تفاوت نوآوری باز و نوآوری بسته

اخیرا در دنیا توجه زیادی به مفهوم نوآوری باز شده است. آقای چسبرو کسی بود که این کلمه را اولین بار بکار برد، او این مفهوم را اینگونه در کتابی با همین عنوان توضیح داده است. امروزه شرکت ها در حال گذار از نوآوری بسته به نوآوری باز هستند تا به روش های بهتر و بازتری به نوآوری دست پیدا کنند.

به طور سنتی فرآیندهای ایجاد کسب و کارهای جدید و بازاریابی محصولات جدید در درون مرزهای یک شرکت و معمولا در قالب یک واحد تحقیق و توسعه رخ می داد.

عوامل مختلفی موجب شد تا نوآوری بسته از چشم خیلی از شرکت ها بیافتد. اول اینکه در دسترس بودن و جابجایی افراد با تحصیلات بالا در سال های اخیر زیاد شده است. در نتیجه حجم بزرگی از دانش در خارج از مراکز تحقیق و توسعه سازمان ها و شرکت ها وجود دارد. افزون بر آن وقتی کارمندان یک شرکت محل کارشان را تغییر می دهند و از آن شرکت بیرون می روند، دانش انباشته شده را با خود می برند به محل کار جدید و به این ترتیب، جریان دانش میان سازمان ها به وجود می آید.

دوم اینکه دسترسی به سرمایه خطرپذیر در سال های اخیر بسیار بیشتر از گذشته شده است. در نتیجه فرصت های بیشتری برای ایده ها و فناوری های خوب و آینده دار برای توسعه در خارج از یک شرکت یا سازمان مثلا در شکل یک استارتاپ بوجود آمده است.

براساس مشاهدات CB سرمایه­‌گذاران متوجه شده‌­اند که؛ تعداد موج یونیکورن­‌های فینتکی از آوریل 2020 تاکنون از 61 استارتاپ به 108 رسیده­‌ است. ارزش‌گذاری ترکیبی از یونیکورن­‌های فینتک بیش از دو برابر شده و با 440 میلیارد دلار امریکا برابری می­‌کند. در حال حاضر حوزه فینتک­ نماینده بیش از 20 درصد یونیکورن­‌ها است که نسبت به سال قبل 5 درصد افزایش داشته‌­اند.

همچنین، برای ایده ها و فناوری هایی که در داخل شرکت های بزرگ شکل گرفته اند هم فرصت توسعه در خارج از آن شرکت در قالب شرکت های اقماری جدید و قراردادهای واگذاری امتیاز استفاده فراهم شده است.

در نهایت، شرکت های دیگر در زنجیره تامین مانند تامین کنندگان نقش مهمتری را در فرآیند نوآوری بازی می کنند. در نتیجه، شرکت ها به دنبال روش های جدیدی برای افزایش کارایی و اثربخشی فرآیندهای نوآوری شان هستند.

برای نمونه، از طریق جستجوی فعالانه برای فناوری ها و ایده های جدید خارج از شرکت، همکاری با تامین کنندگان و حتی رقبا، برای خلق ارزش بیشتر برای مشتریان اقدام می کنند. یک جنبه مهم دیگر، توسعه بیشتر یا اعطای امتیاز استفاده از ایده ها و فناوری به دیگران برای پروژه هایی است که دیگر با استراتژی شرکت همسو نیستند. بنابراین می توان نوآوری باز را به شکل زیر توصیف کرد.

تعریف نوآوری باز: ترکیب کردن ایده های داخلی و خارجی و همچنین مسیرهای داخلی و خارجی رسیدن به بازار، برای پیشبرد توسعه فن آوری های جدید.

تفاوت نوآوری بسته و نوآوری باز
تفاوت نوآوری بسته و نوآوری باز

نوآوری باز

توضیحاتی که در بالا ارائه شد بدان معنی است که شرکت ها باید از اهمیت روزافزون نوآوری باز آگاه شوند. آن ها باید بدانند همه ایده های خوب در شرکت خودشان بوجود نمی آیند و همه ایده ها لزوما نباید در مرزهای شرکت خودشان توسعه و تکامل پیدا کنند.

به تفاوت های اصولی نوآوری باز و بسته دقت کنید:

اصول نوآوری بسته:

  • افراد باهوش در حوزه کاری ما برای شرکت ما کار می کنند.
  • برای بهره مندی از تحقیق و توسعه، باید آن ایده ای را کشف کنیم، آن را توسعه دهیم و خودمان آن را به بازار عرضه کنیم.
  • اگر خودمان آن ایده را کشف کنیم، خودمان هم آن را قبل از دیگران به بازار عرضه می کنیم.
  • شرکتی که قبل از دیگران بتواند یک نوآوری را به بازار عرضه کند برنده خواهد شد.
  • اگر بیشترین و بهترین ایده ها را در صنعت خود ایجاد کنیم، برنده خواهیم شد.
  • ما باید مالکیت معنوی خود را در اختیار خود داشته باشیم تا رقبای ما از ایده های ما سوء استفاده نکنند.


اصول نوآوری باز:

  • همه افراد باهوش صنعت برای ما کار نمی کنند، بنابراین ما باید دانش و تخصص افراد باهوش خارج از شرکت خود را پیدا کنیم و از آنها استفاده کنیم.
  • تحقیق و توسعه خارجی می تواند ارزش قابل توجهی ایجاد کند: تحقیق و توسعه داخلی برای بدست آوردن بخشی از این ارزش مورد نیاز است.
  • برای سود بردن از تحقیق و توسعه، نیازی نیست که خودمان بخش تحقیق را انجام دهیم.
  • ساختن یک مدل کسب و کار بهتر از از زودتر وارد شدن به بازار مهم تر است.
  • اگر از ایده های داخلی و خارجی بهترین استفاده را ببریم، برنده خواهیم شد.


ما باید از استفاده دیگران از مالکیت معنوی خود سود ببریم و هر زمان که یک مالکیت معنوی بتواند به پشرفت مدل کسب و کار ما کمک کند باید آن را بخریم.

این بدان معناست که در درون شرکت باید یک تغییر در نوع نگاه کارکنان به شرکت و محیط آن صورت گیرد. مشارکت طرف های دیگر در تولید محصولات و فناوری های جدید می تواند ارزش افزوده زیادی داشته باشد. به عنوان مثال به همکاری با شرکت های فعال در صنعت خود، تامین کنندگان، دانشگاه ها و البته کاربران نهایی فکر کنید.

مدل کسب و کار نقش اساسی در این موضوع دارد. چگونگی و زمان لازم برای ورود دانش خارجی به شرکت و استفاده از آن،‌ تا اندازه زیادی به مدل کسب و کار شرکت بستگی دارد. چرا که این مدل کسب و کار است که توصیف می کند چگونه می توان از نوآوری ها ارزش خلق کرد و چه موارد لازمی باید به صورت داخلی یا خارجی تامین شوند.