کتاب تضادهای درونی شما را در خویشتن خویش حل می‌کند

به گزارش گلونی هیچ‌کس صدای شیپور شامگاهی را نمی‌شنود.

کتاب تضادهای درونی اثر نادر ابراهیمی می‌تواند یک تنه، تمام نیمه تاریک وجود آدمی را بالا آورد، به رخ بکشد و برایش سریالی بسازد که تنها تماشاگر و ببینده‌اش خودت باشی.

این کتاب هشت داستانک را در دل خودش روایت کرده است که هرکدام تلنگری است به آداب، شیوه، سنت و اعتقادات‌مان.

تفاوت این کتاب در به چالش کشیدن رویدادهاست.

از رسانه‌های جمعی بگیر که به دیدگاه نویسنده زنگ خطری محسوب می‌شود برای دور شدن از یکدیگر، و یا در جایی از دعوت به شراب کهنه‌ای باز می‌گوید که با نوشیدنش مستیِ هوشیارانه را از آن تو می‌کند. و یا از امتداد ارزش‌هایی می‌گوید که تو را به پوچی متفکرانه می‌کشاند.

کتاب تضادهای درونی

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم که می‌گوید:

«دنیا علیه افراد ضعیف و مریض نیست. بلکه این نوعی از انسان است که علیه نوع دیگری از انسان است.

این اَشکال مختلفی از یک ماده است که در درون خود، خود را نابود می‌کند».

و در بخش زیبایی دیگر از این کتاب که می‌گوید:

«همه به آدم می‌گویند اگر چیزی می‌خواهی داشته باشی باید زرنگ باشی. زرنگ که می‌دانید یعنی چه؟ خوب معلوم است که می‌دانید. توی مدرسه به من می‌گفتند شاگرد زرنگ. بعد معلوم شد معلم‌هایم معنی خیلی از کلمات را نمی‌دانند».

خلاصه در روند فراز و نشیب نگاه متفاوت این نویسنده فوق‌العاده، از زبان عامه مردم گرفته تا مسئولین همه را به تیغ تیز انتقاد گرفته است.

با این کتاب می‌شود خندید و گریست. در ورقی از این کتاب از دعا و التماس می‌گوید و در برگی دیگر از مقامات می‌گوید و انتقام.

که همه و همه نمایانگر مفهومی روشنی‌بخش است و بیانگر این است اگر تضادهای درونی خویش را حل کنیم. همگان؛ آدمیان با هم در صلح قرار می‌گیرند و این منفعت‌های شخصی و تعریف‌های اشتباه سنت مآبانه ما هست که ما را این چنین به این تاریکی دعوت کرده است.

پایان پیام

نویسنده: زهرا بزرگی