آشنایی با انواع سبک های مدیریتی: بهترین سبک برای سازمان شما کدام است؟
براساس گزارشات گالوپ، ۸۲ درصد از شرکتها به هنگام انتخاب فرد مناسب برای مشاغل مدیریتی شکست میخورند. طبق همین مطالعه، مدیران تأثیر زیادی بر مشارکت کارکنان، جابجایی کارکنان، بهرهوری و بسیاری از عوامل دیگر دارند که منجر به نتایج مثبت یا منفی کسب و کارها میشود.
این متن به سازمان شما کمک میکند تا روابط بین مدیران و کارکنانش را بهتر کند، فرآیند استخدام مدیران بهینه شود و همچنین به مدیران کمک کند تا با سبک های مدیریتی آشنا شوند. آشنایی و درک بهتر سبک های مدیریتی به مدیران این امکان را میدهد تا دستورالعملهای مناسب را شناسایی کرده و اجرا کنند که در نهایت به نتایج سودآورتر در زمینههای مختلف منجر میشود.
منظور از سبک مدیریتی چیست؟
سبک مدیریتی در واقع سبک یا روشی است که یک مدیر براساس آن به برنامهریزی، سازماندهی، تصمیمگیری، تفویض اختیار و مدیریت کارکنان میپردازد. این روش میتواند براساس صنعت، کشور، فرهنگ، سطح مدیریتی و همچنین خود شخص مدیر متفاوت باشد.
مدیر اثربخش کسی است که بتواند سبک مدیریتی خود را براساس شرایط گوناگون تغییر دهد و در عین حال بر دستیابی به اهداف متمرکز باشد. سبک های مدیریتی ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی شرکت قرار بگیرند.
عوامل داخلی: فرهنگ سازمانی شرکت، سیاستها، اولویتها، تعهدات شغلی و سطوح مهارت کارکنان
به طور کلی، کارکنان متخصصتر به نظارت زیادی نیاز ندارند، اما کارکنانی که مهارت چندانی ندارند، برای دستیابی به اهداف خود به نظارت بیشتری نیاز دارند.
عوامل خارجی: اقتصاد، رقبا، تامینکنندگان، مصرفکنندگان، قوانین استخدامی
عوامل خارجی همانطور که از اسمشان هم مشخص است، خارج از کنترل سازمان هستند، اما هم بر مدیران و هم کارکنان تاثیر میگذارند.
انواع سبک های مدیریتی
به طور کلی، سبک های مدیریتی به سه دسته کلی تقسیم میشوند:
- مستبد
- دموکراتیک
- آزادیخواه
هر کدام از این دستهبندیها هم زیرمجموعههایی دارند که معایب و مزایای هر یک از آنها را در ادامه بررسی خواهیم کرد.
سبک های مدیریتی مستبدانه
در این نوع از مدیریت یک رویکرد از بالا به پایین وجود دارد و ارتباطات یک طرفه است از سمت روسا به کارکنان. کنترلکنندهترین سبک های مدیریتی که مدیر به تنهایی تمام تصمیمات محل کار را میگیرد و تمام قدرت را در اختیار دارد.
کارکنان همانند هواپیماهایی هستند که توسط خلبانهایی هدایت میشوند، آنها در محیط هایی کاملا مشخص و تحت نظارت کار میکنند. در چنین محیط هایی برای پرسیدن سوال، ارائه ایده و انتشار افکار برای بهبود فرآیندها هیچ ارزشی قائل نیستند و حتی در برخی موارد کارکنان را از انجام چنین رفتارهایی منع میکنند. این سبک مدیریتی به سه نوع مدیریت استبدادی مقتدرانه، متقاعدکننده و پدرانه تقسیم میشود.
۱) سبک مدیریت مقتدرانه
در این روش، مدیر دقیقاً چیزی را میخواهد که دستور داده انجام شود و کسانی که از انجام آن سرپیچی کنند، مجازات میشوند. از کارکنان انتظار میرود که دستورات را دنبال کنند، اختیارات مدیریت را زیر سوال نبرند و وظایف خود را در یک روند ثابت انجام دهند. مدیران عملکرد کارکنان را بدون اعتماد یا اطمینان از اینکه آنها میتوانند بدون نظارت مستقیم و مستمر به اهداف خود برسند، زیر نظر دارند. این دسته از مدیران بر این باورند که بدون این نظارت، کارکنان موفق عمل نخواهند کرد.
