https://golvani.ir
ماه یک گومبولوی جادویی
ماه یک گومبولوی جادویی
به گزارش گلونی خفگی بر اثر پریدن آب در گلو، بالا رفتن قند خون بر اثر خوردن بیش از اندازه شیرینی و شکلات، بالا رفتن فشار خون بر اثر خوردن بیش از اندازه نمک، تصادف و رفتن زیر ماشین بر اثر سر به هوا بودن جهت دیدن ماه.
اینها احتمالاتی است که برای مردنم دادهام. البته مرگ مورد علاقهام سقوط هواپیما است، اما درصد رخ دادن موارد بالا به مراتب بیشتر است.
سه مورد اول که تمامش به مسائل شکمی مربوط میشود را اگر فاکتور بگیرم، میماند مورد آخر.
من نمیدانم چه جادویی در این گومبولوی نورانی نهفته است که این چنین آدم را محو تماشا میکند.
این قدر محو که خیابان و ماشینها را نبینی.
شاید برایتان سوال پیش بیاید که چرا گومبول؟
جواب خیلی ساده است، چون گومبول است. کافی بود یا بیشتر توضیح بدهم؟
گومبول یک چیز گرد و قلنبه که معصومیت توام با شیطنت دارد.
دقیقا مثل من، یک طفل معصوم است که خباثتهای پنهان دارد. این هم یک دلیل دیگر برای دوست داشتنش.
محال است یک روز من از خانه بیرون بروم و برای چند دقیقه به ماه نگاه نکنم.
دروغ گفتم. نکته انحرافی بود برای محک زدن هوش مخاطب.
روز که ماه پیدا نیست، شب ماه پیداست، یک شب بیرون بروم.
خلاصه یعنی اگر ساعتها بدون هیچ حرکتی یک جا بنشینم و خیره بمانم به ماه هم خسته نمیشوم.
البته این را هم دروغ گفتم، باید دراز بکشم، چند ساعت نشستن من را خسته میکند.
پس اگر ساعتها بدون هیچ حرکتی یک جا دراز بکشم و خیره بمانم به ماه هم خسته نمیشوم.
روشنی بخش جهان
خلاصه نمیدانم این همه زیبایی و جذابیت را چطور در خود جای داده است.
حتی شاعر در وصف ماه میفرماید:
مهتاب ای چراغ آسمان، روشنی بخش جهان کو ماهم
نزدت چه شبها با او در آنجا بودیم، فارغ ز دنیا…
بیتربیت و فرصت طلب نباشید، بدون اینکه با ریتم بخوانید فقط به همان قسمت کو ماهم توجه کنید.
دیدن ماه همیشه و در همه حال جواب میدهد.
مثلا تصور کنید دلتان تنگ است و مشغول پیادهروی هستید، سرتان را بالا میآورید و ماه را بالای سرتان میبینید.
به این فکر میکنید شخصی که دلتان برایش تنگ شده است هم همان ماهی را میبیند که شما میبینید.
احساس آرامشی پیدا میکنید انگار یک چیزی شما را به فرد مورد نظر وصل کرده است.
البته لازمه این کار داشتن روحیه رمانتیک برای دو طرف است.
وگرنه فکرش را از سرتان بیرون کنید چون ممکن است عمیقا احساساتتان جریحهدار شود. احساسات دیگران را جریحهدار کردهام که میگویم.
در شادی یا ناراحتی به آسمان نگاه کنید
یا مثلا وقتی ناراحت هستید. افسرده و غمگین یک گوشه نشستهاید. سرتان را بالا میآورید و ماه را میبینید که در آسمان تاریک پر قدرت در حال درخشیدن است.
انگار یک نور امیدی به شما وارد میشود.
آسمان به این بزرگی و تاریکی یک ماه و چندتا ستاره دارد که نورانیاش کند و باعث درخشش و زیباییاش بشود.
انگار با دیدن این منظره حال آدم خوب میشود و باعث دلگرمی میشود که در تاریکیها نور امیدی هست.
البته شرط این مورد هم این است که به این فکر نکنید که حتی آسمان ماه را دارد، خاک بر سر من که هیچ نور امیدی در این ظلمات زندگیام ندارم.
لطفا مبحث رمانتیک ما را با افکار بیتربیتی خود خراب نکنید.
ماه حتی در وقت شادی هم جواب میدهد.
مثلا با دوستانتان مشغول خوش گذرانی هستید و حالتان خوب است و خوشی عالم را در دل دارید.
سرتان را بالا میآورید و ماه را نگاه میکنید.
نور ماه را میبینید که به جمع دوستانه شما تابیده است و آن را درخشانتر کرده است. لبخند رضایتی میزنید.
این مورد هم به شرطی قابل اجراست که چشمتان همه چیز را درست ببیند و مغزتان کار کند.
به هرحال بعضی از جمعهای دوستانه گاهی در بعضی موارد باعث اختلال بینایی و ذهنی میشود.
ما که از آن خانوادهها نیستیم، برای شما بیتربیتها گفتیم که این مورد را هم رعایت کنید.
ماه یک گومبولوی جادویی
مورد بعدی وقتی است که یک خبر خوب شنیدهاید و خوشحال هستید.
بالا را نگاه میکنید و ماه را میبینید که با آن شکل هلالش انگار دارد لبخند میزند. انگار از شادی شما خوشحال است.
این مورد الان به ذهنم آمد. نمیدانم چرا باید فکر کنیم ماه دارد به ما لبخند میزند.
به هرحال رمانتیک است، به آن فکر کنید اما به کسی نگویید ماه دارد به من لبخند میزند.
ممکن است باعث سوتفاهم بشود.
خلاصه ماه خوب است. این قدر هم با ما بحث نکنید.
من بلد نیستم رمانتیک فکر کنم و بنویسم. با همین روحیه خشن و روان پریشم ماه را دوست دارم.
آن قدر دوستش دارم که همه جا یک اثری از ماه گذاشتهام.
یا عکس ماه را به در و دیوار و لپتاپ و گوشی موبایل و پس زمینه و لباسم چسباندهام یا به خودم آویزانش کردهام یا حتی حکاکیاش کردهام. خلاصه از هیچ کاری دریغ نکردم.
شما هم محکوم هستید به دیدن همیشه ماه. مبادا از این گومبولوی نورانی غافل شوید.
باشد که ماه زندگیتان همیشه بدرخشد.
پایان پیام
نویسنده: بیتا اشکانیان
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب انقلاب فرانسه و انقلابی که از یک حادثه ایجاد نمیشود
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه از مدارس شکایت کنیم وقتی از اولیا پول میخواهند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
نارک گچساران در آتش میسوزد