کوران کرونا در سینمای ایران

جهان در این روزها، درحال تجربه یکی از بزرگترین شوک های تاریخ معاصر است؛ پاندومی کرونا شبیه به جنگی نامعلوم، حتی اگر به سرانجام هم برسد، تبعات گسترده و دراز مدت آن انکار ناپذیر خواهد بود.
کوچه و خیابان خالیست. مردم انگار با وحشت مرگ هم مانند سایر معضلاتشان سازگار شده اند و کرونا را فعلا به عنوان یک مهمان ناخوانده، در میان زندگی خود پذیرفته اند. گویی تاریخ شبیه به کوکِ یک جعبه موسیقی به عقب چرخانده شده و نوای سال های وبا و روزگار طاعون، دوباره در گوش جهانیان نواخته می شود.
سال ها بعد اما ، جهان از عصر کرونا و پیش و پساکرونا یاد خواهد کرد؛ عصری که ده ها هزار نفر را به کام مرگ کشیده و در گور تاریخ، دفن کرده است.

سال ۲۰۱۹ میلادی پرفروش‌ترین سال سینمای جهان در تاریخ بود. مجموع فروش سینما در سراسر جهان طی این سال 1.31 میلیارد دلار نسبت به سال قبل از خود بالاتر رفت و صنعت‌های وابسته به سینما هم 5.42 میلیارد دلار بیش از رقم سال قبل فروش داشتند. مقدار قابل‌توجهی از این صعود خیره‌کننده به گسترش بازار چین و پس از آن کره‌جنوبی برمی‌گشت؛ اما گسترش ویروس کرونا که کانون آن شهر ووهان چین بود و سپس تعداد قابل‌توجهی از کره‌ای‌ها را مبتلا کرد، ماه‌عسل سینمای جهان با رقم‌های نجومی گیشه‌ها را به هم زد. از شیوع و گسترش این ویروس مدت زیادی نمی‌گذرد، اما تا همین جای کار سینمای جهان پنج میلیارد دلار خسارت دیده است و مسیر به سمتی پیش می‌رود که این رقم را به‌طور تصاعدی بالاتر هم خواهد برد.

قاره آسیا بیشترین تعداد مخاطبان سینما را دارد. بیشترین مخاطبان سینمای جهان به هندوستان و پس از آن به چین تعلق دارد. البته اگر قیمت بلیت سینما و درنتیجه مقدار عددی فروش به‌عنوان معیار مدنظر قرار بگیرد، مجموع فروش آمریکا و کانادا در رتبه اول جهان است و پس از آن کشورهای چین، ژاپن، انگلستان، کره‌جنوبی، هندوستان، فرانسه، آلمان، استرالیا و مکزیک رتبه‌های بعدی در جدول پرفروش‌ترین سالن‌های سینمای جهان را دارند. البته تمام این کشورها تولیدکننده عمده و صنعتی فیلم نیستند و بسیاری‌ بیشتر مصرف‌کننده به‌حساب می‌آیند.

"سال ۹۹ سینما از دست رفت"

بیش از ۱۳۰ سینما در تهران فعالیت می‌کنند، اما از اسفند سال گذشته کرونا چراغ خیلی از آن‌ها را خاموش کرد. حالا هم که خبر رسیده بیش از ۱۰ سینما درخواست تغییر کاربری داده‌اند. سینما عصر جدید یکی از این سینماها است؛ جایی که خیلی‌ها با آن و فیلم‌های ماندگاری که در سالن‌های این سینما تماشا کرده‌اند خاطره دارند. عبدالله علیخانی تهیه کننده و یکی از مدیران این سینما می‌گوید سینما عصر جدید مدت طولانی است که به خاطر نبود مخاطب و شیوع کرونا تعطیل است. سینما عصر جدید فقط ۱۵ روز شهریور باز بود، اما بازهم فروش نداشت و دوباره تعطیل شد و هنوز درباره آینده این سینما تصمیم نگرفته‌ایم.

