واکسن کرونا در دستان شماست



این روزها که کرونا یقه خیلی از مردم را گرفته است و هرکس به دنبال یک دارو و واکسن اختصاصی می‌گردد، من هم داروی خودم را کشف کردم. من می‌نویسم.

این روزها یک نفر ادعا می‌کند داروی کرونا را کشف کرده، دیگری شیاف پنبه آغشته به روغن بنفشه تجویز می‌کند، آن یکی می‌گوید این ویروس را انگلیس ساخته است ولی هیچ خطری ندارد. بعضی‌ها می‌گویند فقط واکسن آمریکایی جان ما را نجات می‌دهد و هزاران حرف و حدیث دیگر. اما چیزی که قطعی است این است که بیماری در کمین ماست و ما فعلا نه به داروی کرونا دسترسی داریم و نه در اولویت تزریق واکسن هستیم. پس چه کنیم؟ از ترس به خود بلرزیم و در پستوی خانه خود را پنهان کنیم؟ آب نمک قرقره کنیم یا پنجاه میلیون بدهیم واکسن قاچاق استفاده کنیم؟

ما باید برای این روزهای خود یک دلخوشی داشته باشیم. یک دلخوشی ارزان که به عنوان یک دارو یا واکسن عمل کند. دارویی که ما را تا رسیدن واکسن دل‌خوش نگه دارد و پرنده امید را از بام خانه ما پر ندهد. حالا یکی فیلم نگاه می‌کند، دیگری موسیقی گوش می‌دهد و آن یکی با عزیزانش تماس تصویری می‌گیرد و این روزهای تلخ و سخت را سپری می‌کند.

اما من می‌نویسم. من می‌نویسم و ایمان دارم که «نوشتن» مانند یک واکسن مرا در برابر استرس‌ها و اضطراب‌ها و التهابات این دوران جانکاه حفظ می‌کند. پس شما هم بی‌کار نمانید. بنویسید و بنویسید و بنویسید. «نوشتن» سموم فکری را از ذهن دفع می‌کند و بعد از آن شما می‌مانید و یک ذهن پاک و آرام. ذهنی که حالا آماده است سخت‌ترین شرایط را هم تحمل کند. واکسن کرونا در دستان ماست. از آن استفاده کنیم.

پایان