محمد نورمحمدی هستم کارشناس کامپیوتر . عاشق استفاده از فناوری های جدید و علاقه مند به طبیعت و سفر
حقیقت در مورد وفاداری کارکنان و ۵ چیزی که هر رهبر باید بداند
وفاداری ممکن است تنها یکی از فریبندهترین مفاهیم برای درک باشد - (برای سازمانها، رهبران، و کارمندان). این یکی از آن چیزهایی است که وقتی وجود دارد واضح است، وقتی وجود ندارد شفاف است، و متاسفانه، وقتی جایی در منطقه خاکستری فرود میاید، تعیین دقیق آن تقریبا غیرممکن است. جالب اینجاست که بیشتر مردم در آن سقوط میکنند - (در منطقه خاکستری.)
علی، مدیری که به تازگی ملاقات کردیم، گفت: " من فقط نمیدانم که آیا این کارمند وفادار است یا نه."
" کلمه وفاداری چه معنایی برای شما دارد؟ این به این معنی است که از شرکت دزدی میکنند و اسرار تجاری میفروشند؟ آیا به این معنی است که کارمند در مورد شرکت یا تیم به طور منفی صحبت میکند؟ یا، آیا این به این معنی است که شما فکر میکنید اگر این فرصت ایجاد شود، این فرد شغل دیگری خواهد گرفت؟
وقتی از این سوالها پرسیدم، علی لبخند زد. او متوجه وفاداری یا نبود آن شد که میتوانست در امتداد طیف به ظاهر بیپایان گسترده شود.
البته، همه ما در موقعیت (علی)بودیم - چه در مورد همکاران، کارمندان، یا حتی دوستیهای شخصی. به دلایلی برخی از مردم به طور خودکار به ما وفادار میشوند، برخی دیگر ممکن است سعی کنند فورا ما را تضعیف کنند، و اکثریت قریب به اتفاق در آن منطقه خاکستری از عدم اطمینان باقی میمانند - ما نمیدانیم که آیا آنها به ما وفادار هستند یا تا چه حد.
این وفاداری در سطح شخصی است. وفاداری به یک سازمان مساله دیگری است. و، به ویژه در بازار کار امروز، شرکتها در تلاش برای یافتن راههایی برای افزایش وفاداری در میان کارمندان خود هستند. اما خبر خوب اینه که. کارکنان بیش از آنچه فکر میکنید نسبت به سازمان شما احساس وفاداری میکنند.
یک بررسی اخیر از ۲۰۰۰ کارمند که توسط شرکت مشاوره "وست مونرو" انجام شد، به تازگی تعداد شگفت انگیزی را نشان دادهاست. این بررسی نشان داد که ۸۲ % از کارمندان احساس وفاداری به کارفرمای فعلی خود داشتند. تاثیر گذار است، اما یک مشکل وجود دارد. ۵۹ % از افراد مورد بررسی نیز اظهار داشتند که شرکت فعلی خود را برای یک پیشنهاد جذابتر ترک خواهند کرد.
همه اینها رهبرانی مانند علی را که وفاداری کارکنان خود را زیر سوال میبرند کجا باقی میگذارد؟ در اینجا چند توصیه آمدهاست که طی سالها تحقیق، مصاحبه، و رهبری افراد به دست آوردهایم.
۱. وفاداری زمان میبره بسیار عالی خواهد بود اگر هر کسی که ما بلافاصله استخدام کردیم به این سازمان وفادار شود. اما این غیر واقعی است. ایجاد اعتماد زمان میبرد. و به عنوان رهبر مهم است که درک کنید هر کارمندی که وارد خانه شما میشود تجربیات مختلفی دارد - برخی خوب و برخی بد. این وظیفه شماست که ابتدا وفاداری خود را به عنوان کارمند به آنها نشان دهید. به آنها نشان دهید چگونه به آنها کمک خواهید کرد که بهترین باشند. به آنها نشان دهید که میتوانند به شما اعتماد کنند. به آنها نشان دهید که از آنها حمایت میکنید. وفاداری به زمان خواهد رسید.
