صادق همچون دم جنبانک عاشق

صادق همچون دم جنبانک عاشق

به گزارش گلونی از این آدم‌های بلاتکلیف مردد خوشم نمی‌آید. مثل شترمرغ می‌مانند. معلوم نیست شتر هستند یا مرغ.

اصلاً چه کسی شتر و مرغ را توانسته به عقد هم درآورد که همچین چیزی ماحصل ازدواج‌شان بوده؟

وقتی می‌خواهید پروژه را به نام خودتان ثبت کنید ولی بالاخره دم خروس از یک جا می‌زند بیرون همین می‌شود دیگر.

کاملاً مشخص است که شتر همراه با پلنگ برعلیه مرغ دست به یکی کرده‌اند و مرغ در حالی که تخم ‌شترمرغ را آبستن بوده توسط پلنگ کشته شده.

بعد چون جایی نداشتند تخم ‌شترمرغ را نگه دارند، از تنها حیوان ماده مزرعه درخواست کردند که تخم را پیش خودش نگه دارد و آن هم کسی نبود جز خانم گاوه.

مثال این بلاتکلیفی فقط در بین حیوانات نیست و در گیاهان و میوه‌جات هم مانندش یافت می‌شود؛ مثلاً همین هلو انجیری.

بالاخره هلویی یا انجیر؟ چرا هلوها و انجیرها با هم دوست شدند؟ بعد چرا محصول مشترک‌شان شبیه یک هلوی توسری‌ خورده پِخ‌ شده است؟

گل ‌گاو‌زبان هم یکی دیگر از همین معلوم‌الحال‌هاست. این گاو همه جا باید باشد، همیشه هم باید در یک کلمه سه‌تایی، همان وسط مثل گل قالی بنشیند.

بلاتکلیفی این گیاه عزیز در اینجاست که معلوم نیست نوعی ناسزاست یا حیوانی ترکیبی.

اگر این گل شبیه زبانِ گاو است، پس چرا به او نمی‌گویند گل ‌زبان‌گاو؟ کاملاً مشخص است که می‌خواستند به زبان یک نفر فحش بدهند که گفته‌اند گاوزبان.

در مورد خارشتر اصلاً دلم نمی‌خواهد صحبت کنم.

از آن طرف هم کسانی هستند که صاف و ساده حرف‌شان را می‌زنند و من با این دسته هیچ مشکلی ندارم.

مثلاً حیوانی داریم به نام «تنبل». از همان اول تکلیفش با خودش و با دیگران معلوم است.

می‌داند که تنبل است و این خصوصیت خود را پذیرفته و از آن خجالت هم نمی‌کشد.

در چشم شما زل می‌زند و می‌گوید: «من تنبلم». تکلیف شما با این موجود مشخص است و در کارهایی که نیاز به سرعت دارد از او استفاده نمی‌کنید.

خرچنگ هم همین‌طور است.

به زبان بی‌زبانی به شما هشدار می‌دهد که دچار سندروم چنگ بی‌قرار است و یا شاید هم می‌خواهد بگوید اگر به چنگم دست بزنی، خیلی خری.

البته شاید بعضی بگویند خر در اینجا به معنای بزرگ است؛ در این صورت به من بگویید گورخر یعنی چه؟

خجالت نمی‌کشید یک حیوان را با تابوت مقایسه می‌کنید؟

درست است که این بنده خدا هر وقت به کشور ما وارد می‌شود، گور خودش را می‌کَند ولی به هرحال قرار نیست ما به او توهین کنیم.

از طرف دیگر اگر بپذیریم خر به معنای بزرگ است، پس خرخاکی چه معنایی می‌دهد؟

یعنی این موجود، یک متواضعِ لوطی‌مسلکِ مشتیِ بزرگی است؟ مثال دیگر از موجوداتی که با شما صادق هستند، دم‌جنبانک است.

این بزرگوار از همان ابتدای آشنایی به نامزدش می‌گوید که کجایش می‌جنبد. پس همسرش به طور قطع می‌داند که سر و گوش آقای‌شان نخواهد جنبید.

بنابراین دم جنبانک می‌تواند آن قدر دمش را تکان دهد تا پارکینسون پیشرفته دم بگیرد و دردسری هم برای کسی درست نمی‌کند.

خلاصه روی هر چیزی خواستید اسم بگذارید مواظب باشید گزک دست مردم ندهید؛ علی‌الخصوص اگر کوچولویی در راه دارید. تکلیف بچه را مشخص کنید.

مثلاً «ماری‌آنتوانت بیگم» بدون شک یک انسان کاملاً از خود بیگانه خواهد بود؛

اگر کسی از فامیل هم در خواب دید که اسم بچه‌تان را باید همانند پدر پدر پدربزرگش بگذارید «گرگ‌آقا»، تماس بگیرید و تقاضا کنید حق فامیل را کف دستش بگذارد.

پایان پیام

نویسنده: یاسمن سعادت