این روزها کره زمین بدخواب شده است

بدخوابی زمین
بدخوابی زمین

یادم است در ماه‌های اول شیوع کرونا و قرنطینه شهرها، حیوانات به داخل اتوبان‌ها و خیابان‌ها آمده بودند و از نبود انسان، نهایت استفاده را می‌بردند.

کره زمین شبیه انسانی بود که از تمام جنگ‌ها، شلوغی‌ها و آشوب‌ها خسته شده و دلش می‌خواست به یک خواب مصلحتی چند روزه برود.

خوابی که فقط قرار بود اضطراب درون را کم کند، اما باعث شد ما انسان‌ها بیشتر به تکاپو بیفتیم و برای نجاتمان تلاش کنیم.

این روزها که خبر تغییر اقلیم و حوادثی مثل سیل و طوفان در نقاط مختلف جهان را می‌خوانم، یاد این می‌افتم که زمین زمان مناسبی را برای خوابیدن انتخاب نکرد.

مثل آدمی که از خستگی روزانه، دم غروب بخوابد یا مثل کسی که تازه چشمش گرم شده و دیگران بالای سرش، سر و صدا کنند و او یکهو از خواب بپرد.

درست است که قرار بود این استراحت کوتاه مدت باشد و زمین نفسی بکشد، اما وقتی دیگران به آن توجهی نمی‌کنند و قرار نیست مشکلی را حل کند، بدخوابی سر و کله‌اش پیدا می‌شود.

همان بدخوابی که باعث برهم خوردن نظم اولیه می‌شود و دیگران باید بدخلقی‌های چند ساعت بعد آن را تحمل کنند.

باید تحمل کنند چون درمان بدخواب شدن را هر کسی نمی‌داند و فقط درس عبرتی می‌شود برای آینده؛ که اگر با خلق خوی کسی آشنا نیستیم، حداقل با تصمیم‌های اشتباه او را عصبانی نکنیم.

پایان پیام

نویسنده: سارا ملاعباسی