انقراض ششم

انقراض ششم-كتاب طلا
انقراض ششم-كتاب طلا


انقراض یک ایده نسبتا جدید در جامعه علمی است. در قرن هجدهم، مردم نمی توانستند این ایده را بپذیرند که گونه هایی زمانی روی زمین زندگی می کرده اند اما متعاقباً از بین رفته اند. دانشمندان به سادگی نمی توانستند نیروی سیاره ای را تصور کنند که آن قدر قوی باشد که بتواند اشکال حیاتی را که در اعصار گذشته رایج بود، از بین ببرد. به همین ترتیب و به دلایل مشابه، امروزه بسیاری غیرقابل تصور می دانند که ما احتمالاً مسئول تخریب یکپارچگی اکولوژی سیاره مان باشیم. موانع روانی حتی برای تصور این که چیزی که خیلی دوست داریم ممکن است از دست برود و برای همیشه نابود شود وجود دارد. در نتیجه، بسیاری از ما از فکر کردن به آن امتناع می کنیم.

الیزابت کلبرت در کتاب انقراض ششم استدلال می کند که زمین در میانه ششمین انقراض مدرن، ساخته دست بشر است.

كتاب انقراض ششم-كتاب طلا
كتاب انقراض ششم-كتاب طلا



چکیده ای از متن کتاب انقراض ششم اثر الیزابت کلبرت نشر ثالث:

در حوالی نیمه شب به طرف اردوگاه بر گشتیم. تنها حیوانی که گریفیث تصمیم گرفت با خود بیاورد دو قورباغه شکم آبی سمی و یک سمندر سفید بود که گونه اش را نه خود او می توانست شناسایی کند و نه دو آمریکایی همراه. آن دو قورباغه و سمندر در کیسه پلاستیکی قرار داده شدند، به همراه مقداری برگ، تا آن ها را مرطوب نگه دارد.

من به این فکر می کردم که این قورباغه ها و زاده های شان ( اگر زاده هایی داشته باشند ) و نیز زاده های آن زاده ها ( اگر وجود داشته باشند ) هرگز کف جنگل بارانی را لمس نخواهند کرد، اما می توانستند در مخازن شیشه ای ضد عفونی شده زندگی شان را سپری کنند. آن شب سپری شد و من در آن ننوی تابوت مانند کابوس های ناخوشایند پرتنشی دیدم. اما تنها خوابی را که توانستم بعدها به خاطر آورم، یک قورباغه زرد روشن بود که سیگار می کشید و...