نکات مهم در مهاجرت به یک سیستم‌عامل دیگر

انتخاب سیستم‌عامل مناسب برای ما ایرانی‌ها تا چند سال پیش یکم بی‌معنی و یا حتی غریب و نا‌آشنا بود، در واقع هرکسی که قصد خرید کامپیوتر داشت، کامپیوتری با سیستم‌عامل از پیش نصب شده‌ی ویندوز خریداری میکرد. مگر در موارد خاص که فرد سراغ کامپیوتر‌های شرکت اپل میرفت.

این انتخاب اجباری باعث شد که اکثریت قریب به اتفاق کاربران عادی ایرانی‌ به جای گفتن کلمه‌ی سیستم‌عامل میگفتن ( شاید هنوزم بگن ) ویندوز!

مثلاً میگفتن ویندوزِ لینوکس، کامپیوتر iMac دارم و ویندوزشو عوض کردم، میدونستی اسم ویندوزِ گوشی‌های سامسونگ اندرویده! و ...

ولی ما وقتی از یه ابزار کامپیوتری استفاده می‌کنیم، در واقع داریم با سیستم‌عامل و برنامه‌هایی که تحت همون سیستم‌عامل هستن و طبق قوانین وضع شده برای اون، باهاش ارتباط برقرار میکنیم.

پس جای هیچ شک و شبهه‌ای نمیمونه که ما اکثریت کاربران کامپیوتر توی ایران، متر و مقیاسمون برای کار با سیستم‌عامل‌های کامپیوتری، سیستم‌عامل ویندوزه.

البته بی دلیل هم نیست و ربطی به ایرانی بودن ما نداره... چون سیستم‌عامل ویندوز پرکاربردترین سیستم‌عامل دسکتاپی هست که تو جهان وجود داره.

حالا این همه داستان گفتم که برسم به اصل ماجرا، یعنی تغییر سیستم عامل فعلی و مهاجرت به سیستم‌عامل دیگه...

جایی که باعث میشه یک‌نفر بدون هیچ دانش و پیش زمینه‌ای یک سیستم‌عامل نصب کنه و بخواد به طور کامل استفاده از سیستم‌عامل قبلی رو قطع کنه!

عمدتاً چنین مهاجرت‌هایی فرد رو با شکست و تنفر از سیستم‌عامل مقصد مواجه می‌کنه و باعث میشه سرخورده و ناراحت به سیستم‌عامل قبلی برگرده و دیگه هیچوت به فکر تغییر سیستم‌عامل نیوفته.

و منم به دلیل سوال یکی از کاربران انجمن فارسی اوبونتو که گفته بود:

لطفا منو قانع کنید که ویندوز نصب نکنم

ارجاع به لینک تاپیک مذکور : کلیک کنید!

راغب شدم این مقاله رو بنویسم.


محیط KDE در سیستم عامل FreeBSD ( عکس قدیمیه و جهت زیبایی مقاله قرارش دادم )
محیط KDE در سیستم عامل FreeBSD ( عکس قدیمیه و جهت زیبایی مقاله قرارش دادم )

علل بروز یک مهاجرت ناموفق

مورد اول: نخستین چیزی که باعث میشه یک نفر به فکر مهاجرت به سیستم‌عامل دیگه‌ای بیوفته یکنواخت شدن محیط سیستم‌عامل هست.

درواقع فرد دلش میخواد با محیط‌های دیگه و شاید با یک سیستم‌عامل جدید، طعم تنوع و تازگی رو بچشه.

مورد دوم: کنجکاوی هست، فرد دوست‌داره ببینه سیستم‌عامل‌های دیگه چطور کار میکنن و فضای کاریشون چطوره.

مورد سوم: عدم آگاهی از سیستم‌عامل مقصد هست که مستقیما ریشه‌ی اغلب شکست‌ها و مهاجرت‌های ناموفق در دو مورد قبل هم محسوب میشه.

مورد چهارم: نیاز سنجی در مورد اینکه من از کامپیوتر و سیستم‌عامل چی میخوام!

اکثریت شکست خوردگان در نصب سیستم‌عامل جدید هیچوقت نیازهای خودشون‌رو اصولی بررسی نمی‌کنند.

مورد پنجم: هدف نهایی فرد در استفاده از کامپیوتر هست، اینکه از چه برنامه‌هایی استفاده میکنه و یا قراره روی چه سخت افزاری سیستم‌عامل استفاده بشه.

اگه هر پنج مورد رو بخوام توی یکی دو خط به طور خلاصه بیان کنم به چنین جمله‌ای میرسم :

افرادی که اغلب برای تنوع و یا کنجکاوی بدون در نظر گرفتن نیازها، اهداف و همینطور عدم آشنایی با سیستم‌عامل مقصد، اقدام به نصب سیستم‌عامل جدید میکنن، با شکست در مهاجرت روبرو میشن.

