خواستهها و برآوردهسازی نیازهای ذاتی ژنتیک و اصیل خودش به آزادی، خودمختاری، منزلت، رشد و شکوفایی، امنیت، احساس تعلق، مشارکت، تفریح، خنده و یادگیری است.
فروکاستن رفتار آدمی به پاسخی اتوماتیک به محرکات بیرونی، بیحرمتی به ذات محترم انسان است.
توصیه میکنم یک بار هم که شده این سوال را از خود بپرسید:
غیر از توطئه دشمنان و تحریکات بدخواهان، این اعتراض فراگیر جوانان، چه دلیل دیگری میتواند داشته باشد؟
به یاد داشته باشیم که انکار واقعیت، خودفریبی و مسئولیتگریزی، عاقبتی بسیار پرهزینه دارد.
کسب درآمد دلاری از سایت گرافیک ریور ! - قسمت اول
چرا پیشرفت در زندگی، درآمد و ... تدریجی است؟ (گام به گام)
راهنمای برنامه یا اپ سیگنال