وبسایت فریدونکنار افتتاح شد!

فروشگاه اینترنتی فریدونکنار | خرید و قیمت برنج طارم فریدونکنار
فروشگاه اینترنتی فریدونکنار | خرید و قیمت برنج طارم فریدونکنار


سلام. من صدرا حسینی هستم. مدیر وبسایت فریدونکنار.

تو این پست قصد دارم شوق خودم از اولین وبسایت شخصی و حرفه ایم رو با شما به اشتراک بگذارم و مقداری در مورد وبسایتی که چندین ماه روش زمان گذاشتم براتون بنویسم.

من اهل شهرستان فریدونکنار در استان مازندران هستم و متولد همین شهر. مثل خیلی از همشهری هام بخصوص بچه های روستاهای اطراف شهر، توی خانواده ای بزرگ شدم که شغل فصلی کشاورزی عضو جدا نشدنی از اونها هست. خانواده هایی که پدر و پدر بزرگ و حتی خانم های خونه وقتی فصل بهار می‌شد شروع می‌کردن به آماده سازی و کشت و کار برنج توی زمین های شالیزاری که معمولا از پدر یا پدر بزرگشون به ارث می‌بردن.

پدر و مادر و دختر و پسر صبح زود سوار تیلر می‌شدن و به دشت می‌رفتن برای کاشت، داشت یا برداشت برنج. بد نیست بگم که تیلر شاید تنها ماشینی بود که تو دوران بچگی من حدود ۲۰ تا ۲۵ سال پیش برای کشاورزی ازش استفاده می‌شد و تراکتور و کمباین و ... اگر هم بودن به تعداد خیلی کم و با سیستم های خیلی ساده. براتون یه عکس از تیلر و تیلر سواری میزارم تا حس مطلب بهتر منتقل بشه... نمیشه گفت اصلا دیگه تو شمال این صحنه دیده نمیشه ولی قدیما شما خیلی بیشتر باهاشون مواجه می‌شدین!


تیلر سواری! نوستالژی بچه های شمال
تیلر سواری! نوستالژی بچه های شمال


خب ما هم بچه بودیم و کارمون بازی توی زمین های اطراف شالیزارهای شمال و شهر و روستامون بود و زحمتی که پدر و پدر بزرگ ها و باقی اقوام برای کشت این محصول بسیار ارزشمند رو درک نمیکردیم و برای خودمون بازی می‌کردیم...!

چند سالی گذشت و مدرسه و درس شروع شد و کنار شیطنت های بچگی درسامون رو هم می خوندیم تا اینکه توی سال‌های راهنمایی و دبیرستان انقدر که معلم ها از ما شغل بابامون رو پرسیدن بالاخره فهمیدم که بابا من مهندس ارشد مکانیک بیو سیستم کشاورزی هستش!!! (اصلا چی هست این مکانیک بیو سیستم کشاورزی؟!!)

خب دقیقا منم برام سوال می‌شد که یعنی چی؟! بابام چیکار می‌کنه؟ فهمیدم که تخصص اصلی بابای من کار کردن با ماشین های کشاورزی جدیدی بود که اون سال‌ها کم کم داشت وارد بازار ایران می‌شد و پدر من هم مثل باقی همکاران زحمت کششون وظیفه آموزش و تعمیرات و فروش این ماشین آلات کشاورزی رو داشتن.

توی سال های اول ورود دستگاه های کشاورزی که میشه به عنوان مثال تراکتور، کمباین یا دستگاه های کاشت برنج رو نام برد مشکلات زیادی داشتن ولی در کنار معایبشون کمک زیادی به کم کردن کار دستی کشاورزهای شمال کشور می‌کردن. شاید جا داشته باشه از همه عوامل ورود این ماشین آلات و حتی کارخانه های تولید ملی اونها درون کشور عزیزمون ایران تشکر کنم. (باید این نکته هم یادآوری کنم که علاوه بر ساده تر شدن مراحل کشت و برداشت برنج سرعت کشاورزها هم بیشتر شده بود و چیزی به اسم کشت دوم برنج هم کم کم بین کشاورزها جا افتاد که توی مقالات بعدیم توی مجله اینترنتی فریدونکنار بیشتر توضیح میدم براتون.)

