چرا بیخیال اینستا شدم ؟

از همون اوایل که اینستاگرام معرفی شد ، باهاش آشنا شدم و بعد از مدت کوتاهی که داخلش فعالیت کردم متوجه شدم چه پتانسیل بزرگی پشت این شبکه اجتماعی خوابیده و بعد از اون هم که فیسبوک اون رو خریداری کرد ، یقین حاصل کردم که اینستاگرام آینده شبکه های اجتماعی خواهد بود

به همین خاطر شروع کردم با یکی از دوستان برنامه نویس روی توسعه api این شبکه کار کردن و یه چیزهای خوبی ساختیم ، بعد ها هم بدلیل برخی مسائل اونها رو رها کردیم

این توضیح رو دادم که بدونید من هم از شیفتگان این شبکه بودم و هنوز هم خالقان اون رو تحسین میکنم

اما الان در مورد این موضوع که اینستا چقدر خوبه نمیخوام صحبت کنم

میخوام چنتا دلیلی که باعث شد من بیخیال این شبکه بشم و تقریبا فعالیتم رو داخلش به صفر برسونم رو بنویسم

دلیل اول : فرهنگ سطحی نگری

وقتی پیشینه نیاکان خودمون رو بررسی میکنیم ، تقلید یکی از ارکان مهم تکامل بوده ! به این معنی که فرض کنید 10 تا هومو ( نیاکان دور ما ) داشتن تو جنگل قدم میزدن دنبال یه تیکه شکار حلال ، یهو 2 نفرشون با سرعت فرار میکنن ، اینجا اون 8 نفر باید چه عکس العملی نشون بدن ؟

باید با دقت اطراف رو نگاه کنن تا دلیل فرار سایرین رو متوجه بشن و با استنتاج از موقعیت پیش اومده تصمیم گیری کنن که باید اینها هم فرار کنند یا خیر ؟

نه اینطور نبوده ، به محض اینکه میدیدن رفیقاشون فرار کردن ، اونها هم پا به فرار میذاشتن ، چون هرکدوم دیرتر تقلید میکرد ، احتمال زیاد خوراک خرس و پلنگ میشدن

پس تقلید نه تنها برامون بد نبوده ، بلکه یه مزیت خیلی مهم بقا بوده !

ما هنوز اون رفتار رو همچنان از نیاکان خودمون به همراه داریم و در بسیاری شرایط سعی میکنیم با تقلید کردن از دیگران ، اینبار نه برای بقا ، بلکه برای موفقیت و شاد زندگی کردن ازش استفاده کنیم !

حالا ارتباط اینا با اینستاگرام چیه ؟

یکی از بدترین فرهنگ هایی که در اینستاگرام بدلیل ساختاری که داره شکل گرفته ، فرهنگ سطحی نگریه

در این شبکه چه افرادی معروف شده اند ؟ مطمعنم شما بهتر از من آگاهید ، از کیم کارداشیان ها در امریکا تا لمینیتی های وطنی !

دنبال کردن و نگاه کردن به این افراد ، شاید صرفا یک تفریح گذرا و مفرح بنظر برسه ، اما وقتی به موضوع مطرح شده در مبحث تکامل نگاه میکنیم ، ما بصورت ناخودآگاه میل عمیقی به تقلید خواهیم داشت ، به این صورت که بعد از مدتی اون رفتار متناقض برای ما به یک استاندارد تبدیل خواهد شد :

• بد نیست من هم بینی خودمو عمل کنم !
• بد نیست من هم دندونامو لمینیت کنم !
• بد نیست منم با جلف بازی معروف بشم !

این موضوعات مقاوت و درک عمیقی برای مقابله با این وسوسه ها که از قبل یقینا اصلا وجود نداشته میطلبه !

چرا ؟ چون با اینکار بقیه نتیجه گرفتن ! و ما اینو در ذهن ناهشیارمون وارد کردیم...

دلیل دوم : دزد شادی ها

یک جمله همیشه در ذهنم هست :

هیچوقت ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنید !

داخل اینستاگرام هر روز مردم سعی میکنن بخشی از زندگی خودشون که واقعا به اون شکل نیست رو به نمایش بزارن ، هر روز در حال جت اسکی و هایکینگ و هیچ هایک و رستوران لوکس و تفریح و...

یک شو آف کامل !

دیدن همه اینها کافیست تا ما ناخودآگاه به فکر فرو بریم که زندگی ما چقدر از دیگران یکنواخت تره !

چقدر دیگران شاد تر زندگی میکنن و واقعا اگر این همه وقت در تفریح و کامجویی هستند ، چه موقع وقت کار و تلاش و تدریس دارند ؟ ( شاید خود ما نیز وارد این شو آف شده باشیم و فقط خودمان از اینکه واقعا باطن زندگی ما آن چیزی نیست که با سایرین به اشتراک گذاشته ایم آگاه باشیم )

تمام اینها به این معنیه که ، به ما این حس القا خواهد شد که تو شاد نیستی ، تو چیزی کم داری ، تو دوستهای کمی داری ، تو زندگی خسته کننده ای داری ! و کلا تو کم ارزشی !

در صورتی که اگر در زندگی واقعی بدنبال شادی ها و موفقیت ها باشیم ، اونها رو خیلی ساده تر و در دسترس تر خواهیم دید !

دلیل سوم : قاتل زمان

قطعا این مورد زیاد نیاز به توضیح نداره که فقط کافیه وارد قسمت Explore اینستا بشید تا 5 ساعت بعد با مقاوت بتونید ازش خارج شید ، با کلی اطلاعات بی فایده که وارد مغزتون شده و تا آخر روز شمارو دچار سرگیجه و گاهی حالت تهوع ( از چیزایی که دیدید) میکنه !

یک کلیپ ، یک لینک ، وارد شدن در یک صفحه و تمام ! ساعتها وقت شما تلف شده

من بارها شده برای اینکه واردش نشم ، بعد از استفاده کلا از گوشیم پاکش کردم ، این معمولا هم برام جواب داده!

برای من همین سه دلیل کافیه که وقتم رو در جاهای مفیدتری بگذرونم ...