https://golvani.ir
سعید چنگیزیان شخصیت ناصر را در زخم کاری یکدست بازی کرده است
توجه کنید که خطر لو رفتن داستان وجود دارد
به گزارش گلونی مجموعه نمایش خانگی زخم کاری به کارگردانی محمد حسین مهدویان چند هفته است که به عنوان سریالی اقتباسی، مخاطب را تا اندازهای تا قسمت بعد در انتظار میگذارد.
سریالی که به جز سایر چهره و نیمه چهرهها، بازیگرانی چون سعید چنگیزیان و جواد عزتی دارد.
داستان زخم کاری
نعمت ریزآبادی که شرکتهای بزرگی را اداره میکند، مالکی را برای یک قرارداد مهم نفتی و مذاکره با نروژیها انتخاب میکند. نروژیها بعد از عقد قرارداد، مبلغ مربوط را به خواست مالکی، به حساب او واریز کرده و این آغاز ماجرای طمعی بزرگ و خونآلود است.
سعید چنگیزیان، ناصر را یکدست بازی میکند
در مقایسه با جواد عزتی که ایفاگر نقش مالکی است، سعید چنگیزیان، ناصر را یکدست و قابل باور بازی میکند.
در یادداشتهای پیشین درباره تزلزل و تناقض در شخصیت پردازی مالکی همچنین درک و عملکرد نادرست بازیگر مربوط قلمی مختصر رفت.
جواد عزتی، مالکی را خوب اما نسبتا نادرست بازی میکند
یک بازیگر گاهی در موقعیتی از فیلم یا نمایش، نقش خود را به خوبی بازی میکند. برای نمونه؛ خوب میخندد، خوب غمگین یا بهتزده میشود، خوب میترسد، خوب شوکه میشود و …
یعنی همه این موضوعات حسی را قابل باور بازی میکند، اما مشکل اینجا است که این واکنشها متعلق به موقعیتی دیگر است و بازیگر این رفتار و انرژی خوب را باید جای دیگر یا در موقعیت دیگر ارائه دهد. درواقع بازی خوب است اما نه در این موقعیت، لذا، بازی نادرست میشود.
بعضا شاهد چنین خطای ناخواسته و تکنیکی از بازیگران توانا مانند عزتی نیز هستیم. این نشان دهنده نبود ذکاوت و قدرت بازیگر نیست بلکه به هدایت کارگردان، بازیگردان برمیگردد. مواقعی از ابتدا و در تحلیل نقش و به صورت ریشهای تر، متن نادرست، چنین نتیجهای به دست میآید.
در اینکه جواد عزتی به سبب تجربه بازی روی صحنه به ویژه نمایش خیابانی در سالهای نسبتا دور به توانایی خوبی رسیده تردیدی نیست اما مالکی را گاه خوب و گاه متزلزل و نادرست و سطحی بازی میکند.
شخصیت ناصر تناقض دارد اما یکدست بازی شده است
آنچه سعید چنگیزیان از ناصر نشان داده شخصیتی است که گاه فریاد میکشد و میخواهد رئیس همه امور شرکت باشد و گاهی مقابل دخترش اشک میریزد و اظهار ناتوانی میکند.
چنگیزیان تزلزل تعریف شده شخصیت خود را یکدست بازی کرده و ناصر را از تیپ به کاراکتر ارتقا داده است.
چنگیزیان نیز از روی صحنه و با مرارت بسیار، بازیگری را از سالها پیش آغاز کرده است.
تناقضی در بازیاش در نقش ناصر مشاهده نمیشود؛ چه آن هنگام که یقه مالکی را از روی خشم میگیرد و چه زمانی که نزد دخترش اشک ریخته و زاری میکند.
ناصر رفته رفته با تماشای هر قسمت بیشتر به چشم آمده و از سویی دل بیننده بیشتر به حالش میسوزد. فریادهایش به دلیل سرخوردگیهایی که در گذشته از پدر فوت شدهاش دریافت کرده و ضعف اوست.
پایان پیام
نویسنده: نیما نعمتی زاده
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب راه آهن زیرزمینی رمانی جسورانه
مطلبی دیگر از این انتشارات
حسن یزدانی و روحیه پهلوانی که با کشتی عجین شده است
مطلبی دیگر از این انتشارات
تو این فکرم که تمومش کنم کتابی با پایان سورئال