خلاصه اینکه، دیدم پدر بزرگی دارم که تاجر برنج هست و کلی زمین کشاورزی که هر سال خودش یا پسرهاش روی اونها کار می‌کنند. پدری دارم که تقریبا همه ی همکاراش توی ایران اسمش رو حداقل یکبار شنیدن یا حضورا از تجربیات کاریش استفاده کردن و کلی فامیل و هم محلی با کار اصلی کشاورزی برنج.

یادمه حتی تا دوران دبیرستان هم خیلی درک نمی‌کردم زحمت اونها رو برای اینکه این محصول سر سفره هامون بیاد. تا اینکه وارد دانشگاه (تهران) شدم و شروع کردم به خواندن رشته عمران که خیلی به شغل پدر و پدر جدیم ربطی نداشت!!!. آخه ما جوونتر بودیم و مسیر زندگیمون هم شده بود درس و آزمون و ریاضی و محاسبات. خب ترم ۶ دانشگاه بودم که از طرف پدرم یه ایده بهم رسید که ما هم یکی از ماشین آلات کارخونه های شالیکوبی برنج رو بومی سازی کنیم. (چه دستگاهی؟ خشک کن مدرن ایستاده و چرخشی برنج). همین حرف کافی بود تا ژن مکانیکی صدرا فعال بشه و بدون تجربه قبلی و فقط از طریق اینترنت و یوتیوب طراحی صنعتی رو با نرم افزار اینونتور (Inventor) که اگه مکانیکی باشین به احتمال زیاد می‌شناسیدش اون دستگاه رو طراحی کردم. به همین سادگی که میگم نبود و دستگاهی به ارتفاع ۶ متر! که من همیشه بهش میگم غول آبی رو از صفر تا صد توی ایران با کمک پدرم ساختیم. عکسش هم براتون میزارم ببینین این غول آبی چه شکلی هستش.


خشک کن مدرن ایستاده و چرخشی برنج که تماما توسط من و پدرم طراحی و ساخته شد
خشک کن مدرن ایستاده و چرخشی برنج که تماما توسط من و پدرم طراحی و ساخته شد


این دستگاه دقیقا قبل از تحریم ها و با دلار زیر ۲ هزارتومن تولید شده بود و بعد از یکسال از تولید و کلی گرونی و عدم حمایت هیچ یک از ارگان های دولتی و خصوصی مرتبط بصورت ناباورانه ای ورشکست شد! نتیجه دو سال زحمت و هزینه گزاف شخصی ما همش شده بود یکسری آهن پاره که دیگه امکان توسعه و تولید رو از ما گرفته بود. چندین بار درخواست تسهیلات برای تجهیز کارگاه با هدف کاهش هزینه تولید بی فایده بود و چاره ای جز قبول شکست وجود نداشت. بزرگترین شکست زندگی من و پدرم.

بعد از این شکست بزرگ اتفاق جالبی توی سرم افتاد. به هر ایده ای فکر می‌کردیم هزینه بیشتر از بودجه ما داشت و تقریبا همه سرمایه شخصیمون رو باخته بودیم. اینجا بود که برای اولین بار و بصورت اتفاقی به سرم زد که یک وبسایت بنویسم! ایده کاملا خام بود. فقط میدونستم باید با کدنویسی و طراحی سایت آشنا بشم. در حین یادگیری بودم که با کلی استوری و ذوق من توی شبکه های اجتماعی، اتفاق جالبی برام افتاد. یکی از دوستانم از من خواهش کرد براش یه وبسایت فروشگاهی طراحی کنم. اولین پروژه کدنویسی من.

پروژه رو بعد از دوماه تلاش و کنار یادگیری مطالب جدید تحویل دادم و همین پروژه باعث شد من درون یک شرکت برنامه نویسی و بعد هم از اونجا به یک شرکت برنامه نویسی بزرگتر برم و استخدام بشم. توی شرایط بد مالی این اتفاق ها باعث می‌شد که انگیزه بگیرم و بیشتر و بیشتر وارد دنیای برنامه نویسی و طراحی بشم. این داستان حدود ۲ سال طول کشید و همیشه رویای اول من که سایت یک وبسایت مرتبط با کسب و کار پدریم هیچوقت از سرم خارج نمی‌شد. شده بودم یه اینکاره که بدون مدرک دانشگاهی خاصی توی IT کلی پروژه ریز و درشت اجرا کرده بود.

