شعری برای زمین

زمین خوبی داشتیم

خیلی دوسش می‌داشتیم

آدم اومد رو دوشش

نابود کرد هر چی بودش

گیاه و گل نداره

این زمین بیچاره

حیونای طفلکی دیگه ندارن چاره

زمین داره می‌لرزه

تب داره و می‌ترسه

از این آدم دو پا

خیلی دلش گرفته

زمین خوب و نازم

نتری نترس عزیزم

بزرگ می‌شم با دوستام

نجات میدم تو را ما


پرهام اسکندری کلاس ششم