حسین فرح بخش یکی از مالکان و مدیران سینما عصر جدید هم معتقد است سال ۹۹ سینما از دست رفت: «از اسفند سال 1398 سه صنف بیشتر از همه متضرر شدند؛ صنف سینما، صنف سالن‌های عروسی و هتل‌ها. سینما در رأس آن‌ها است و وضعیت وخیم‌تری دارد. سینما با مردم زنده می‌ماند و وقتی کسی برای تماشای فیلم نمی‌آید سینما هم زنده نمی‌ماند. سال 1399 با کاهش چشمگیر تماشاچی مواجه شدیم و با وجود اینکه مجوز حضور ۵۰ درصدی تماشاگر در سینما داده شده بود، اما ۳ درصد هم نیامدند. در این میان سینماهایی که یک یا دو سالن نمایش دارند بیشتر از همه ضرر کردند و خیلی از آن‌ها تعطیل شدند. کلید نابودی سینما هم از روزی زده شد که اعلام کردند سینما یکی از مکان‌های ناامن است درحالی که به جرأت می‌گویم سینما یکی از امن‌ترین مکان‌های عمومی است که با اجرای پروتکل‌های بهداشتی امکان سرایت ویروس کرونا وجود ندارد. البته با برگزاری جشنواره فیلم فجر، فضا کمی بهتر شد، ولی تا زمانی که مسئولان وزارت بهداشت اعلام نکنند سینما خطری برای مردم ندارد وضعیت تغییر نمی‌کند.»

سرنوشت سینما پارس و سینما مرکزی هم تعطیلی بود. دو سینمای قدیمی پایتخت که قدمت‌شان بیش از ۴۰ سال است

سینماداران چقدر ضرر کردند؟

درست در رورهای ابتدایی تعطیلی سینماها بود که حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی در توئیتی اعلام کرد که ‏سینماهای خصوصی به‌طور متوسط روزی ۶۰۰ میلیون تومان فروش داشته‌اند که قریب به نصف آن، سهم سینمادار بوده؛ اما الان تعطیل‌اند.
با یک حساب سرانگشتی و با توجه به تعطیلی ٣۱ روزه سینماها، طبق ادعای انتظامی سینماهای خصوصی تاکنون بیش از ۱٨ میلیارد تومان ضرر کرده اند.

البته با توجه به تعداد سینماهای فعال در کشور که ۲۵۷ تاست و ۱۹۲ تای آن‌ها خصوصی است، با در نظر گرفتن سهم سینمادار از فروش هر فیلم که حدود ۴۵ درصد است؛ هر سینما دار خصوصی (با اتکا به شیوه محاسبه انتظامی) ، ۲۷۰ میلیون تومان و نه ۳۰۰ میلیون تومان درآمد روزانه دارد. در این صورت سینماداران خصوصی در این ٣۱ روز، ٨ میلیارد و ٣٧۰ میلیون تومان ضرر کرده اند.

آینده ژانر همه‌گیری در سینما

چند سالی که از بحران بهداشتی سال ۱۹۱۸ گذشت و همه‌گیری دیگر دغدغه مردم جهان نبود، سینما بار دیگر به استفاده از این ایده برای ساخت فیلم‌های سرگرم کننده برگشت. در فیلم It’s Great to be Alive که در سال ۱۹۳۳ روی پرده سینماها رفت، خلبانی را می‌بینیم که پس از فرود درمی‌یابد نسل بشر در اثر شیوع یک بیماری از بین رفته است و او دست تنها باید فکری به حال تکثیر جمعیت کند. در سال ۱۹۳۷، جهان آن قدر از دغدغه شیوع آنفولانزای مرگبار فاصله گرفته بود که سینماگران توانستند در فیلم Skeleton on Horseback از انتشار یک بیماری مسری به عنوان نمادی از ظهور فاشیسم استفاده کند. تا دهه ۵۰ میلادی کار به جایی رسید که هالیوود از درام Panic in the Streets درباره افسران پلیسی که در تلاشند از شیوع بیماری ذات الریه در نیو اورلئان جلوگیری کنند، به عنوان جاذبه سینمایی سال یاد کند.

