https://golvani.ir
حسن یزدانی و روحیه پهلوانی که با کشتی عجین شده است
به گزارش گلونی همیشه درباره کشتی خواندهایم و دیدهایم؛ آنچه که مهم است روحیه پهلوانی است و اگر این روحیه با مدالی طلا همراه شود، همه خوشیها را یکجا تکمیل میکند.
بعد از درخشش تیم ملی کشتی فرنگی در المپیک 2012 لندن، بار دیگر طعم این شیرینی و خوشی را چشیدیم و بیشتر از قبل به این ورزش علاقهمند شدیم و به آن افتخار کردیم.
اما در دوره بعدی که حمید سوریان، قهرمان و پهلوان جوان کشتی فرنگی، کشتی گیری که کلکسیون مدالهایش از رنگ طلا میدرخشید، با ضربه فنی از دور مسابقات حذف شد، همراه این علاقه، افسوسی همراه بود که کاش این کشتیگیر با همان خاطره خوش سال 2012 از المپیک خداحافظی میکرد.
افسوسی که قسمت اعظم آن مربوط به خود ورزشکار و منش او بود. چرا که میدانستیم روح کشتی همیشه همراه ما هست و چه بهتر که کشتیگیرانی که روح آن را درک میکنند، به موفقیتی بزرگ و مهم هم برسند.
حالا در المپیک 2020 توکیو همگی آرزو داشتیم علاوه بر همه نمایندگان ما، حسن یزدانی بتواند مدال طلا بگیرد و تیلور آمریکایی را شکست دهد.
همه چیز خوب پیش رفت و طلای حسن یزدانی در مشت همه ملت ایران بود. فقط چند ثانیه پایانی که تیلور، به قول خودش شانسش را امتحان کرد، کافی بود تا این مدال را هم مثل سایر موفقیتهای طلایی از دست بدهیم.
نقره المپیک آن هم با فاصله اندک، مقام کمی نیست. با دریافت این عنوان هم ذرهای از علاقه مردم نسبت به ورزش کشتی کم نشد. اما مثل دوره قبل با افسوسی همراه بود که کاش چنین پهلوانانی مزد زحماتشان را تمام و کمال بگیرند.
کاش شرایطی پیش میآمد تا آنها که با چند ثانیه غفلت و گرفتن مقام قابل قبول، باز هم خود را شرمنده مردم میدانند، به موفقیتی بزرگ برسند و سرشان را با افتخار بالا بگیرند.
ورزش کشتی هنوز هم ورزشی دوستداشتنی میان مردم ایران است و همه ورزشکاران قابل احتراماند اما مهم است که بعد از هر مسابقه چه ویژگی از یک کشتیگیر در ذهن مردم باقی میماند و این سختی کشیدنها چه نتیجهای به همراه دارد.
موضوعی که این روزها آن را با حسن یزدانی مرور میکنیم و در نهایت به غلامرضا تختی میرسیم و میدانیم این راه همچنان ادامه دارد.
پایان پیام
نویسنده: سارا ملاعباسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگاهی به سفرهای خارجی ناصرالدین شاه قاجار
مطلبی دیگر از این انتشارات
تماس تصویری و شرایط متفاوت برقراری آن
مطلبی دیگر از این انتشارات
جان دار طناب داری بر گردن زندگی یک خانواده