طبیعت روح انگیز

مگر می‌شود در این دنیا و در میان این همه شلوغی و هرج و مرج زندگی کنی و به دنبال جایی یا مکانی برای استراحت و داشتن آرامش نباشی. جایی مثل طبیعت.

جایی که پر باشد از عطر دل‌انگیز شکوفه‌ها و صدای پرندگان و باد نسیمی در میان شاخ و برگ‌های درختان بوزد. مگر می‌شود در لابه‌لای درختان قدم برداری و صدای پرندگان گوشت را نوازش دهد و تو را وارد خلسه‌‌ای سرشار آرامش و عشق نبرد.

مگر می‌شود در کنار رودخانه‌ی روان بنشینی و با صدای جریان آب شکرگذار نعمت‌های بیکران پروردگار نباشی. رودخانه‌ای که به ما یادآور می‌شود زندگی نیز مانند همین مسیر رودخانه، جریان دارد و می‌گذرد. باید یاد بگیریم که طبیعت یکی از زیباترین نعمت‌هاست که خداوند به ما عطا کرده است و ما انسان‌ها نیز موظف هستیم که از آن‌ها مراقبت کنیم. به قول سهراب سپهری آب را گِل نکنیم و یا درختان را برای چند برگ کاغذ بیشتر قطع نکنیم و یا با ریختن آشغال و زباله زمین و طبیعت را آلوده نکنیم.

اما در ازای آن گل بکاریم و درختان بیشتری بکاریم تا روزهای بیشتری را همراه با خانواده به دل طبیعت برویم و با ثبت خاطرات بیشتر و زیباتری صفحه‌های زندگی را ورق بزنیم. دنیایی را تصور کنیم که هیچ درختی روی زمین باقی نماند و همه‌ی رودخانه‌ها خشک و ترک خورده باشند و هیچ گلی روی زمین بهمان لبخند نزند. آیا در چنین مکان می‌شود زندگی کرد و زنده ماند و شاد بود!

دلبر غلامحسینی