۲. وفاداری طیف وسیعی است. درست مثل مکالمه ما با (علی)، به عنوان یک رهبر مهم است که بفهمیم شما در کجا یک خط در شن رسم میکنید. اگر شک دارید که یک کارمند مرتکب اشتباه شدهاست، این یک مساله است. اما، اگر فکر میکنید کارمند, نا امید است و یا چشمان سرگردان برای یک کار جدید دارد، وظیفه شما این است که به آنها نشان دهید چقدر از آنها قدردانی میکنید، از آنها حمایت میکنید، و به آنها کمک خواهید کرد که به بهترین آنها تبدیل شوند. الان وقت سرزنش کردن نیست. خود را بهترین رهبر برای این فرد بدانید.
۳. تنها به این دلیل که آنها اینجا را ترک میکنند، به معنای بیوفایی آنها نیست. بعضی وقتا کارمندان میرن گاهی اوقات فرصتی جدید پیش میآید که برای عبور کردن خیلی خوب است. و گاهی احساس میکنید هیچ کاری از دست شما بر نمیآید. اما کاری هست که شما میتوانید انجام دهید. هنوزم میتونی ازشون حمایت کنی شما میتوانید موفقیت آنها را تحسین کنید، برایشان بهترین آرزو را بکنید، و (در صورت لزوم)به آنها بگویید که در همیشه باز است اگر بخواهند برگردند. این برای بسیاری از رهبران دشوار است زیرا احساسات میتوانند بالا باشند. اما، اگر یک کارمند واقعا اینقدر عالی است، مهم است که دیدگاه خود را از "آنها دارند میروند چون ما را دوست ندارند" به "آنها میروند تا در جای دیگری تحصیل کنند، و امیدوارم روزی باز گردند" تغییر دهید، به علاوه، اگر وقتی آنها اینجا را ترک کنند، به احتمال زیاد برای سازمان شما مقدس خواهند شد.
۴.یک میلیارد دلیل داره. عدم وفاداری اغلب میتواند با جنبههای متعدد دیگر کار اشتباه گرفته شود. مهم است که به نتیجهگیری درباره کارمندان نپردازید. شاید اونا تو یه باتلاق شخصی باشن. شاید یکی از همکارام هست که باهاش jive ندارن. شاید، مانند برنامههای تحقیقاتی، آنها با مدیرانشان کنار نمیآیند. به عنوان یک رهبر، وظیفه شما این است که دو سوال ساده بپرسید اگر احساس میکنید یک کارمند همان انگیزه را برای کار خود ندارد.
اول اینکه، "همه چیز خوب است؟ " و دوم این که "من چگونه میتوانم کمکت کنم ؟"
5- شما به عنوان رهبر تنها میتوانید وفاداری خود به آنها را کنترل کنید.
شما به عنوان رهبر تنها میتوانید وفاداری خود به آنها را کنترل کنید. ما شخصا دیدهایم که بسیاری از مدیران در تلاش برای "اصلاح" رفتار کارمندان پیچیده میشوند. . به نظر میاد کار یه رئیس باشه اما، نیست. به عنوان یک رهبر وظیفه شما این است که بر روی کاری که میتوانید انجام دهید تا بهترین نتیجه را از مردم بگیرید، تمرکز کنید. اگر کار نمیکند، بر روی کاری که میتوانید متفاوت انجام دهید تمرکز کنید. ممکن است همیشه جواب ندهد. اما به تجربه ما، داشتن نقش خود در هر وضعیتی در زندگی معمولا به راهحلهای پیشبینینشده بینش میدهد.
وفاداری دور از ذهن است. در مواقع غیر منتظره میآید و میرود. این اتفاق اغلب وقتی میافتد که شما اصلا انتظارش را ندارید. و متاسفانه در یک لحظه ممکنه ناپدید بشه البته، ما متخصص وفاداری نیستیم. اما، ما میتوانیم این را به شما بگوییم: وقتی وفاداری واقعی را پیدا کردید، هر کاری میتوانید بکنید تا به آن برسید. ممنونم
مطلبی دیگر از این انتشارات
توصیههایی برای پیگیری از مشتریان در یک تماس تلفنی
مطلبی دیگر از این انتشارات
VoIP (پروتکل صوتی از طریق اینترنت) چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی قابلیت Web hook و آموزش استفاده از آن