بار هستی، میلان کوندرا
در یک جامعه مرفه، افراد احتیاج به کارکردن با دستهای خود ندارند و به فعالیت فکری میپردازند. دانشگاهها بیشازپیش به وجود میآید و تعداد دانشجویان بیشازپیش زیاد میشود. آنها برای فارغالتحصیل شدن باید موضوع رساله خود را انتخاب کنند. تعداد موضوعات بیشمار است، زیرا میتوان درباره همهچیز و هیچچیز تفسیر و بررسی کرد. بدین ترتیب دستههای کاغذ سیاه شده در آرشیوها به روی هم تلنبار میشود، جایی که از گورستان هم حزنانگیزتر است، زیرا حتی در عید اولیای دین مسیح هم کسی به آنجا نمیرود. فرهنگ در جمع کثیر فراوردهها، در تودهای از علامتها و در سرسام کمیت ناپدید میشود. باور کن، تنها یک کتاب ممنوع در کشورت، بیشتر از میلیاردها کلمه که از دانشگاههای ما بیرون میریزند، معنا و مفهوم دارد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تو کدام بار را به دوش میکشی؟ | مروری بر رمان بار هستی نوشته میلان کوندرا
مطلبی دیگر از این انتشارات
سفر به یونان با هنری میلر و تندیس ماروسی | مروری بر کتاب تندیس ماروسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
روایتی از مسخ شدن ما | چرا باید کرگدن اوژن یونسکو را بخوانیم؟