امیرحسین
امیرحسین
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

The Last Of Us 2 زیبایی با باطنِ زشت

مقدمه

بعد مدت ها نوشتن تو ویرگول الان بعد سال ها برگشتم تا در مورد یکی از چیز هایی که تقریبا 3-4 ماهه ذهنمو مشغول خودش کرده مقداری بنویسم (مقدار زیادی).

متن نوشته شده برای راحتی با مخاطب با ادبیات خودمانی نوشته شده.

سعی کردم ترتیب نوشتار به ترتیب داستان بازی باشه و خلاصه وار چیز هایی که هست رو بنویسم و اگه وقت و حوصله یاری میکرد مطمئنا جا داشت چند ده برابر این مطلب رو با نظم بیشتر تهیه کنم.

خیلی از دلایل خراب شدن بازی چون بحث رو از دنیای گیم به دور میکرد رو تو این نوشته لحاظ نکردم.

این پست شاید برای شمایی که با نظرات من مخالف بودین فرستاده شده تا دلایل منطقیِ عالی نبودن این بازی رو از نظر من و خیلی ها درک بکنید.

شایدم رهگذری هستید که دوست داشتین درمورد این بازی بیشتر بدونید. و اگه نسخه اول رو بازی نکردین شاید از این بازی خیلی هم لذت ببرید.

اگه نمراتی که بازی از سایت های بزرگ که نویسنده هاشون فقط سعی در عمیق بینیِ دروغین دارند و به دلیل ارتباط با جنبش های lgbtq و فمنیستی بازی رو ستایش میکنند اعتماد میکنید خواهشا از خوندن این نوشته خودداری بکنید.


در نظر داشته باشید که این نوشته پر از اسپویل از هر دو نسخه این بازی است.


نکات مثبت Last Of Us Part II

نمیخوام زیاد بهش بپردازم و اگه بازی رو دیده باشین حتما متوجه این موارد شدین و فقط اشاره میکنم بهشون

  • گرافیک فوق العاده زیبا
  • محیط های طراحی شده با کیفیت خوب با قابلیت برقراری ارتباط با روند بازی
  • گیم پلی ارتقا یافته
  • مکانیک هوش مندانه اکثر آبجکت ها

نکات منفی بغیر از داستان بازی

  • هوش مصنوعی نه چندان ارتقا یافته
  • باگ های خیلی کم و خنده دار
  • شخصیت های نچسب
  • تکرار و تکرار
  • دیالوگ های نه چندان قوی نسبت به نسخه قبل

چرا و چگونه Last Of Us Part II از نظر داستانی افتضاح است؟

خب اینجا بخش اصلی مقاله‌اس بنظرم کمی درمورد نسخه اول توضیح بدم تا بفهمیم از کجا به کجا رسیدیم.

نسخه اول در مورد دو شخصیت به نام های جول و الی است که زخم خورده روزگارند و در عین پوست کلفت بودن نقطه ضعف های احساسی‌ای دارند که در پی هدف مشترکشان مجبور به همکاری با هم میشوند و بعد از بحث و دعوا های زیادی نسبت به هم عواطفی پیدا میکنند.

در این قسمت دنیای وحشتناک و سرد بازی فقط با پیشروی و صمیمی تر شدن این دو شخصیت گرم میگیرد.

الی که بعنوان یک فرد مصون شناخته میشه تنها هدفش از زندگی رو در نجات جان دیگران با تنها دارایی خودش میبینه. ولی جول بعد از اینکه میفهمه الی در جریان تولید واکسنِ احتمالی، قطعا جون خودش رو از دست میده جلوی این کار رو میگیره و به دروغ الی رو قانع میکنه که هدفش شدنی نبود.

کسانی که نسخه اول رو تجربه کرده باشن بدون شک از داستان بازی رضایت دارند و الی و جول رو بعنوان یکی از محبوبترین شخصیت های خودشون معرفی میکنن.

حالا در مقابل نسخه دوم رو داریم.

عیب اول نسخه دوم چیه؟

دروغ اولین عیب این نسخه‌است.

1- جول بی جول؟

این عکس مربوط به یکی از تریلر های بازی است که به طرفداران امیدِ دیدن ترکیب دوباره جول و الی رو میداد.

در شرایطی که الی در خطر بود امیدوار بودیم باز در اوج هیجان، لذت همکاری جول با الی را شاهد باشیم (یچی مثل کریتوس و پسرش شاید).

ولی در نسخه اصلی بازی میبینیم که این اتفاق به هیچ وجه نمیوفته و شخصیت دیگه‌ای جایگزین جول میشه.

