برنامه نویس-گوینده
وسواس، اجباری طاقت فرسا...
منبع: گپچه
لینک مطلب: http://gapche.ir/value.aspx?id=34
وسواس در واقع فکر، کلمه یا تصویری است که به رغم اراده انسان، به هشیاری وی هجوم می آورد، سازمان روانی وی را تحت سیطره خود قرار می دهد و اضطراب گسترده ای را در فرد برمی انگیزد. بیمار نسبت به اختلال خود هشیار است و آن را تحمیل شده و مرضی می پندارد. یعنی اختلال را نمی پذیرد بلکه آنرا تحمل می کند. با این وجود در پاره ای از شخصیتهای وسواسی، نشانه های مرضی به منزله ی بخشی از سازمان یافتگی روانی فرد در می آید.
انواع وسواس ها:
- تصویرهای وسواسی
- افکار وسواسی
- تردیدهای وسواسی
- اعمال بی اختیار
بدین ترتیب رفتارهای وسواسی دارای دو دامنه اند.
- اعمال بی اختیار
- افکار وسواسی.
در اغلب موارد افکار وسواسی با اعمال بی اختیار همراهند. در واقع اعمال به منزلهی پاسخی در برابر افکار وسواسی هستند. اما در پاره ای از موارد، اعمال بی اختیار با اضطراب توأم نیستند و در صورت اخیر شاید بهتر باشد که اصطلاح اعمال آئینی در مورد آنها به کار برده شود. افراد مبتلا به OCD اغلب احساس اضطراب میکنند ولی از طریق تشریفات سریع، از وقوع اضطراب پیشگیری میکنند وسواس های عملی پاسخ هایی هستند که به افکار وسواسی داده میشوند. این وسواسها شامل تشریفات مقرراتی (مثل شستن دست) یا اعمال ذهنی (نظیر شمردن یا تکرار بی صدای کلمات) هستند که شخص احساس میکند مجبور به انجام آنها در پاسخ به وسواس فکری است. هدف وسواسهای عملی پیشگیری یا کاهش پریشانی و یا جلوگیری از رویدادهای هولناک است، با اینحال این اعمال هیچ گونه ارتباط منطقی با آنچه قرار است از آن پیشگیری شود نداشته، و به وضوح افراطی هستند.
اصطلاحات وسواس فکری و وسواس عملی به دو پدیدهی جدا و اساسی اشاره دارند: وسواسهای فکری، افکار مزاحم، تکراری و اضطراب برانگیزند، درحالیکه وسواسهای عملی، اعمالی جسمانی یا ذهنی کلیشهای هستند که برای رهایی شخص از اضطراب تولید شده توسط وسواس فکری انجام میگیرند.
سه شاخص وسواسهای فکری با ابعاد بالینی را از افکار تکراری بیضرر متمایز میکند:
1. وسواسهای فکری ناراحتکننده و ناخوانده هستند و به هشیاری هجوم میآورند
2. وسواسهای فکری از درون سرچشمه میگیرند نه از موقعیت بیرونی.
3. کنترل کردن وسواسهای فکری بسیار دشوار است.
به طور خلاصه می توان اختلال وسواس فکری- عملی (OCD) را به صورت گروه مختلفی از علائم که شامل افکار مزاحم، آداب وسواسی، اشتغالات ذهنی و وسواس های عملی هستند، تعریف کرد. این وسواس های عملی یا فکری ناراحتی شدیدی برای فرد ایجاد می کنند و سبب اتلاف وقت و همچنین اختلال قابل ملاحظه ای در روند معمولی و طبیعی زندگی ، کارکرد شغلی، فعالیت های معمول اجتماعی و یا روابط فرد می گردند.
افراد مبتلا به OCD از نظر درجه بینشی که در مورد درستی عقایدی دارند که مبنای نشانههای وسواس فکری- عملی آنها را تشکیل میدهند، متفاوت هستند. شماری از افراد بینش خوب یا نسبتا خوب دارند (مثلا فرد معتقد است که اگر اجاق گاز 30 بار وارسی نشود، خانه قطعا، احتمالا، آتش نخواهد گرفت، یا ممکن است آتش بگیرد یا نگیرد). برخی بینش ضعیف دارند (مثلا فرد معتقد است که اگر اجاق گاز 30 بار وارسی نشود، خانه احتمالا آتش خواهد گرفت)، و شمار معدودی (4درصد یا کمتر) فقدان بینش/عقاید هذیانی دارند (مثلا فرد متقاعد شده است که اگر اجاق گاز 30 بار وارسی نشود، خانه آتش خواهد گرفت). بینش میتواند طی دوره این بیماری در فرد تغییر کند. بینش ضعیف با پیامد بلندمدت بدتر ارتباط دارد. نوع کمبصیرت OCD زمانی است که بیمار اساسا افراطی بودن وسواسهای فکری و عملی خود را قبول نداشته باشد.
بیمار مبتلا به وسواس ممکن است فقط وسواس فکری، فقط وسواس عملی یا هردوی آنها را داشته باشد. هرچند عمل وسواسی ممکن است در تلاش برای کاستن از اضطراب همراه با وسواس فکری انجام شود، ولی همیشه به کم شدن این اضطراب منجر نمیگردد. ممکن است بعد از کامل شدن عمل وسواسی، اضطراب فرقی نکرده باشد یا بیشتر شده باشد. وقتی فرد در مقابل انجام عمل وسواسی مقاومت میکند نیز اضطراب افزایش مییابد. در گذشته وسواسهای فکری اغلب مذهبی و جنسی بودند. امروزه وسواس مربوط به آلودگی رایجتر است.
از منظر دیدگاه رفتار درمانی اضطراب، تحریک پذیری از یک سو، و اجتناب از آنها از سوی دیگر، نقش اصلی را در گسترش و تداوم اختلال های وسواسی ایفا می کنند. بنابراین، این رویکرد در درمان به صورت مستقیم، این دو موئلفه اصلی را هدف قرار می دهد. همچنین پژوهشگران رفتاردرمانی را به اندازه دارودرمانی در اختلال وسواسی جبری موثر دانسته و حتی طبق برخی
دادهها اثرات مفید رفتاردرمانی دیرپاتر است. نتایج رفتاردرمانی ها نویدبخش بوده اند، اما معمولاً درمان کامل وجود نداشته است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
قرص ضد استرس، معرفی داروهای ضد اضطراب، روشهای جایگزین برای کاهش استرس
مطلبی دیگر از این انتشارات
تفاوت میان روانپزشک، روانشناس بالینی و مشاور در چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
روانشناسی بالینی چه می کند؟