تفکر طراحی و مزایای آن برای کسب‌وکار

تفکر طراحی بخشی از فرآیندی است که همه‌ی کسب‌ وکارها آن را اجرا می‌کنند،‌ حتی اگر نام آن را هم نشنیده باشند. این عمل راهی برای فکر کردن در مورد حل مسئله است و بدین معناست که محصول شما به شکلی طراحی شود تا دقیقاً بر اساس نیاز و حل مشکل مشتری باشد و در نهایت شرکت را به اهدافش برساند.

در تفکر طراحی از طراحان خواسته می‌شود که با مطالعه و بررسی به این نتیجه برسند که مشتریان چطور از یک محصول یا خدمت استفاده می‌کنند؛ نیازها و خواسته‌های آن‌ها چیست و سپس بر اساس این اطلاعات، ایده‌های جدید خلق کنند.

«تفکر طراحی» چه مزایایی برای کسب‌وکار دارد؟
شما به عنوان مدیر محصول باید نیازهای مشتریان را به ‌خوبی شناسایی کنید و محصول را مطابق آن نیازها طراحی کنید تا درنهایت برای مشتریانتان ارزش ایجاد کنید. یکی از بزرگ‌ترین مزایای تفکر طراحی، افزایش رضایت مشتری است. اگر شما همان چیزی که مشتری خواسته را به او بدهید، وفاداری آن شخص به برند شما افزایش خواهد یافت. به یاد داشته باشید آنچه در تفکر طراحی مهم است خود محصول نیست بلکه نیاز کاربران است که محور اصلی کار قرار می‌گیرد.

تفکر طراحی به شش مرحله تقسیم می‌شود که عبارتند از:
همدلی و درک کردن مشتریان
تعريف و شناسایی مسئله
ایده‌پردازی
نمونه اولیه (پروتوتایپ)
آزمایش
پیاده‌سازی

1. همدلی با مشتریان
شما و اعضای تیم‌تان باید مشتریان را بیابید، از طریق گفتگو نیاز‌ها و شکایاتشان را بشنوید و از آن‌ها بپرسید که چه خواسته و انتظاری دارند. با درک دیدگاه ­های افراد، می‌توان به به راه حلی رسید که به علاوه بر رفع نیازهای مردم، به گونه‌ای عمل می‌کند که برای آن‌ها بهترین است.

2. تعریف و شناسایی مسئله
بعد از گفتگوهایی که با مشتریانتان داشتید و با آنها یکدل شدید، حال باید نیاز آن‌ها را بررسی کنید و مشخص کنید دقیقا چه موضوعاتی در محدوده مسئله هستند و باید حل شوند. سعی کنید برای افراد سازمان‌تان مشکل را طوری مطرح کنید که آن‌ها برای بیان راه‌حل‌های نوآورانه تشویق شوند.

3. ایده‌پردازی
در این مرحله برای یافتن راه حل به ارائه ایده ­بپردازید. سعی کنید از زوایای مختلف به مشکل بنگرید، مهم نیست ایده ها چه شکلی هستند و چه کیفیتی دارند هر چه بیشتر باشند بهتر است، چراکه دیدگاه‌های مختلف منجر به ایده‌های بیشتر و بحث‌های نوآورانه می‌شود.

4. نمونه اولیه
پس از توافق بر ایده­‌های قابل اجرا، با توجه به زمان و بودجه‌ای که در اختیار دارید از یک ایده نمونه اولیه بسازید. این مرحله آزمایشی است و شما نیازی به ساخت کامل محصول نخواهید داشت. تنها هدف از ساخت نمونه، کسب اطلاعات و برقراری ارتباط کاربران با آن است. تا می‌توانید از آن تجربه کسب کنید و در مراحل بعدی آن را بهبود بخشید.

5. آزمایش
در این مرحله با داشتن نمونه اولیه‌ای که دارید، آن را در اختیار کاربران(مشتری) بگذارید و ببیند واکنش آن‌ها چیست و چگونه از آن استقبال می‌کنند؛ سپس براساس بازخورد و میزان رضایت آن‌‍‌ها محصولتان را بهبود بخشید. این مرحله را آن‌قدر تکرار کنید تا به یک محصول یا خدمت بدون‌عیب و نقصی برسید که نیازهای مشتری را برطرف می‌کند و حاضر است برایش پول پرداخت کند.

6. پیاده‌سازی
در این مرحله با توجه به تست هایی که در مرحله پنجم بدست آوردید آن‌ها را تفسیر کنید. سپس نمونه‌های اولیه را بهبود بخشید و به یک محصول نهایی تبدیل کنید.

نتیجه‌گیری:
تفکر طراحی، ماهیت همدلی و احساسات انسانی را در نظر می‌گیرد. خوشحال کردن مشتریان‌تان قبل از هر فعالیت تجاری، نوعی ارزش انسانی است.
تفکر طراحی مسائل واقعی را حل می‌کند و راهی است برای اینکه مشکلات هم اکنون حل شوند نه اینکه پس از تولید محصول، به سراغ حل مشکلات برویم.
تفکر طراحی یک مشکل را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می‌دهد، ایده‌های مختلف را از منابع متعدد جذب می‌کند و بدون خستگی آن‌ها را مورد آزمایش قرار می‌دهد. این رویکرد، نیازمند ذهنی باز است که به دنبال ورودی‌های مثبت و همچنین انتقادات و پیشنهاد‌های سازنده باشد.

منبع:Interaction Design Foundation