بهعنوان یک تولیدکننده محتوا، توانایی توضیح درباره شغلم رو ندارم
یادداشتی بر فیلم مرد ایرلندی؛ امضای پایانی اسکورسیزی
خطر اسپویل! (زیاد نیست البته ولی دو سه جا قسمتی از داستان رو لو دادم)
مرد ایرلندی جدیدترین اثر مارتین اسکورسیزی، مصحول شبکه استریم نتفلیکس است که با بودجه بسیار 150 میلیون دلاری با مدت زمان 3 ساعت و نیم ساخته شد و انتشارش موجب واکنشهای مثبت از سوی منتقدان و مخاطبان شد. اسکورسیزی را چندان در طول سالهای زندگیام دنبال نکردهام. به غیر از Taxi Driver فیلم دیگری از این کارگردان ندیدهام تقریباً یا اگر هم دیده باشم الان به یاد ندارم. در واقع برای من درک مرد ایرلندی بسیار راحت بود. لذتی که فیلم برای من داشت بسیار بالا بود؛ در توییتر هم گفته بودم که مرد ایرلندی همه چیز دارد؛ عشق، مافیا، اکشن، خانواده و .... داستان با سکانسی تماشایی آغاز میشود. فرانک شیرن در صندلی ویلچری خود نشسته، چین و چروک دار، با موهایی سفید و شروع به روایت داستانی 3 ساعته میکند؛ داستانی که جنبههای سیاسی و تاریخ مافیا و واشنگتن، قیام کاسترو در کوبا، تلاشهای CIA برای دستگیری اعضای مافیا، قتل جان اف کندی و کشمکشهای دهه 1960 و 70 را در بر میگیرد اما بیشتر از همه سن، فقدان، گناه و پشیمانی را به تصویر میکشد، اینکه یک شخصیت چگونه از تاریخ حذف شده و رانده میشود اگرچه این شخصیت در شکلگیری آن نیز نقش داشته باشد.
قبول دارم که داستان تنها از دیدگان شیرن به تصویر کشیده شده و وی میتواند شخصیتی همچون فارست گامپ مافیا را روایت کند چراکه راوی داستان خودش هست. اگرچه وی قابل به انجام خشونت زیادی است، در بیشتر بخشهای فیلم پسزمینه ساکتی از خود نشان داده و در بین آن سروصدا و فضای پرنهیب فیلم اسکورسیزی (به خصوص جیمی هافا با بازی آل پاچینو که شخصیتی خشن داشته و در بخشهای زیادی از فیلم در حال درگیری و کشمکش است)، مردی ساکت است. مردی که به دنبال کسب فرصتهای جدید بوده و با هر کاری که به اتمام میرساند، جایزهای دریافت میکرد و تنها چیزی که برایش مهم بود، همین بود. تکنولوژی جوانسازی این فیلم به مقدار کافی خود بوده گرچه نقدهای توپندهای برای این اثر نیز به دنبال داشته است. یکی از واکنشهای مخاطبان متاکریتیک حتی این بود که: " آیا همه کور هستند و نمیتوانند ببینند؟ چرا همه تحت تاثیر کارنامه کاری اسکورسیزی قرار میگیرند؟ این فیلم در نهایت میتواند نمره 6 از 10 را دریافت کند. نصف این فیلم به درگیریهای حوصله سر بر میپردازند و تنها بخش خوب ماجرا آل پاچینو است. بیشتر بازیگران با وجود جوانسازی زبان بدن آدمهای پیر را دارند. واقعا کسی به این توجهی ندارد؟ مرد ایرلندی از آن دست فیلمهای اسکورسیزی نبود که بخواهم دوباره تماشا کنم." با اینحال به نظر من مناسب بود. گرچه حرف این مخاطب را هم قبول دارم اما در وصف این تکنولوژی استفاده شده میتوانم بگویم که نقابی روی سن بازیگران بود تا بتوانند پتانسیل لازم برای ایفای نقش در این فیلم را به دست بیاورند.
روابط بین فرانک و دخترش پگی و پیچیدگی رفتارهای آنها نیز موضوع بحثبرانگیزی بود که اسکورسیزی در تلاش برای هرچه چشمگیرتر نشان دادن آن در فیلم داشته است. بهترین جملهای که در اینباره میتوانم بگویم این است، داستان مرد ایرلندی گناهان و کارهای وحشتناک یک پدر را روایت میکند و در ازا به ما نشان میدهد که مجازات گناه و قتل همیشه با خون پرداخت نمیشود. اکثر اشخاص فیلم به زندان فرستاده شدند از جمله خود فرانک اما در عوض پایان زندگیاش را در یک خانه سالمندان گذراند،جایی که داستان خود را به شکلی استدعا گونه روایت میکند و خواستار عذرخواهی از افراد نزدیک زندگیاش است؛ افرادی که در دوران گذشته به آنها اهمیت نداده و امروز در تنهایی و به دور از آنها در حال خرید تابوتاست، از جمله پگی.
اسکورسیزی آثار زیادی در کارنامه کاری خود داشته؛ آثاری که وی را در میان کارگردانهای مختلف هالیوودی به گلی سرسبد تبدیل کرده است. موزیکال، کمدی، گانگستری و اکشن و حتی آثار هیجان-روانشناختی. اما وی اکثراً با آثار جنایی خود شناخته میشود. مرد ایرلندی شاهکار پایانی این کارگردان، آخرین اعلامیه آن به زندگی خشونتبار مافیا و گانگسترها است و سکانسهای بصری آن باعث شده که هرچه بیشتر به خلاقیت این کارگردان در خلق آثار و صحنههای مختلف پی ببرم. در آخر تنها میتوانم بگویم که 3 ساعت و نیم برای برخی زیاد است، میدانم. ولی مرد ایرلندی نیز هر فیلمی نیست. صرف نظر از کارگردان، نظرات مخاطبان و منتقدان، داستانی تمام عیار دارد و حضور این هم ستاره در یک فیلم باید تا حدودی شما را وادار به تماشای آن کند :)) (کسایی که سکانس پایانی رو دیدن میفهمن)
مطلبی دیگر از این انتشارات
آشنایی با قوانین اینستاگرام
مطلبی دیگر از این انتشارات
کسب درآمد از سرویس اشتراک ویدیو فیلو (تصمیم با خودتون!)
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقدی بر فیلم دانکرک(2017)Dunkirk