پس قبل از هرچیزی باید بتونیم نیازسنجی کنیم، دلایل مهاجرت رو بررسی و لیست کنیم، ببینیم آیا واقعاً مهاجرت به سیستم‌عامل دیگه برای ما تنها راه حله و یا راه‌های دیگه‌ای هم هست؟

چه بسا با تغییر در رنگ‌بندی منوها، پس‌زمینه‌ و استفاده از چند برنامه برای زیبا و لذت‌بخش‌ کردن محیط سیستم‌عامل فعلی، دیگه نیازی به مهاجرت نباشه.


عکس از محیط دسکتاپ هکینتاش من ( سیستم‌عامل مک نصب شده روی PC )
عکس از محیط دسکتاپ هکینتاش من ( سیستم‌عامل مک نصب شده روی PC )

سیستم‌عاملی پر از باگ و اشکال!

در سایت زومیت فردی رو میشناسم که هر مقاله‌ای راجع به سیستم‌عامل گنو/لینوکس منتشر میشد، فعالانه به تخریب و بدگویی از سیستم‌عامل مذکور میپرداخت.

مشخصاً کسی به حرفهاش توجه نمی‌کرد ولی طبق تعاریف بالا میشه فهمید با چه فردی روبرو هستیم. کسی که از ویندوز خسته شده و بعد ناآگاهانه و بدون دانش قبلی رفته سراغ اولین و در دسترس ترین انتخاب یعنی سیستم‌عامل گنو/لینوکس.

چنین فردی وقتی باشکست روبرو میشه و از پس حل مشکلاتی که ممکنه به هر دلیلی در سیستم‌عامل بوجود بیاد برنیاد، در اولین گام سرخورده میشه و برمیگرده به سیستم‌عامل ویندوز و از محیط آشنای ویندوز لذت میبره...!

در مرحله‌ی بعد تجربه‌ی تلخ خودش رو معیار قرارمیده و به هرکسی که قصد مهاجرت به سیستم‌عامل گنو/لینوکس رو داشته باشه اخطار میده که گنو/لینوکس سیستم‌عامل پر از باگ و اشکالی هست که به هیچ دردی نمیخوره! از لحظه‌ هراس انگیز پارتیشن‌بندی و از دست‌دادن اطلاعاتش تا عدم شناسایی سخت‌افزارها و کلی مورد دیگه رو لیست می‌کنه و میگه.

اما سؤال اساسی اینجاست که آیا واقعاً سیستم‌عامل گنو/لینوکس پر از باگ و اشکاله؟

طبیعتاً جواب منفیه.

سیستم‌عامل گنو/لینوکس هیچ مشکل فنی و یا اشکال تخصصی نداره. در واقع این کاربر هست که بدون آگاهی از نحوه‌ی بکارگیری اون به خودش لطمه زده و این در مورد سیستم‌عامل‌های دیگه هم صدق میکنه.

برای مثال عدم شناسایی سخت‌افزار هیچ ربطی به نوع سیستم‌عامل نداره، با توجه به تعدد شرکت‌های تولید کننده سخت‌افزار و مدل‌های مختلف، همه‌ی سیستم‌عامل‌ها در نهایت بعد از نصب شدن روی یک سیستم نیاز دارن که سخت‌افزارهای ناشناخته رو به شکل دستی براشون تعریف کنیم و این مورد در هر سیستم‌عامل متفاوت از دیگری هست.

پس شناخت اولیه از سیستم‌عامل مقصد به شدت مهمه.

کاربر باید قبل از هرچیزی راجع به سیستم‌عامل مقصد تحقیق بکنه، بررسی بکنه ببینه آیا اون سیستم‌عامل برای رفع نیازهاش مناسبه یا نه.

طبیعتاً کسی که کارش فیلم دیدن، وب گردی و موزیک گوش کردن هست میتونه نیازش رو در هر سیستم‌عاملی که این قابلیت‌ها رو داشته باشه پیدا بکنه...

ولی کسی که بخواد از نرم افزار‌های ‌‌شرکت Adobe استفاده کنه مجبوره بره سراغ ویندوز و مکینتاش.


سخن آخر

چه بخوایم و چه نه! باید قبول کنیم که هر سیستم‌عامل ساختار، قوانین و کارکرد مربوط به خودش رو داره که ممکنه در دیگر سیستم‌عامل‌ها اصلاً کاربردی نداشته باشن. پس نباید هیچ سیستم‌عاملی رو با دیگری مقایسه کرد و معیاری برای برتری یکی بر دیگری بوجود آورد. هیچ چیز در دنیای کامپیوتر قطعی و مطلق نیست.

امیدوارم که این مطلب براتون مفید بوده باشه.

ارادتمند محمد شکوهی