داستاننویس تماموقت، تجربهنویس (UX writer)، تبلیغنویس (کپیرایتر) پارهوقت | نوشتههای دیگرم در: Https://hmotahari.com
تو کدام بار را به دوش میکشی؟ | مروری بر رمان بار هستی نوشته میلان کوندرا
هر کدام از ما بالأخره به یک لحظۀ خیلی خیلی عمیق و مبهم در زندگیمان میرسیم، لحظهای که از خودمان میپرسیم: کجا ایستادم؟ اصلاً چرا زندگی میکنم؟ چرا زندگیام اینطوری است؟
رمان به چه کار میآید؟
میلان کوندرا (Milan Kundera) در کتابِ «هنر رمان» میگوید: کارِ رمان کاوش در هستی انسان است.
کسانی که رمان را تبلیغ میکنند یک ایدۀ مشترک دارند. آنها به ما میگویند «بخوانید تا عرض و عمقِ زندگیتان را بیشتر کنید.» اما چگالتر شدنِ تجربه و اندوختههای زندگی تنها عایدی رمان برای ما نیست.
انسان از درونِ خود غافل شده است
کوندرا مینویسد «پیشرفتِ علوم انسان را در دهلیز رشتههای تخصصی انداخت. هرچه انسان در دانشِ خود پیشتر میرفت، کلیّتِ جهان و خویشتنِ خویش از چشمش دورتر میشد.» اما چه چیزی میتواند او را به خودش نزدیک کند؟
کوندرا یک جستجوگر هستی
کوندرا نویسندهای بود که میخواست با رمان به جستجوی هستی بپردازد، به جستجوی چیزی که همۀ ما یک روزِ خیلی خیلی عمیق و مبهم با جای خالیاش روبهرو میشویم.
یکهو یک علامتِ سؤالِ بزرگ روبهرویمان قرار میگیرد. بعضیهایمان میترسیم، بعضیهایمان به چیزهای فراموشیآور پناه میبریم و.... فقط بعضی از ما این اقبال را پیدا میکنند که خودشان را در ابتدای یک سفرِ جستجوگرانه و ماجراجویانه ببینند. رماننویسها از جملۀ این افرادِ خوششانساند.
رمان اخلاقی، رمان غیراخلاقی
کوندرا میگفت «رمانی که جزئی ناشناخته از هستی را کشف نکند غیراخلاقی است. شناخت، یگانه رسالتِ اخلاقی رمان است.» با این حال معتقد بود که کارِ رمان قضاوتکردن یا جانبداری از ایدئولوژی نیست.
این کوندرای زادۀ چک است که با چنین جهانبینی و بینشی دست به خلقِ بارِ هستی یا همان «سبکیِ تحملناپذیر هستی» میزند. اما این رمان در پی کشفِ چه چیزی است؟
بار هستی و کاوش در مسئلۀ انسانبودن
بار هستی دربارۀ عمیقترین احساسِ بشری است: تنهایی. میتوانید ادعا کنید تا به حال عمیقاً احساس تنهایی نکردهاید؟
نویسنده دربارۀ کلیدیترین کلمههای رمانش میگوید: «ستونهای رمان بار هستی عبارتند از: سنگینی، سبکی، روح، جسم، رهاپیمایی بزرگ، نجاست، کیچ، همدردی، نیرو، ضعف.»
کوندرا رماننویسی چیرهدست است که با ظرافت و باریکبینی تنهاییمان را به رخمان میکشد. ما تنهایی خودمان را در مرورِ زندگی توما و ترزا میبینیم. رگههایی از هراس و بیتابیِ بشر را در داستانی ساده پیدا میکنیم. اما آیا تنهایی بد است؟ آیا بشر نباید به تنهاییاش برگردد؟ این چیزیست که مرورِ عمیقِ زندگی توما و ترزا به ما نشان میدهد.
بار هستی ساده است، اما این سادگی نباید ساده گرفته شود. با رمانی چندلایه و پُر از جزئیات مواجه هستیم، اما نباید این جزئیات را با شیوۀ رمانهای قرن هجده و نوزده اشتباه گرفت. جزئیاتِ داستانِ میلان کوندرا در چیدمانِ دقیقِ کلمات، صحنهها و تحلیلهایی است که بهقولِ خودش بهشکلِ «جُستار خاص رمان» کنار هم چیده میشود.
مثل یک موسیقی باشکوه
خواندنِ بار هستی بیشباهت به تماشای یک اجرای باشکوه موسیقایی نیست. کوندرا در چیدمان کلمات به اصول موسیقی پایبند است. اشتباه نکنید، منظور از این پایبندی، واجآرایی و افراط در ارائه آرایههای ادبی نیست.
نویسندۀ چیرهدستِ چک با کلمات سمفونی میسازد و داستانش را بهشکلی هنرمندانه روایت میکند. هارمونی بار هستی استادانه چیده شده و کلمهکلمهاش ملودیای را ساخته که خواندن را دلپذیر و تفکربرانگیز میکند.
هر کسی باری به دوش دارد
هر کسی باری به دوش دارد. باری که تو به دوش میکشی چیست؟ رمان میلان کوندرا مثل یک آواز درونیست: آوازی از عمیقترین جای وجودِ انسان، آوازی کاملاً آشنا که میخواهد آینهای برابرمان بگذارد.
میلان کوندرا رمان را به چیزی فراتر از «داستان» ارتقا داده است و این را میشود در بار هستی چشید؛ چشیدنی پُرفایده و سازنده.
مدتزمان تقریبی برای خواندن این کتاب: یک هفته (برخی از منتقدان معتقدند اثر کوندرا را باید با درنگ و آرامش و چند بار خواند، چرا که هر بار دریافتی نو به خواننده میدهد.)
مخاطب: جستجوگرانِ ۱۷ سال به بالا
تعداد صفحات: ۳۳۶ صفحه رقعی
مترجم: پرویز همایونپور
ناشر: انتشارات قطره
خرید آنلاین? وبسایت نشر قطره
مطلبی دیگر از این انتشارات
بار هستی، میلان کوندرا
مطلبی دیگر از این انتشارات
هیجانِ آمیخته با ریاضیات: راز جنایت در آخرین معادله اسحاق سوری است
مطلبی دیگر از این انتشارات
روایتی از مسخ شدن ما | چرا باید کرگدن اوژن یونسکو را بخوانیم؟