https://golvani.ir
پایان تراژدیک می خواهم زنده بمانم در فصل اول
پایان تراژدیک می خواهم زنده بمانم در فصل اول
توجه داشته باشید؛ خطر لو رفتن داستان وجود دارد!
به گزارش گلونی بالاخره پس از چندین ماه مجموعه میخواهم زنده بمانم نیز به نقطه پایان رسید و دفتر فصل اول خود را در تراژدیترین حالت ممکن بست.
در بیستمین قسمت این سریال به روال دیگر آثار، زمان مشخص شدن سرنوشت تک به تک کاراکترهای اصلی از هما حقی گرفته تا کاوه حقی بود که همگی در این قسمت به وضعی پایدار میرسند.
چیزی که اما در این قسمت خیلی باورپذیر نبود، دچار شدن زهره افشار و نادر سرمد به سرنوشتی مشابه است که به نظر میرسد اگر کمی حرفهایتر و پختهتر به پایان آنان در این مجموعه فکر میشد، میتوانست با تاثیر بیشتری بر مخاطب، این کاراکترها از مجموعه خارج شوند.
در این قسمت هما و نادر، عاشقان زمانی دور و دشمنان کنونی، به زیبایی دوباره بهم میرسند و همین رویارویی این دو کاراکتر، مجالی برای دیالوگگویی قوی و عمیق به قصه میبخشد.
در این صحنه به زیبایی هما حقی، کسی که روحش پس از عبور از دل حوادث این قصه حالا او را به همایی جدید تبدیل کرده است، در مقابل معلم عاشقپیشه خود که حالا به جای قلم، اسلحهای برای از بین بردن ناعدالتی در دست دارد، قرار میگیرد و از اشتیاقش به زنده ماندن برای زندگی کردن در نقش جدید مادرانه خود میگوید.
صحنهای بسیار زیبا و با دیالوگهای بیادماندنی که چرایی اعمال انجام شده این دوکاراکتر را از ابتدای قصه برای مخاطب روشن میکند و به طور نامحسوسی نشان میدهد که هرکس برای اثبات عشقاش، راه منحصر به فردی را انتخاب میکند.
یکی مثل هما زندگی و آیندهاش را برای دو مرد زندگی خود (پدر و نامزدش) به تاراج میگذارد، یکی نیز مثل نادر در سوگ عشق از دست رفتهاش، جان انسانها را قربانی میکند.
در این صحنه هما با به زبان آوردن اینکه میخواهد زنده بماند، پرده از معنای مرموز عنوان این فیلم، در آخر روایت برمیدارد.
رابطه شیوا مستور و کاوه نیز تغییر هویت میدهد و در این قسمت شیوا از زنی مغرور و بیروح که در قسمتهای ابتدایی بیاحساسی از گفتار تا راه رفتن و نوع نگاه کردنش مشهود بود، به زنی عاشق که دل در گروِ شخصیت کاوه که حالا دیگر از مرز بچگی عبور کرده و به مردی پخته که میتوان به او تکیه کرد، تبدیل میشود.
نقطه اوج قسمت بیستم میخواهم زنده بمانم اما، پایانبندی غافلگیرانه آن برای مخاطب کنجکاو بود.
گره خوردن سرنوشت دو زن که قبل از آن و در طی همه این حوادث غریبهای بیش برای هم نبودند، نکته جالب و پرکششی است که آینده این سریال را از همین حالا هیجانانگیز میکند.
دو زنی که سرنوشت کنونی آنها هر دو از اشتباه بزرگ کاوه در قسمت اول نشات میگیرد و کنار هم بودن آنها و رفتن به دنبال آیندهای نامعلوم نیز وامدار جبران اشتباه همان شخصیت است.
پایان پیام
نویسنده: هانیه شریعتی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد سریال تلویزیونی چاردیواری
مطلبی دیگر از این انتشارات
شاه عباس صفوی و چگونگی ساخت نصف جهان
مطلبی دیگر از این انتشارات
کرونا تمام می شود اما ما عوض شده ایم