قبل از شیوع کرونا حتی فیلم‌هایی با عناوین خشک و علمی نیز با استقبال سینمادوستان پاپ‌کورن به دست روبه‌رو می‌شد؛ فیلمOutbreak  (۱۹۹۵)با بازی داستین هافمن، Infection محصول سال ۲۰۰۴ کشور ژاپن، Quarantine (۲۰۰۸) به کارگردانی جان اریک داودل از این دسته فیلم‌ها بودند. در این فیلم‌ها نه تنها پادزهر و واکسن بیماری ظرف چند ثانیه ساخته می‌شود بلکه به محض تزریق تمام علائم را از بین می‌برد. بنابراین تعجبی ندارد وقتی یک سال پیش خانه‌نشینی و قرنطینه ناشی از شیوع کرونا آغاز شد، هیچکس سمت این دسته از فیلم‌ها نرفت و در عوض همه به تماشای دوباره فیلم شیوع (Contagion) به کارگردانی استیون سودربرگ نشستند که داستان شیوع یک آنفولانزای مرگبار در جهان را روایت می‌کند.

دلیل استقبال مردم این بود که شیوع برخلاف دیگر فیلم‌های ژانر همه‌گیری، ریشه علمی دارد. یکی از شخصیت‌ها از مفهوم عدد آر می‌گوید و دیگری با انتشار اطلاعات غلط فاجعه خلق می‌کند. در این بین، دولت‌ها نیز در روند ساخت و توزیع واکسن این بیماری روزهای سختی را می‌گذرانند. لحظه به لحظه این فیلم، در ذهن مخاطب بحران شیوع کرونا را تداعی می‌کند. زمانی که بلاتکلیفی و ترس بر همه غالب شده بود، این فیلم مثل یک طناب بود که همه به آن چنگ زدند.

یکی دیگر از آثار ژانر همه‌گیری که در ۱۲ ماه گذشته بارها به آن اشاره شد، فیلم فرزندان آدم(۲۰۰۶) ساخته آلفونسو کوارون بود که در آن جامعه انسانی قدرت باروری خود را از دست می‌دهد. آنچه این فیلم را به شرایط کنونی جهان در روزگار کرونا شبیه می‌کند، غم افزایی دنیای خاکستری داستان است. از مارپیچ فلاکت‌بار ایست‌های بازرسی و تست کرونا و علائم هشداردهنده تا تلاش‌های امروزی برای چنگ زدن به سمبل‌های روزگار خوشی، همه و همه فضای فیلم فرزندان آدم را تداعی می‎‌کنند. شاید بتوان گفت این فیلم بیش از هر فیلم دیگری در ژانر همه‌گیری به واقعیت نزدیک است.

جمع بندی

به عقیده کارشناسان، لازم نیست نگران آینده سینمای همه‌گیری باشیم. سینما همانطور که قبلا از این شرایط گذر کرده باز هم با قدرت بازخواهد گشت. بسیاری از سینماداران امیدوارند با اکران فیلم‌های شاخص و برتر جشنواره فجر، مردم دوباره با سینما آشتی کنند. اما به اعتقاد برخی یک سال دوری از سینما دیگر این کالای ارزشمند فرهنگی را از سبد تفریح مردم خارج کرده و تا وقتی سایه کرونا همچنان برقرار است چراغ سینماها سوسو نخواهد زد.

توماس دورتی تاریخ‌دان فرهنگی از دانشگاه برندایس ماساچوست، می‌گوید: هالیوود سرانجام روزی برای ساخت فیلم‌های سرگرم‌کننده سراغ کرونا خواهد رفت. حالا یا برای ساخت ملودرام‌هایی که آشکارا حس و حال این روزها را منعکس می‌کنند، یا کمدی‌های عاشقانه و فیلم‌های هیجانی. مواد لازم برای ساخت یک فیلم خوب در ژانر همه‌گیری، وحشت در خیابان، محموله‌های پر از اجساد قربانیان و علائم وحشتناک است. اما مسلما تا چند سال آینده از این فیلم‌ها خبری نخواهد بود.