مدل های کسب و کار مبتنی بر بلاکچین (بخش دوم)
مدل ۳: اوراق بهادار
این یک مدل کسب وکار است که در نوع خودش جدید محسوب میشود. اخیراً، بسیاری از شرکتها از اوراق بهادار (Security) یا مدل تجاری ارائه دهنده توکن اوراق بهادار (ضمانتی) استفاده میکنند. در این مدل، توکن در دسته اوراق بهادار قرار میگیرد انتظار میرود تلاش دیگران باعث افزایش سود آن شود. اگر فرآیند ICO از مقررات خاصی پیروی نکند، پس برای آن جریمه در نظر گرفته خواهد شد و ارزشش افت میکند. اما، اگر همه قوانین به درستی رعایت شوند، این توکنها استفاده و کاربریهای بسیار قدرتمندی خواهند داشت.
از آنجا که قبلا درخصوص توکنهای ابزاری (Utility Tokens) صحبت کردیم، اجازه دهید حالا نگاهی بر تفاوت بین توکنهای اوراق بهادار و توکنهای ابزاری داشته باشیم.
توکنهای ابزاری در برابر توکنهای اوراق بهادار
بسیار خب، بیایید بررسی کنیم چطور این دو نوع توکن با یکدیگر رودررو میشوند.
توکن اوراق بهادار = قرارداد سرمایهگذاری
یک توکن ضمانتی یا همان توکن اوراق بهادار در اصل یک قرارداد سرمایهگذاری است که نشاندهنده مالکیت قانونی یک دارایی دیجیتال یا فیزیکی است مانند دارایی واقعی، ETFها، و غیره. این مالکیت باید در داخل بلاکچینها، معتبر باشد.
بعد از اینکه مالکیت تایید شد، مالک توکن اوراق بهادار میتواند:
- توکنهای خود را با سایر داراییها معامله کند
- از آنها بعنوان وثیقه برای یک وام استفاده کند
- آنها را در کیف پولهای مختلف پسانداز کند
شایان ذکر است که ارزش توکنهای اوراق بهادار در این است که چطور آنها میتوانند معنای “مالکیت” را به طور کامل دوباره تعریف کنند. این توکنها میتوانند داراییها را دموکراسی کرده و آنها را بین مردم در سراسر دنیا توزیع کنند. اگر بخواهیم یک نمونه بسیار اولیه و خام مثال بزنیم باید به سراغ سکه طلا برویم؛ داشتن یک سکه طلا، ممکن است خارج از بودجه بسیاری از افراد باشد، اما بجای آن داشتن کسری از یک سکه طلا، مثلا برای ۱۰۰ نفر با استفاده از توکنهای Security امکانپذیر است.
مدل ۴: پلتفرمهای توسعه
اکوسیستم بلاکچین همچنان در دوران نوزادی خود به سر میبرد، و تنها راه رشد آن ورود توسعهدهندههای بیشتر به صحنه بلاکچین است. بسیاری از کارهای توسعهای و تحقیقات در فضای بلاکچین به شکل استارتاپهایی درمیآیند که سعی در حل مشکلات به صورت منحصربهفرد دارند. بخش عمدهای از این استارتاپها روی پلتفرمهای توسعه (Development Platforms) دی اپ (Dapp یا همان اپلیکیشنهای غیرمتمرکز) خود را توسعه میدهند. بنابراین حالا این سوال مطرح میشود:
چرا توسعهدهندگان میبایست زحمت کار کردن با فناوری بلاکچین به جان بخرند و از آن استفاده کنند؟
- امنیت از طریق روشهای غیرمتمرکزسازی (decentralization) و توابع رمزنگاری افزایش مییابد.
- تغییرناپذیری اطلاعات با استفاده از توابع هَش (Hash) رمزنگاری، ممکن میشود.
- مستندسازی، قابلیت کنترل (ممیزی) و قابلیت ردیابی بهبود مییابد.
- به شما کمک میکند تا دیتابیسی موثر و قابل ردیابی بسازید.
- اطمینان (Trust) به واسطه شفافیت (transparency) افزایش پیدا میکند.
اهمیت پلتفرمهای توسعه
طبق گفته چانگپِنگ ژائو مدیرعامل بایننس، “برای اینکه بخواهیم صنعتمان رشد کند به کارآفرینهای بیشتری برای ساخت پروژهها با کاربری واقعی نیاز داریم.”
بایننس در این طرز تفکر تنها نیست. بنیانگذار اتریوم ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) و بنیانگذار ترون یعنی جاستین سان(Justin Sun)، جوامع خود را تشویق میکنند تا پروژههای واقعی را در این بلاکچینها توسعه دهند.
بسیار خب، بنابراین بسیاری از باهوشترین افراد در فضای بلاکچین می خواهند دی اپهای بیشتری در پلتفرمهای بلاکچین بسازند. برای فهمیدن ارتباط بین ساخت بیشتر پروژههای معتبر در شبکه و ارزش خود شبکه، لازم است که نگاهی به قانون متکالف (Metcalfe) بیاندازیم.
