روزمرگی های یک برنامه نویس | مهاجرِ آواره در دنیا | معتقد به صلح و آزادی
خروج از سلطه مایکروسافت، پناهندگی به لینوکس
شاید اولین چیزی که در جایگزینی لینوکس به جای ویندوز در ذهن هر کس بیاد و حتی باعث منصرف شدن خیلی ها هم بشه یک حس تردید و ترس از ناشناخته بودن پدیده ای به نام لینوکس هست.
اولین مواجه من با چیزی به نام لینوکس -این پنگوئن دوست داشتنی- اواسط کلاس دوم راهنمایی بود و عملا هیچ درک خاصی ازش نداشتم. یه توزیع اوبونتو ۱۶.۰۴ روی ماشین مجازی ریخته بودم و همین. البته این آشنایی من و لینوکس به اونجا خلاصه نشد و ادامه پیدا کرد و کم کم باهاش آشنایی کامل تر و بهتری پیدا کردم و میتونم بگم عاشقش شدم .
با تمام وجود لینوکس رو دوست داشتم ولی هنوز جرئت سپردن رم ۱۲ گیگی لپ تاپم رو به این سیستم عامل نداشتم. و این عدم اعتماد تا جایی پیش رفت که چاره ای جز فرار از ویندوز و ورود به دنیای متن باز نداشتم.
سلام لینوکس!
تصمیم داشتم برای عملکرد بهتر لینوکسم اون رو از VM خارج کنم و بجاش به صورت Dual Boot نصب کنم(در اون زمان ویندوز ۱۰ داشتم). ساعت ۱۱ شب شروع به نصب و لینوکس کردم و به ترتیب به ارور های زیر رسیدم:
۱-ارور Grub2
۲-ارور File System
وجود همین ارور ها باعث شد تا لینوکس رو سه بار نصب کنم و در نهایت در ساعت ۳ صبح به هارد ۵۰۰ گیگی ام اشتباها فرمت شد و زندگی ام از دست رفت.
اونجا بود که نتیجه گرفتم با ویندوز خداحافظی کنم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
لینوکسی شو - تحریم های بی اثر
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابزارهای من : قسمت سوم - داکر - آشنایی دوستانه من و داکر
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه واقعی کار با گنو-لینوکس