همینجا بگم که روزبه شریف نسب درسته و نه شریف نصب یا شریفی نسب یا هرچیز غلط دیگه..
تجربه واقعی کار با گنو-لینوکس
از زمان اوبونتو 13.04 از اوبونتو استفاده می کردم ولی تو vmware و virtualbox نصب بود و راه بدون ریسک رو انتخاب کرده بودم
کار زیادی هم باهاش نداشتم فقط بعضی وقتا برنامه های C ام رو اونجا هم تست می کردم و خیلی پیش میاومد توزیع یا میزکار جدیدی رو توش تست میکردم ولی همیشه صرفا برای تفریح بود... تا اینکه چندی پیش تصمیم گرفتم ...
تابستان بود و سرم درد میکرد برای تجربهٔ کامپیوتری جدید پس ترس رو کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم ubuntu 18.04.1 رو به صورت واقعی و روی هارد نصب کنم.
می دونستم امکان پریدن فایل هام هست و به اندازه کل اطلاعاتم هم فضای بکاپ نداشتم پس از مهم ها بکاپ گرفتم و... خلاقیتم گل کرد و برای جلوگیری از هر مشکل احتمالی با گراب و بوت لودر و بایوس و .. SSDی که ویندوزم توش بود رو از مادربرد کشیدم (همینقدر خشن) و فلش بوتیبل رو گذاشتم و بوت کردم.
اینبار همه چی خوب و طبق نقشه :دی پیشرفت و برای انتخاب درایو ها custom رو انتخاب کردم و در ۱۸۰ گیگی که داخل ویندوز shrink کرده بودم پارتیشن های لازم رو ساختم (root,home,boot,swap,...) بالاخره نصب شروع شد ولی ... درسته نصب fail شد و خیلی سریع نوشت که grub نصب نشد
می دونستم که iso ای که گرفتم کار می کنه چون قبلا تو ماشین مجازی امتحانش کرده بودم پس مشکل چی بود... ناگهان یادم افتاد این هارددیسکم قدیمی ترین هارد دیسکم ه که از سیستم قدیمی آوردمش در نتیجه... درسته هاردم MBR هست و با بایوس UEFI نمیشه بوتش کرد (اینکه چطوری به ذهنم رسید بماند)
دوباره برگشتم به ویندوز ولی می دونستم نمیشه با خود disk management ویندوز هاردم رو به GPT تبدیل کنم پس رو فلش دیگری easus pastition manager رو بوتیبل کردم و با اون بوت کردم و هاردم رو به GPT تبدیل کردم.
دوباره همه مراحل نصب رو انجام دادم و بالاخره تمام شد... از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم.
اولین کاری که کردم به اینترنت وصلش کردم و آخرین اپدیت ها رو هم با sudo apt update && sudo apt upgrade و هم با software update چک کردم و نصب کردم.
قدم بعدی نصب نرم افزار ها بود. برنامه آفیس نسبتا خوبی پیشفرض نصب هست پس به همون بسنده کردم ولی نرم افزار های ادیت عکس و فیلم و مدیاپلیر و از همه مهمتر کلی IDE جدید نصب کردم و بررسیشون کردم و یکی روانتخاب کردم.. در مورد مرورگر هم تو ویندوز از firefox استفاده می کردم که اینبار به صورت پیشفرض نصب بود ولی chromium رو هم نصب کردم تا در صورت مشکل احتمالی بدون مرورگر نمونم.
ازونجایی که دانلود رو به صورت حرفه ای دنبال می کردم دنبال download manager حرفه ای می گشتم تا جای IDM رو بگیره
تو گوگل سرچ کردم و چندین مطلب با عنوان مشابه بهترین دانلود منیجر های اوبونتو و .. پیدا کردم ولی متاسفانه خیلی هاش تو مخازن نرم افزاری پیشفرض نبود و repository شون هم کار نمیکرد (یا تحریم یا فیلترینگ یا لینک خراب یا ...) تنها چیزی که پیدا کردم downthemall بود که افزونه برا فایرفاکس بود و با اون چیزی که میخواستم خیلی فرق داشت ولی از هیچی بهتر بود.
دیگه gdm , uget رو پیدا کردم. (البته aria2 و پرسپولیس و خود wget هم خیلی خوب هستند)
همین اول بگم که uget برنامه خیلی خوبیه ولی کامل نبود و افزونه فایرفاکس نداشت (یا من پیدا نکردم) و مجبور بودم لینک ها رو دونه دونه کپی کنم و قابلیت صفش هم خیلی جالب پیاده سازی نشده بود ... برا همین رسیدیم به آخرین گزینه gdm این برنامه هم repositoryش کار نمی کرد ولی وفتی sudo apt install gdm زدم دیدم که نصب شد.. خیلی خوشحال شدم ولی دیدم باز نمیشه.. گفتم شاید ریستارت کنم درست بشه بعد از این همه نرم افزار که نصب کردم...
سیستم رو ریستارت کردم ولی دیگه صفحه گرافیکی بالا نیومد... فقط tty بود (ترمینال فول اسکرین یا همچین چیزی)
گفتم احتمال زیاد یکی از برنامه هایی که نصب کردم این خرابکاری رو کرده و با کمک askubuntu و دیگر منابع تونستم لیست کل برنامه های نصب شده م رو پیدا کنم ولی خب اونقدری زیاد بود که نشه دونه دونه پاک و بررسی کنم...
شب بود و با نگرانی خوابیدم و روز بعد ادامه داستان .. اینبار یادم اومد وقتی داشتم gdm رو نصب می کردم یه صفحه تو ترمینال ولی رنگی (شبیه legacy bios) اومد و ازم تنظمیات خواست که گذاشتم رو پیشفرض...
اینم اضافه کنم ک وقتی تو tty دستور startx رو زدم (که محیط گرافیکی رو لود کنه) محیط گرافیکی جدیدی اومد که تا حالا ندیده بودمش و هنوز نمی دونم چی بود
بعد از سرچ کردن اسم gdm فهمیدم که این دانلودمنیجر نبوده و مدیریت کننده رابط گرافیکیه
راه حل های احتمالی برا سوییچ کردن به یه display manager دیگه (که lightdm گزینه خوبی بود) رو خوندم و بالاخره lightdm رو نصب کردم و از دست gdm راحت شدم.
صفحه اشنا اومد بالا ولی هنوز یه desktop environment دیگه هم جزو گزینه ها بود که بار قبل بهش اشاره کردم که نفهمیدم چطوری نصب شده.
در اولین فرصت اسمش رو پیدا کردم و از دستش راحت شدم
اگرچه کلی درمورد desktop environment یاد گرفتم ولی بازم دانلود منیجر خوبی پیدا نکردم :دی
بالاخره همه چیز خوب کار می کرد و میشد از سیستم استفاده کرد ولی ..
در قسمت بعد داستان من و درایور کارت گرافیک رو بخونید
مطلبی دیگر از این انتشارات
لینوکسی شو : نصب nextcloud ( نکست کلود ) در اوبونتو
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابزار من - قسمت اول - بش اسکریپت نصب LAMP سرور
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه من با لینوکس