چالش های حرفه ای

مصاحبه با محمد قائم پناه هم ­بنیانگذار کشمون

چکیده: محمد قائم پناه متولد 1359 در شهر قائن خراسان جنوبی است. خانواده او از دیرباز کشاورز بودند لذا عشق به طبیعت و کار کشاورزی در جان او همیشه زنده و الهام بخش بوده و هست. پدر او این امکان را می یابد که با جدیت در تحصیل پزشک شود لذا بر این باور بوده که راه موفقیت در زندگی درس خواندن است به همین دلیل از شهر قائن به مشهد می آیند و محمد در یکی از مدارس مشهد که بچه پول دارهای مشهد آنجا درس می خواندند مشغول تحصیل می شود. محمد راه متفاوتی از پدر را در پیش می گیرد و به همین دلیل مجبور می شود خیلی زود کسب و کار شخصی خودش را راه بیندازد و این شروع داستان پر چالش زندگی حرفه ای اوست. چرایی زندگی او در مأموریتش نسبت به کشاورزانی تعریف می شود، که اگر نتوانند به حرفه خود ادامه دهند باید در شهرهای بزرگ مشغول تفکیک زباله ها شوند.

آنچه در کل مصاحبه خواهید خواند: چرایی زندگی، مأموریت زندگی، طبیعت الهام بخش، اتفاقات سازنده، چالشهای حرفه ای، زندگی همیشه سرشار، پول کثیف، رها شدن بر جریان زندگی، فقدان مهارتهای نرم، خود انسان مهمترین مرجع یافتن پاسخ های استراتژیک، کارهای بدی که می خواهم بکنم، کارآفرینی یک مصیر معنوی.

فصول و نقاط عطف زندگی

من یک سربازم

چالش های حرفه ای

بر باد باید زیست

پاسخ های اصلی نزد خودت است

مجری:

می­خواهم بدانم مهمترین چالش زندگیتان چه بوده؟

مهمان:

خیلی زیاد هست ولی می‌خواهم از شروع کارآفرینی مقداری جلوتر بیام و از مشکلات امروزم بگم. مشکلات اولیه مثلِ درس ­های مدرسه ابتدایی است که به دبیرستان بیاییم. در مورد شراکت صحبت کنیم یعنی آقا الان تو در یک شرکتی هستی در یک استارت آپی هستی دو دور، سه دور سرمایه جذب کردی، که الان یک سری شریک داری تو دیگر مالک صد در صد نیستی مجمع و سهامدارانی هستند، هیئت مدیره ای وجود دارد، یکی از چیزهایی که من الان درگیرم درک ذی نفعان است. انتظارات آنها و مدیریت انتظارات آنها مدیریت سهام دارهایی که شاید بعضی از آنها نگاه بالا به پایین به شما دارند اما تو هم واکنش درست و حرفه ای خودت را باید داشته باشی. قسمت شرکت داری را هم باید درست انجام دهی، نظام حساب داری درست داشته باشی، کارهایی که انجام می­دهی مطابق با قوانین جاری کشور باشد، مطابق با اساس نامه و قانون تجارت باشد، اصلا باید در آن زمینه ­ها یادگیری داشته باشی.

مجری:

بسیار عالی. حالا می­ خواهم ببینم که با این فراز و نشیبی که در سال­ های عمرتان داشتید الان زندگی را چطور می­بینید؟ البته یک اشاره فرمودید که زندگی آنقدر پرهست که شما هر طرف بروید باز هم پر است. می­خواهم که در مورد این، بیشتر برای ما توضیح دهید. چون خیلی نگاه قشنگ و جالبی است فکر می­کنم اگر این نگاه را بتوانیم به آدم­ های بیشتری تسری بدهیم که بدانند قرار نیست لزوما همه چیز به کام من باشد فعلاً زندگی این در را برای من باز کرده و من از این می­ روم. اگر ممکن است این را برایم مقداری باز کنید.

مهمان:

جنبه­ های خیلی مختلفی دارد مانند طبیعت، وقتی به طبیعت می­روی انواع و اقسام گیاهان درختان با آن طراحی مینی مال و ساده، آن چیز مدرن که در عصر جدید می­بینیم، را ندارد، پر از سر و صداست به دریا می­رویم ماهی می­بینی، صدای پرنده­ها همه چیز شلوغ است، برای همین در جواب به سوال می‌توان به تکه­های مختلف بپرم، اما در جواب این که زندگی را چطور می­بینم اگر بخواهم به درون خودم برگردم، اول برگردم به سر خط زندگی یعنی اینکه من الان زنده هستم. عموی من در یک سن بالا خودکشی کرد خیلی به جسارتش احترام می گذارم این که به این سن رسیدی و بچه­هایت بزرگ شدند حالا خودکشی کنی احترام می گذارم. ما در مقیاس کیهانی هیچ هستیم ولی با این وجود این فرصت را داریم که برای چیزی که می خواهیم تلاش کنیم و تغییری را که می خواهیم ایجاد کنیم و این ارزشمند است. البته باید بگویم از تمام این چالش ها لذت می برم پس چرا ادامه ندهم. من می بینم کشاورزانی که به واسطه کار من زندگیشان تغییر کرده است می بینم که روی هم تیمی هایم دارم تأثیر مثبت می گذارم و اینها برای من خوشایند است پس چرا ادامه ندهم.