2- الی تنها شخصیت قابل بازی؟

مدت ها قبل از انتشار بازی سازندگان بازی اعلام کرده بودند که الی تنها شخصیتی هست که قادر به بازی کردن باهاش هستیم ولی به بدترین شکل ممکن مجبوریم نزدیک به 40درصد از کل بازی رو در نقش دشمن شخصیت محبوبمون بازی کنیم.

3- سگ کشی نداریم!

برای هیجان بیشتر در مبارزات و مخفی کاری ها شاهد حضور سگ در محیط های بازی هستیم.

بله، میشه به راحتی و یا با سختی های فراوان از کنار این سگ ها رد شد و به ادامه بازی پرداخت ولی در یکی از مراحل مجبور به کشتن یک سگ خاص (در ادامه بیشتر توضیح میدم) به گناه آورترین شکل ممکن هستیم.

خب از دروغ های نه چندان قابل چشم پوشی بازی که بگذریم وارد داستان اصلی بازی میشیم.

بازگشت جول بعد از 7 سال
بازگشت جول بعد از 7 سال


جول شخصیتی که در نسخه اول تقریبا 80 درصد بازی رو با اون سپری میکنیم و حالا به یکی از محبوبترین شخصیت های یه گیمر تبدیل شده، بعد از 7 سال برگشته تا فقط بتونیم باهاش بمدت 10 دقیقه سوار اسب بشیم و بازی کنیم اگرچه جول رو تو فلش بک هایی بصورت گذرا میبینیم.

این جمله به خودی خود حاکی از وضعیت مسخره داستان بازی است.

بعد از گذشت تنهای مدت اندکی جول زندگی اَبی (شخصیت دیگه قابل بازی TLOU2) رو در حساسترین شرایط نجات میده و بلافاصله خودش و تامی(برادرش) رو به غریبه ای که تنها چند ثانیس دیدتش معرفی میکنه.

خب این با جولی که ما میشناختیمش خیلی فرق میکنه، جولی که در نسخه قبلی از اولین ثانیه های شروع بازی بی اعتمادیش به بقیه رو بصورت واضح نشون میده و در ادامه این بخش از شخصیت جول شدت هم میگیره. اولین برخورد جول و الی با هنری و سم یا برخورد جول و الی با رهگذر به ظاهر زخمی دلایل محکمی برای این ادعا هستند. جول شخصیتی بود که نه تنها خود در مواجهه با غریبه ها اولین گزینه روی میزش کشتن و مخفی کردن اطلاعات خودش بود، بلکه این نکات برای نجات را به الی نیز یاد میداد (عکس زیر رو ببینید)

حال باور میکنید جول جان یک شخصیت غریبه را نجات دهد، خود و برادرش را معرفی کند و با رضایت به گروهی از غریبه ها اعتماد کند؟ خب منطقی که نگاه کنیم جواب این سوال یک نه قاطع است.

آبغوره گیری شروع میشود.

تنها مدتی بعد شاهد مرگ جول به بدترین شکل ممکن هستیم. اَبی جول رو زخمی کرده و به بدترین شکل ممکن شکنجه داده و جلوی کسی که برای نجات جول التماس میکنه، پیرمرد رو با چوب گلف به مرگ میرسونه.

حتی برای فصل آخر Game Of Thrones هم این حد از اهانت به یه شخصیت محبوب اصلی قفله.

اصلا اَبی کیه؟ ابی دختر(؟) نوجوانی پر عضله‌ایه که جول تو نسخه اول پدرش رو به قتل رسونده و سعی در گرفتن انتقامش داره و کل زندگیشو تو این فکر گذرونده. اَبی شخصیته که بازی سعی داره تا ما براش دلسوزی کنیم و داستان رو از چشمای اون ببینیم، برای همین TLOU2 مارو مجبور میکنه تا ساعت های زیادی رو با شخصیت غیرقابل قبولی بگذرونیم و ازش خوشمون بیاد.

چطور مجبور میشیم از اَبی خوشمون بیاد؟

با گذروندن مراحلی که به شخصیت های مختلف( از جمله بچه ها) کمک میکنیم یا با گذروندن زمان با دوستان و گفتن جوک های بیمزه و... (مجبورم نکنید بیشتر توضیح بدم خواهشااا)

بالا تر به یه سگ خاص اشاره کردم، سگی که مجبورید با شخصیت اَبی باهاش بازی کنید همون سگی هست که مجبورید به بدترین شکل با اِلی به قتل برسونیدش.

