نقد و بررسی فیلم ارباب حلقه ها 2 2002 The Lord of the Rings

The Lord of the Rings: The Two Towers
The Lord of the Rings: The Two Towers

فیلم با تکرار مختصری از نبرد بزرگ بین گندالف ( یان مک‌کلن ) و بالروگ، هیولایی ساخته شده از آتش و دود آغاز می‌شود و به سنت باستانی سریال‌های فیلم وفادار است و به ما نشان می‌دهد که پیروزی از مرگ حتمی ربوده شده است. گندالف موجود را خاموش می کند و در این روند تبدیل به گندالف سفید می شود.

فیلم ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج The Lord of the Rings: The Two Towers 2002

برای فشرده کردن داستان هزارتویی به یک یا دو جمله، دشمن سارومان ( کریستوفر لی ) است که ارتش عظیمی از جنگجویان اوروک-های را در برابر قلعه تئودن ( برنارد هیل ) فرماندهی می کند. آراگورن با شجاعت به مبارزه می‌پیوندد، اما قهرمانان واقعی افکت‌های رایانه‌ای هستند که قلعه، چشم‌انداز، ارتش و بیشتر اکشن را ایجاد می‌کنند. The Lord of the Rings: The Two Towers 2002

بخش‌های طولانی «دو برج» وجود دارد که در آن بیشتر به انیمیشن روی صفحه نگاه می‌کنیم. وقتی آراگورن و همراهانش به پایین یک پل باریک قلعه حمله می کنند، می دانیم که چهره هایی که به هلاکت می رسند، همراه با هر چیز دیگری روی صفحه، توسط کامپیوتر تولید می شوند، و با این حال تأثیر این عمل غیرقابل انکار است. پیتر جکسون، مانند برخی از کارگردانان صامت بزرگ، از استفاده از کل صفحه نمایش خود برای ارائه تصاویری با دامنه وسیع و پیچیدگی زیاد ترسی ندارد. در گوشه و کنار نقاشی می کشد.

فرودو، سام و گولوم از مرداب‌های مرده عبور می‌کنند و از نازگول سوار بر جانور بالدار فرار می‌کنند . وقتی سرانجام به دروازه سیاه می رسند، آن را بسته و به شدت توسط اورک ها محافظت می کنند. با این حال، همانطور که آنها تماشا می کنند، یک گروه عید پاک می رسد و دروازه برای ورود آنها باز می شود. فرودو و سم با احساس یک فرصت، آماده حرکت می شوند. با این حال، گولوم که ترس آنها از دستگیری را تایید می کند و اصرار دارد که هر تلاشی برای ورود از طریق دروازه سیاه تنها با بازگشت حلقه یک به سائورون به پایان می رسد، آنها را عقب نگه می دارد. سپس فاش می‌کند که راه دیگری برای ورود به موردور وجود دارد، پنهان و بدون محافظت. سم بلافاصله مشکوک می شود، اما فرودو به او شک می کند و به او اشاره می کند که تا کنون وفادار مانده است.

چیزی که در هیجان این شکوه های حماسی از دست می رود، عمق زیادی در شخصیت هاست. همه چهره‌های اصلی با یک یا دو ویژگی ترسیم می‌شوند و سپس با اعمالشان تعریف می‌شوند. فرودو، قهرمان اسمی، بیشتر وقت خود را صرف نگاه کردن به چیزهایی می‌کند، تماشای تصمیم‌گیری دیگران درباره سرنوشتش، و گهگاه به طور چشمگیری به حلقه خیره می‌شود. سام حامی وفادار او در حاشیه است. مری و پیپین اوج فیلم را سوار بر شاخه‌های ریش درخت می‌کنند و به همه چیز نگاه می‌کنند، مثل بچه‌هایی که روی شانه‌های پدرشان حمل می‌شوند. همراهی فیلم اول در طول این فیلم به سه قسمت تقسیم شده است و بیشتر اکشن ها بر آراگورن متمرکز است که بر اساس سنت شمشیرزنان وایکینگ و شوالیه های قرون وسطی عمل می کند.

جزئیات داستان - چه کسی کیست، و چرا، و تاریخچه و ویژگی های آنها چیست - هنوز برای من تا حدودی مبهم است. من خطوط کلی را می دانم و با تماشای دوباره فیلم اول در دی وی دی شب قبل از دیدن فیلم دوم خسته شدم، و با این حال از شاگردان واقعی حلقه می ترسم. برای بیننده آماتور، یعنی برای اکثر ما، جذابیت فیلم ها در جلوه های بصری است. در اینجا غارهای وسیع و برج‌های قدرتمند، کوتوله‌ها و الف‌ها و اورک‌ها و اوروک‌های فوق‌الذکر (که شبیه پسرعموهای دوردست بیگانگان در « زمین میدان جنگ » هستند) وجود دارد. و همه در بوم جاه طلبانه جکسون و با پس زمینه مناظر دیدنی نیوزلند قرار دارند.

«دو برج» احتمالاً محبوب‌تر از فیلم اول خواهد بود، بیشتر مخاطب را خوشایندتر خواهد کرد، اما آیا جکسون هدف اصلی داستان را در جایی از دست نداده است؟ او یک اثر ادبی دلربا و منحصر به فرد را برداشته و آن را در قالب تصویر اکشن مدرن بازگو کرده است. اگر تالکین می خواست در مورد نژادی از ابرمردها بنویسد، نسخه ای از سرزمین میانه «کونان بربر» را می نوشت. اما نه. او داستانی را تعریف کرد که در آن هابیت های کوچک قهرمان بودند. و حالا جکسون داستان را به جریان اصلی اکشن هدایت کرده است. انجام کاری که او در این فیلم انجام داده باید بسیار دشوار بوده باشد، و او شایسته تشویق است، اما وفادار ماندن به تالکین دشوارتر و شجاع‌تر بود.