مجری:

لزوما این تغییر بیرونی است یا می­تواند درونی هم باشد؟

مهمان:

حتما اول تغییر درونی است بعد به بیرون منعکس می­ شود، قویا به این معتقد هستم. قویا معتقدم که کار آفرینی یک مسیر معنوی است، بنا به تجربه کامل، شعار نیست می­توانم زیاد مثال بزنم که موفقیت تو در استارت آپت به عنوان لیدر استارت آپ، راهبر استارت آپت که در واقع از درونت نشئت می­گیرد. شما وقتی که قرار است با دیگران کار کنی باید از خیلی خودخواهی ها چشم بپوشی و دیگران را در نظر بگیری و البته درست هم در نظر بگیری باید یک منش ثابت و مشخص داشته باشی و سلایق شخصی را دخالت ندهی. اینها همه باعث خودسازی می شود. اصلا شما تا خودتان درست نشوید نمی توانید در مدیریت کسب و کارتان موفق باشید.

مجری:

اگر از مشغله ­هایی که دارید فارغ شوید فرض کنید سهامتان در کشمون را بفروشید، فراغتی پیدا کنید و حس کنید که یک فراغ بالی دارید که می­توانید تصمیم جدیدی در زندگیتان بگیرید، آن تصمیم چه خواهد بود؟

مهمان:

همین الان بهش فکر می­ کنم شما در صحبتتان از بیرون رفتن از تهران و کلا شهرهای بزرگ گفتید واقعاً یکی از رویاهای خیلی قدی می­ام که حتی همین اخیر هم برایش خیلی تلاش کردم اما موفق نشدم این است که مزرعه ای داشته باشم و در آن مزرعه هر چیزی که دوست دارم بکارم. زندگی در مزرعه که از خیلی وقت پیش که یک دوره داشتم اگر از کشمون بیرون بیایم حتما بتوانم جایی را راه بیندازم ک در آن جا مزرعه، حیوانات، گلخانه خودم را داشته باشم و یک سبک­های جدید از کشاورزی نه این سبک ­های مدرن، سبک­هایی که کشاورزی با اکوسیستم همخوان­ تر باشد، یک اینطور چیزی راه بیندازم و حتما در کنارش هم اگر از نظر مالی بتوانم روی کسب و کارهای آدم ­هایی ک مثل خودم بودند که یک کسب و کارهایی را پیش می­برند نه خیریه ­هایی، کسب و کارهایی که اثرگذاری مثبتی در دنیای اطرافشان دارند، روی آن ها سرمایه گذاری می­کنم تا بتوانم تجربیاتم را به آنها منتقل کنم.

مجری:

دوست دارید برای آینده کشمونچه اتفاقی بیفتد؟

مهمان:

سوالی است که الان درگیرش هستم .خیلی از استارت آپ­ها اینوستر ها خروج کردند و سهامشان را فروختند. الان رفتن به بورس مطرح است. راستش را بخواهید نمی­دانم اولا که مال من نیست، من یک سهام دار هستم هر چند که بزرگترین سهام دار هستم ولی یکسری سهام دار دیگر دارم و برای نظر همه آن دوستان ارزش قائلم. بابت اعتمادی که داشتند و ما با هم این را ساختیم یکسری آدم بودیم به نظر من سهام دارها هم یک تیم هستند مثل یک تیم اجرائی. برای همین فکر می­کنم که باید نظر همه را دید، به شخصه فکر می­کنم که شاید نه exit کردن و نه ورود به بورس کار درستی برای کشمون نباشد. هر چند گزینه­های ورود به بورس شاید گزینه تامین سرمایه خوبی باشد یا هر چیز دیگری، ولی کشمون را وارد یک بازی­ای می­کند که آن اثرگذاری­ای که می­خواهد داشته باشد را شاید نداشته باشد چون من در همه فرآیند­های جذب سرمایه سعی کردم ببینیم که از چه کسی پول می­گیریم و آن پول از کجا آمده، چه منشایی دارد و این آدم چه طرز فکری دارد و همین الان چه کار می کنند. برای همین سعی کردم همه این­ها را لحاظ کنم چه در راند اول که چند گزینه مختلف داشتیم در نهایت کرادفاوندینگ کردیم و اصلا راه ساده­ای نبود همین الان پیامدهایش را داریم می بینیم. برای ما کلی چالش ایجاد کرده است، شاید برای من شخصا و هم در جذب سرمایه دوره بعدی. برای همین مشکوکم که آن آینده از نظر من آینده exit و ورود به بورس باشد، نمی­دانم از ته دل امیدوارم که کشمون به یک جایی برسد که بتواند کاری که ایده اولیه بنیانگذارانش حمزه، محمد و سیامک بوده بتواند کاری کند که کشاورزها کشت و کاری کنند که هم متناسب با نیاز بازار و هم متناسب با اقلیم و آب و خاک کشاورزها باشد امیدوارم این کاررا بتواند انجام دهد.

وب سایت افرا

اینستاگرام افرا