شما مجبور میشین تا ابی رو خوب ببینید و الی رو بد.

چیزی که معلومه چیه؟ انتقام الی از ابی
نه!
نه!

الی توی مسیر انتقامش تقریبا هر کسی که جلو راهش قرار میگیره رو میکشه، بازیکن شاهد مرگ دشمنا (از جمله سگ ها) به بدترین شکل ممکن هست و در نقطه آخری که به اَبی میرسه توسط ابی شکست میخوره.

الی توی این مسیر حتی دست به قتل زنی میزنه که بعدا میفهمه حامله بوده و از فهمیدن این خبر شوکه میشه. ولی بیان این مورد اینجا چرا؟

درست در آخرین ثانیه های مبارزه ابی و الی، دینا(دوست دختر الی) به ابی حمله میکنه و اَبی با بازو های بزرگش چندبار صورت ابی رو به زمین میکوبه و لحظه‌ای که میخواد گردن دینا رو ببره الی بهش میگه که دینا حامله‌است، ولی آیا واکنش ابی هم مثل اِلیه؟ عکس زیر توضیحات زیادی میده:

ولی لِو دوست ابی جلوی این اتفاق رو میگیره.

حال اَبی شخصیت مثبت این ماجراست؟

اَبی دلیلش برای کمک به لِو رو کمک به کسایی میدونه که جونش رو نجات دادند ولی به بدترین شکل ممکن جون کسی رو که از مرگ حتمی نجاتش داده بود میگیره.

فک کنم با هر منطقی این به نوعی خرابکاری نویسنده به حساب میاد.

الی بعد این اتفاق باز راضی نمیمونه و بعد از سال ها باز برای کشتن ابی، اینبار تنها به دنبال گرفتن انتقام وارد دنیای به دور از آرامش میشه.

دختر جوان و حالا صاحب فرزند، باز تو مسیرش نهایت خشم رو از خودش نشون میده و درست بعد از نجات ابی و لو، برای چشیدن نهایت لذت انتقام، اَبی رو به مبارزه تن به تن دعوت میکنه.

برخلاف سری پیش ایندفعه اِلی در سمت برنده داستان قرار داره ولی تو آخرین لحظات یاد چهره جول میوفته و از کشتن ابی منصرف میشه.

فرض کنید جان ویک بعد از کشتن همه به جون کسی که سگش رو کشته بود رحم میکرد.
یا تانوس بعد از پیدا کردن هر 6 سنگ هیچ کاری نمیکرد.

بزرگترین سوالی که حالا برای یه طرفدار مطرحه "چرا" هست. آیا دیدن جول چیزی رو برای الی روشن کرده که ما تابحال ندیده بودیمش؟

اِلی که بعد از فهمیدن دروغ های جول نتونسته بود کسی که جونش رو نجات داده رو ببخشه، حالا چطور قاتل دوست و مردی که جای پدرش رو داشته رو ببخشه؟ کسی که سعی داشت تا جون تنها عزیز حاضرش رو بگیره؟ کسی که به صورت تامی شلیک کرد؟

حالا قضیه مسخره بودن داستان براتون قابل هضم تر شد؟

تموم شدن بازی به تنها ترین شکل ممکن با اِلی و بدون رسیدن به تنها هدف اِلی بعد از ساعت ها بازی شمارو مجبور میکنه فکر کنید که چی تو ذهن نویسنده بازی میگذشته؟

آیا اجبار برای علاقه مند شدن به یک شخصیت غریبه و از بین بردن تمام صفت های خوبِ شخصیت های محبوب و اصلی میتونه از زیبایی های یک بازی باشه؟

جواب شما به این سوال تعیین کننده‌اس.

بازی‌ای به این بزرگی حتی بدون یک دیالوگ زیبا و قابل تامل در مقابل دیالوگ های زیبای نسخه اول خیلی ناامید کنندس.

همه‌ی اینها در کنار NPC های نچسب و تازه از راه رسیده که باید به هر دلیلی شده ازشون خوشتون بیاد چون چاره دیگه ای ندارید.

این مقاله تا همینجا به خودی خود طولانی شده و بدون گفتن هیچ حرفی مقاله رو همینجا تموم میکنم و امیدوارم به دردتون بخوره.

کپی برداری هم نخیر مجاز نیست :))

ps4The Last of Us 2Sonynaughtydogthe last of us part 2
وبمستر / گیمر / علاقه مند به موسیقی (راک، پست راک، پست متال، رپ)، مباحث سئو و تولید محتوا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید