پادکست ژنتیکی که هر دو هفته یکبار منتشر میشه.
ژن دوم | خجالت نکش!
به این فکر کنین که چرا بعضی از ما، با وجود اینکه تو یه سری زمینهها، استعداد و توانایی لازم رو داریم؛ از توضیح و نمایش دادنش حتی تو جمعهای دوستانه و صمیمی، طفره میریم. چه چیزی باعث میشه کسی که تو مدرسه یا دانشگاه نمرات بالایی میگیره و تو موضوعات و مهارتهایی میتونه حرفی برای گفتن داشته باشه، گوشهگیری یا سکوت رو انتخاب میکنه. یا مثلا، همکلاسی دوران دبیرستان مون که درسها رو ناپلئونی پاس میکرد، الان سخنران جلسات انگیزشیه و خیلی موفق به نظر میاد.
عزیزان شنونده سلام؛ من سودا بصیری هستم، میزبان شما در اپیزود دوم ژنکست. پادکستی که در مورد اتفاقات و پدیدهها، رفتارها و بیماریهای انسانی از دریچهی علم ژنتیک صحبت میکنه.
داشتن اعتماد به نفس بالا، یک مهارت و یکی از ابعاد شخصیتی ما انسانهاست؛ که خیلی عوامل باعث تقویتش میشن. مثل تربیت، محیط، دوستا، همکارا، حتی تغذیه و هورمونها. همینی که گفته شد، میتونن باعث بشن اعتماد به نفس فرد به پایینترین سطح ممکن خودش برسه.
کسی که اعتماد به نفس بالایی داره، خودش از عهدهی کارهاش برمیاد. پذیرش و سازگاریش، بالاست. دوست نداره تحقیر کنه و اجازه نمیده تحقیر بشه. تو جامعه خودشو خوب و درست معرفی میکنه. مسئولیت هر اشتباهشو میپذیره و خیلی چیزایی که راجع به اعتماد به نفس، میدونیم و میشنویم.
اما چرا تو ژنکست در موردش حرف میزنیم؛ چون، تو این قسمت میخوایم بدونیم آیا ما با اعتماد به نفس بالا یا پایین متولد میشیم؟ برای دونستن جواب این سوال، تا پایان این قسمت ژنکست همراه باشید.
قبل از اینکه به طور کامل وارد بحث بشیم، بیاین چند تا مفهوم رو با هم بررسی کنیم. چون ممکنه وسطای راه، این چندتا دستانداز اذیتمون کنن. یکیش اینه که تو این اپیزود در مورد ژنتیک اعتماد به نفس و ژنتیک کمرویی افراطی قراره حرف بزنم. درسته که از لحاظ روانشناسی، این دو تا مساله کاملا مقابل هم قرار نمیگیرند؛ اما خیلی به هم وابستهاند. دومی در مورد کروموزومهاست. دربارهی کروموزومها کمی تو اپیزود اول توضیح دادم.
اینکه ژنها قطعاتی از مولکولهای بسیار عجیب و غریب به اسم دیانای هستن. دیانایها با پیچ و تابهای خاص و بسیار فشرده خودشون، کروموزومها رو به وجود میارن. ما انسانها چهل و شش عدد یا بیست و سه جفت کروموزوم داریم. که در هر جفت، یک کروموزوم از مادر و یکی دیگه از پدر به ما ارث میرسه. از این بیست و سه جفت کروموزوم، بیست و دو جفت اول در همهی انسانها، چه خانومها و چه آقایون مشترکه. بجز جفت بیست و سوم؛ که نام اونها جفت کروموزومهای جنسیه. که در آقایون یکی از کروموزومها ایکس و یکی دیگه وای و در خانمها هر دوش ایکسه.
اما این کروموزومها چطوری شناسایی میشن؟ یک اندازشون، دو اسمشون. هر جفت کروموزوم رو به یک اسم صدا میزنن. جفت اول، کروموزوم شماره یک؛ جفت دوم، کروموزوم شماره دو؛ تا جفت بیست و دو. پس اگه بین صحبتهام گفتم یک ژن روی مثلا کروموزوم دو قرار داره، بدونین منظور از دو چیه. سومین دستانداز مسیر امروز مفهومیه به اسم اپیژنتیک. به زبان ساده، اپی ژنتیک به ما میگه که تو بعضی موقعیتها، محرکها و واکنشهای محیطی به حدی میتونن بدن اشخاص رو تحت تاثیر قرار بدن که با گذر زمان فعالیتها و ترکیب دیانایها و حتی نحوهی بیان ژنها رو تغییر بده. یعنی این بار، محیطه که کنترل ژنها رو به دست میگیره.
پررنگترین نقش رو، اپیژنتیک در مسایل رفتاری و شخصیتی انسان داره. اگه ژنتیک رو یک دریا فرض کنیم، اپیژنتیک اقیانوسی بی حد و مرزه. تو این اپیزود اسامی ژنها با یه سری حروف ساده گفته میشه که تو روند داستان این اسمها اذیتمون نکنن.
اواخر جنگ جهانی اول، بعد از اینکه اوضاع کشورها، مخصوصا حال روحی مردم به هم ریخت؛ بازار موضوعات روانشناسی بخصوص اعتماد به نفس، داغ شد. تقریبا میشه گفت که روانپزشکان و روانشناسان به این اعتقاد بودند که اعتماد به نفس، یک مهارتیه که میشه تقویتش کرد. متغیریه که تابع عوامل محیطیه. همین نگرش تقریبا تا دو دهه پیش ادامه داشت. تا زمانی که، سال 2009 خانم دکتر گرون یک متخصص ژنتیک رفتاری با همکاری آقای کلونی، روی رابطهی ژنها و ضریب هوشی کار میکرد.
این دو سخت مشغول بررسی ژنوم انسان بودن؛ که یه سری ژنها توجه گرون رو به خودش جلب کرد. بیان بعضی ژنها خیلی بالاتر از محاسبات گرون پیش رفت. این ویژگی ربطی هم به ضریب هوشی اون افراد نداشت. گرون نتونست از این مساله راحت عبور کنه و سعی کرد افراد با بیان بالای این ژن بیشتر مورد بررسی قرار بده. طی مصاحبههایی که با داوطلبان انجام داد، به این نتیجه رسید که تنها وجه مشترک این اشخاص، اعتماد به نفس بالاشونه. یعنی هم عزت نفس و هم اعتماد به نفس بالایی داشتن. ژنتیکی بودن اعتماد به نفس، به جدیدترین چالش گرون و دوستانش تبدیل شد.
یک سوال. دو فرزند، زیر پنج سال از یک خانواده، اینها رو در نظر بگیرید. که هنوز شخصیتشون هم به طور کامل شکل نگرفته و تقریبا در یک محیط تربیتی رشد میکنن. چرا یکیشون خجالتیه و اون یکی خیلی اجتماعی و راحتتر؟ شاید یه سری مسائل، به قبل از تولد این دو مربوط میشه. کمی بعد گرون اعلام کرد اعتماد به نفس، مسالهای نیست که بشه صرفا بهش به عنوان یک فاکتور ذهنی نگاه کنیم؛ بلکه یک استعداد ژنتیکیه.
بیایم بریم سراغ اولین ژنی که گرون رو عاشق بحث اعتماد به نفس کرد. کروموزوم شماره سه و ژن او، که اونجا جاخوش کرده. که هر وقت چشمهای شما از شدت خوشحالی یا هیجان، برق میزنه؛ یعنی که این ژن کارشو خوب انجام میده. او مسئول ترشح آکسیتاسینه. آکسیتاسین هم یک هورمونه، هم انتقال دهنده عصبی. شاید شنیده باشید که بهش میگن، هورمون عشق. که وقتی کار خوبی انجام بدیم یا باعث شادی یکی دیگه بشیم یا اتفاقای خوبیو ببینیم، آکسی تاسین شروع به کار میکنه؛ این هورمون خیلی وظایف دیگه هم داره. میدونم که میدونین.
ولی داستان اینجا تموم نمیشه. همهی وظایف آکسیتاسین، اون چیزایی که من گفتم و اون چیزایی که شما میدونین، نیست. وقتی شما احساس شعف درونی دارین، تو یک جمعی حالتون خوبه، راحت خودتون رو به دیگران معرفی میکنین، با رفتار بد کسی بهم نمیریزین، هر کسی رو هر جوری که هست قبول دارین، پروژههایی که به شما محول میشه رو به موقع و درست به پایان میرسونین، حتی شده اون پروژه تموم کردن یک کتاب، در یک هفته باشه. یعنی تمام فاکتورهای یک اعتماد به نفس بالا در شما هست. اندورفین و آکسیتاسین بدن شما در این لحظه در بهترین سطح ممکنه و بیان ژن او، بالاست.
همیشه یک بخش تحقیق، به مایهی یک رفتار یا بیماری، در بین آقایون و خانمها اختصاص داده میشه؛ کروموزوم وای. خیلی از رفتارها و ابعاد شخصیتی مردانه با کروموزوم وای و ژن SRY که تعیین میشه. اگه از قسمت یک، یادتون باشه SRY مسئول تولید تستوسترونه. بخشی از حس تسلط و راحتی و شوخطبعی همراه با اعتماد به نفس آقایون، به این هورمون و ژن مسئولش برمیگرده. یعنی ما خانومها، اعتماد به نفس پایینی نسبت به آقایون داریم؟ معلومه که نه؛ این فقط پنجاه درصد ماجراست.
در زمان انسانهای اولیه یا حتی دوران باستان، این آقایون بودند که به شکار و مبارزه میرفتند و خب باعث میشد محیطهای بیشتری رو نسبت به خانومی که دائما تو خونه نشسته و مراقب فرزندانشه، تجربه کنن. اما در دنیای امروز، با تغییر قوانین و رفتارهای اجتماعی و نقش مهم اپیژنتیک، حتی اگه انسان یک مشکل رفتاری وابسته به ژنتیک داشته باشه، عامل محیط میتونه اون رو پوشش بده. چه برسه به مهارتی به اسم اعتماد به نفس، که بخش عمدهش قابل یادگیریه.
بررسی دوقلوهای همسان و غیرهمسان نشان داد که، ژنها تقریبا پنجاه و پنج درصد به آقایون، مخصوصا پسربچهها و نوجوونا و سی و پنج درصد به خانمها، مخصوصا دختر بچهها کمک میکنه تا اعتماد به نفس بالایی داشته باشن.
ژنهای خجالتی:
مسئلهی خجالت اون کمرویی اولیه یا شرم و حیا نیست. خجالتی که اضطراب فرد رو تو جمع بیشتر از دو نفر به بالاترین حد ممکن میرسونه. خجالتی که به شخص اجازه نمیده از خودش در مقابل تهدیدها و آسیبها دفاع کنه. شاید الان که دارم اینها رو میگم تو ذهنتون یه بچهی کم سن و سال رو تصور کرده باشین؛ بله، این نوع کمرویی افراطی بیشتر در سنین پایین دیده میشه و به نظر روانپزشکها میتونه تحت نفوذ، ژنها باشه.
سطح کورتیزول افراد خجالتی، بالاست. این هورمون وقتی ما مضطربیم و روزهای پر تنشی داریم، بیشتر ترشح میشه. که تا حدی خوبه. چون حس مسئولیتی به آدم میده که وظایفش رو درست و به موقع انجام بده. اما کورتیزول خون افراد خجالتی خیلی بالاست؛ که باعث میشه یه آشوب و اضطراب همیشگی رو تجربه کنن. قبل از شروع تحقیق در مورد اعتماد به نفس، دانشمندا روی افراد خجالتی مطالعه انجام میدادن. اما نتیجهی مطالعات ژنتیکی روی هر دو تا صفت، تقریبا همزمان منتشر شد.
این بار جواب، روی سه تا کروموزوم قرار داشت. اولین کروموزوم، کروموزوم یازده، ژن D4 بود. D4 مسئول سنتز پروتئینی به همین اسمه؛ که گیرندهی دوپامینه. دوپامین، باعث میشه احساس لذت، شادی و رضایت رو تجربه کنیم. از طرفی تو موقعیتهای تعقیب و گریز، هراس و بدبینی، دوپامین خیلی بالا میره. افراد با اعتماد به نفس پایین هم، این اتفاق یعنی افزایش فعالیت ژن دی فور و به تبع اون افزایش سطح دوپامین رو تجربه میکنند و متاسفانه از مزیتهای دوپامین، یعنی احساس لذت و شادی و رضایت، کمتر بهره میبرن.
کروموزوم هفده هم دوست نداشت از این قضیه دست خالی بره بیرون. بلندی و کوتاهی ژن H روی کروموزوم هفده، کم و بیش روی اعتماد به نفس یا کمرویی انسان، تاثیر میذاره. یعنی بلند بودن و کوتاه بودن ژن هم، میتونه اختلال محسوب بشه.
پروندهی اعتماد به نفس رو، نمیشه با این پنج تا ژن، به طور کامل بست. همین الان هم که دارین به ژنکست گوش میدین؛ تحقیقات روی این مهارت مهم انسان ادامه داره. رفتار و شخصیت ما موضوع خیلی پیچیدهایه، که در یک تعداد ژن محدود و یا فاکتورهای ثابت محیطی، خلاصه نمیشه. هیچ چیز به اندازهی تلاش، برای داشتن شخصیت خوب ارزشمند نیست.
بقیه قسمتهای پادکست ژنکست را میتونید از طریق CastBox هم گوش بدید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ژن ۱-| معرفی ژن کست
مطلبی دیگر از این انتشارات
ژن سوم | آغاز یک پایان، پایان یک آغاز
مطلبی دیگر از این انتشارات
ژن اول | کرونا و ژنتیک