با تلاش من و شما جهان بهتر خواهد شد:)
کتاب خواندن همیشه هم خوب نیست
حتی مطالعه کتاب هایی که سطحشون پایینتر از سطح علمی شماست میتونه براتون خوب باشه. چون باعث میشه یکسری مطالب دوره بشه و بالطبع یک سری مطالب جدیدی برداشت کنید.
اما مطالعه همیشه خوب نیست. بعضی کتاب ها مطالب غلط آموزش میدهند، بعضیاشون پیشنیاز هایی نیاز دارند تا مطالب درست فهمیده شه یا بعضیاشون چیزهایی به آدم یاد میدن که شاید بهتر باشه اصلا ندونیمشون(مثل کتاب های فلسفی). اما دسته دیگری از کتاب ها هستند که هم مطلب درست یاد میدهند و هم یادگیریشون مفیده، اما بهترهنخونیمشون.
امروز یکی از دوستان کتاب برام فرستاد با اسم سفر با دوچرخه و همونطور که از اسمش معلومه در مورد اینه که چطور با دوچرخه به سفر برویم. منم یک نگاه کلی بهش انداختم و دیدم مطالب مفیدی نوشته. ولی این کتاب رو برای کسی که میخواد برای اولین بار با دوچرخه به سفر بره اصلا توصیه نمیکنم. کلا کتاب برای اینکار توصیه نمیکنم چون مطالعش میتونه آدم رو وسواس کنه. بعضی کار ها هستند نباید در موردشون سخت گرفت و هرچی سختتر بگیری وسواس تر میشی و انجامش سخت تر میشه. از نظر من مطالعه همچین کتاب هایی برای وقتی مفیده که خود آدم تجربه انجامشو داشته و الان دنبال نکات تکمیلی و رفع نواقصشه. بگذارید یک مثال دیگه هم بزنم. امنیت در برنامه نویسی موضوع خیلی مهمیه، اما وقتی باید در مورد نکات امنیتی مطالعه کنید که دانش و تجربه برنامه نویسی داشته باشید!
من عاشق سخت نگرفتنم، شاید بهتر باشه بگم عاشق سخت گرفتن در وقت مناسبم. دوستیو میشناسم مدام توی یوتیوب ویدئو درمورد تعمیر دوچرخه میبینه… اما اونقدری وسواس میشه که از انجامشون میترسه. بهتره تو یک سری چیز ها فقط نواقصمونو بدونیم و بعد بریم درموردش تحقیق کنیم. نواقصمون رو وقتی میفهمیم که در موضوع شیرژه بزنیم و به مشکل بخوریم.
اگه هنوز مطلب سخت نگیر، حتی در سخت نگرفتن را نخوانده اید، پیشنهاد میکنم از دستش ندین:)
مطلبی دیگر از این انتشارات
علائم ارتباطی دوچرخه سوار ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
سخت نگیر، حتی در سخت نگرفتن
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه دانشگاه ما را مریض میکند؟