قانون متکالف یک نظریه درباره اثر شبکه است. طبق ویکی پدیا، قانون متکالف میگوید:
تاثیبر یک شبکه ارتباطی با توان ۲ تعداد کاربرانی که از آن سیستم استفاده میکنند ارتباط دارد (n^۲).
این فرمول توسط باب متکالف، خالق اترنت (Ethernet) و همبنیانگذار ۳Com طراحی شده است.
چه چیزی این قانون را معنادار میکند و به عبارت دیگر ارزشمندی آن بخاطر چیست؟ به شکلی ساده، قانون متکالف میگوید هر چه افراد بیشتری در شبکه باشند، ارزشمندی آن بیشتر خواهد شد.
بیایید به مثال قبلی درباره تلفن بازگردیم.
اگر تنها یک نفر تلفن داشته باشد، هیچ ارزش ندارد. اما اگر دو یا تعداد بیشتری تلفن داشته باشند سریعاً ارزشمندی آن افزایش مییابد، زیرا آنها میتوانند با هم در ارتباط بوده و اطلاعات را به اشتراک بگذارند.
در حقیقت، میتوانیم با دیاگرام زیر به صحت این مطلب پی ببریم:
طبق آنچه نمودار نشان میدهد:
اگر شما دو تلفن در شبکه داشته باشید، پس میتوانید تنها یک ارتباط بوجود آورید. اگر ۵ تلفن موجود باشد، میتوانید ۱۰ ارتباط بگیرید. اما اگر ۱۲ تلفن وجود داشته باشد، میتوانید ۶۶ ارتباط داشته باشید. این یک رشد نمایی (Exponential) بسیار تاثیرگذار است!
علاوه براین، چیزی که نباید درباره شبکه فراموش کنید این است که هر فردی زندگی خودش را دارد. یعنی ، مادامیکه تعداد بیشتر و بیشتری از آن استفاده میکنند، کاربران بیشتر و بیشتری را جذب میکنند. و به همین خاطر است که موفقترین شبکهها موفقیت و رشد نمایی بیشتری دارند.
بسیار خب، اکنون میدانیم دی اپهای (برنامههای غیرمتمرکز) ضروری چگونهاند و برای اکوسیستم بلاکچین چه تاثیری دارند. اما وقتی صحبت از مدلهای تجاری محض می رسد، آنها چطور میتوانند در فضای رمزی (کریپتو) ارزش بدست آورند؟ اینجا سه مدل خاص وجود دارد که میخواهیم روی آنها تمرکز کنیم :
- کارمزدهای شبکه
- حسابرسی
- سایر خدمات
بیایید هر کدام را جداگانه بررسی کنیم.
کارمزد شبکه
این یک مدل کسبوکار بنیادی است که این پلتفرمهای توسعه از آن بهره میبرند. برای مثال، زمانی که شما یک دی اپ در اتریوم میسازید، باید هزینه GAS آن را پرداخت کنید، که همانند مالیات عوارضی است که به شما اجازه میدهد از پلتفرم استفاده کنید. به همین شکل، در نئو، شما باید هزینه دی اپ خود را با توکنهای GAS پرداخت کنید. این موضوع مخصوص پلتفرمها نیست، حتی دی اپها نیز میتوانند یک کارمزد شبکه اسمی را شارژ کنند. در Golem، شما باید GNT (توکن گولم) داشته باشید که بتوانید از مزایای ابرکامپیوتر گولم بهره ببرید. این نکات ظریف و دقیق منجر به قدرت بخشیدن به توکنهای Native میشود.
حسابرسی
حسابرسی قرارداد هوشمند (Smart Contract Auditing)، یکی از مهمترین خدماتی است که یک نفر میتواند در داخل یک اکوسیستم ارائه دهد. از آنجا که این دی اپها با میزان زیادی پول سروکار دارند، لازم است که کدهای آنها به درستی کار کنند. کوچکترین خطا یا اشکالی میتواند منجر به یک فاجعه واقعی شود. برای مثال، یک باگ (خطای) ساده در قرارداد هوشمند DAO باعث شد که انجمن اتریوم به دو بخش اتریوم و اتریوم کلاسیک تقسیم شود. برای این مدل دو روش وجود دارد:
- توسعهدهندهها یک حسابرس شرکتی استخدام کنند تا به بررسی قرارداد هوشمند آنها بپردازد.
- توسعهدهندهها یک جایزه بر روی قراردادهای خود قرار دهند و حسابرسها و طراحان مستقل مختلف میتوانند به بررسی کد پرداخته و به دنبال پیدا کردن حفرهها و کاستیهای آن باشند.
سایر خدمات
یک استارتاپ بلاکچین کارهای زیادی باید انجام دهد. آنها به یک وبسایت قابل قبول، محتوای مناسب، پلتفرم خوب و…. نیاز دارند. برای صرفهجویی در زمان و هزینه، این استارتاپها هم فریلنسرها و هم آژانسهایی را استخدام میکنند تا از خدمات آنها پشتیبانی کنند.
منبع :www.blockgeeks.com
مطلبی دیگر از این انتشارات
رشد اکوسیستم استارتآپی به چه عواملی نیاز دارد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
نحوه توزیع سهام در استارتآپها
مطلبی دیگر از این انتشارات
ما فینووا رو انتخاب کردیم