تا اینکه پروسه استخدام و کار کردن توی شرکت های برنامه نویسی هم به مشکل خورد و آخرین شرکت هم کنار کشید. (اتفاقی که توی دنیای استارت آپی خیلی هم عجیب و دور از انتظار نیست). خب من با یه برند شخصی کسب و کارم رو جلو می‌بردم و شروع کردم به کار بصورت فریلنسر تحت برند صدریکس! که اگه دوست دارین می‌تونید توی صفحه شخصی ویرگول من بیشتر در موردش بخونید.

بیرون اومدن از شرکت های دیگه باعث شد وقت بیشتری برای خودم داشته باشم و بتونم با ذهن باز برای ایده های خودم وقت بگذاریم و ... نوبت به ایده ۳ ساله من شده بود. فروشگاه اینترنتی برنج ایرانی... اونم برنج معروف و برند شهرمون فریدونکنار که کل ایران اسمش رو شنیده... برنج طارم فریدونکنار.

توی مدتی که استخدام آخرین شرکت بودم بطور خیلی اتفاقی با یه دامنه آزاد مواجه شدم! اسم شهرمون بود و اون هم دات کام! اگه برنامه نویس باشین احتمالا مواجه شدن با همچین چیزی براتون خیلی جذابه و کلی ایده به سرتون میزنه و ... . دقیقا همین شد. ایده فروشگاه اینترنتی برنج اونم با دامنه فریدونکنار دات کام.

باید کاری می‌کردم همه تجربه کدنویسی من توی سایت استفاده بشه و در کنار اون حس خرید از یک فروشگاه اینترنتی معتبر برای برنج ایرانی و برنج طارم فریدونکنار که به مروارید سفید هم معروف هستش به کاربرها و مشتری بده.

دست به کار شدم و شروع کردم به ایده پردازی و طراحی قالب سایت. چندین بار طراحی کردم و عوضش کردم و حتی همین الان هم دارم برای بهتر شدن رابط کاربری این فروشگاه و آسونتر شدن خرید اینترنتی از اون روش کار می‌کنم. بعد از حدود ۳ ماه کدنویسی و طراحی، بالاخره بعد از ۳ سال ایده من به واقعیت تبدیل شد. فروشگاه اینترنتی برنج فریدونکنار آنلاین شد!!! حتی برای انتقال حس بهتر به مشتری شروع کردم به طراحی کیسه برنج شخصی برند خودم (بجای کیسه های برنج سنتی پدر بزرگم) و کیسه برنج ها رو خودم طراحی کردم و فرستادم برای چاپ. براتون عکس کیسه ها رو میزارم.




و امروز با افتخار ادعا می‌کنیم یکی از بهترین فروشگاه های اینترنتی در زمینه فروش برنج ایرانی هستیم و شبانه روز تلاش می‌کنیم تا بهترین خدمات را برای ایجاد اعتماد و لذت خرید اینترنتی برنج فریدونکنار را برای مشتری های عزیزمان از سراسر ایران ایجاد کنیم.

همچنین تیم وبسایت فریدونکنار در کنار تهیه و بسته بندی مرغوب ترین برنج طارم فریدونکنار از بهترین مزرعه های شهر در تنوع و بسته بندی های جذاب و پر تنوع، در زمینه تولید محتوا و مطالب آموزشی و خبری از برنج و شهرستان فریدونکنار در بستر اینترنت و با عنوان مجله اینترنتی فریدونکنار اطلاعات و تجربیات خودمان را به همه کاربران وبسایت فریدونکنار ارائه دهیم.


مجله اینترنتی فریدونکنار | حامی محیط زیست شهرستان فریدونکنار
مجله اینترنتی فریدونکنار | حامی محیط زیست شهرستان فریدونکنار


شما هم میهنان عزیز همواره و بصورت شبانه روزی می‌توانید با مراجعه به وبسایت فریدونکنار و عضویت در آن برنج طارم فریدونکنار اعلای مورد نیاز خودتان را تهیه کنید.

کد تخفیف ۱۰ هزارتومانی ویژه کاربران ویرگول برای خرید برنج طارم فریدونکنار : virgool
همین حالا خرید کنید : فروشگاه اینترنتی برنج فریدونکنار