مثبت
- این سبک مدیریت امکان تصمیم گیری سریع را فراهم می کند و نقش ها و انتظارات را به وضوح تعریف میکند.
- حتی اگر تیمها بزرگ باشند و یا نیروهای غیرمتخصص داشته باشند، میتوانند با اطمینان کامل کارها را پیش ببرند، چون انتظارات و خواستهها کاملا مشخص شده است.
- بهره وری افزایش مییابد، اما تنها زمانی که مدیر حضور داشته باشد.
منفی
- نارضایتی کارکنان افزایش خواهد یافت که منجر به جابجایی بیشتر، نارضایتی، عدم پیشرفت حرفهای و مشارکت کارکنان و شکل گیری ذهنیت «ما» در مقابل «آنها» بین کارکنان و مدیریت خواهد شد.
- چرخه نوآوری قطع شده و فرآیندهای ناکارآمد به راه خود ادامه خواهند داد.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: هر موقع که لازم است تصمیمات به سرعت اخذ شوند، به عنوان مثال هنگام مواجهه با بحرانها، میتوان از این سبک مدیریتی استفاده کرد. اما در شرایط بهتر باید از آن اجتناب کرد.
۲) سبک مدیریت متقاعد کننده
در این سبک، مدیران از مهارتهای مذاکره خود برای متقاعد کردن کارکنان استفاده میکنند که تصمیمات یکجانبهای که از سمت مدیر اجرا میشود به نفع تیم، بخش یا سازمان است. مدیرانی که از این سبک استفاده میکنند، به جای اینکه صرفاً به کارکنان دستور انجام وظایف را بدهند، سؤالاتی را مطرح میکنند و فرآیند تصمیمگیری و منطق پشت خط مشیها را توضیح میدهند.
این میتواند به کارکنان کمک کند که احساس کنند قابل اعتماد و ارزشمند هستند و در تصمیمگیریهای کلیدی کسب و کار مشارکت دارند.
مثبت
- مدیریت می تواند سطح بالاتری از اعتماد بین خود و کارکنان برقرار کند و آنها تصمیمات از بالا به پایین را راحتتر میپذیرند.
- کارکنان به جای تهدید یا تنبیه با منطق و دلیل اتفاقها را میپذیرند و ممکن است نسبت به کارکنانی که با سبک مقتدرانه مدیریت میشوند، احساس محدودیت کمتری داشته باشند.
منفی
- کارکنان همچنان از محدودیتهایی که تحت آن قرار میگیرند، ناامید میشوند و از اینکه نمیتوانند بازخورد بدهند، راهحل ایجاد کنند یا مهارتهای خود را ارتقا دهند، ناامید میشوند.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: زمانی میتوان از این سبک استفاده کرد که نسبت به تیمی که رهبری آن را بر عهده دارید تجربه بیشتری در مورد موضوع داشته باشید. در این موارد، شما متخصص هستید و توضیح روند فکریتان میتواند در پیشبرد بهتر کارها کمککننده باشد.
۳) مدیریت به روش پدرانه
در این سبک، مدیر با توجه به منافع زیردستان خود عمل میکند. معمولاً چنین سازمانهایی از کارکنان به عنوان “خانواده خود” یاد میکنند و تنها خواسته آنها از کارکنان وفاداری و اعتماد است. تصمیمگیریها در این شیوه نیز به صورت یکجانبه است، اما توضیحات لازم در ارتباط با تخصص و مشروعیت تصمیمگیرندگان به سایر اعضا داده میشود. تصمیمات برای کارکنان توضیح داده می شود، اما جایی برای همکاری یا سوال وجود ندارد.
مثبت
- یک مدیر با سبک پدرانه بر رفاه کارکنان خود تمرکز دارد و تصمیمات خود را براساس بهترینها برای کارکنان اخذ میکند.
- ارتقاء مهارت و آموزش کارکنان در این روش بسیار باارزش است که در نهایت منجر به کارکنان شادتر، ماهرتر و مولدتر میشود.
منفی
- کارکنان ممکن است بیش از حد به مدیریت وابسته شوند که منجر به کمبود نوآوری و حل مشکلات شود.
- احتمال زیادی وجود دارد که این سبک باعث ایجاد نارضایتی در میان کارکنانی شود که به مفهوم “سازمان به عنوان خانواده” اعتقاد ندارند.
- ممکن است برخی کارکنان این سبک را تحقیرآمیز و کودکانه بدانند.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: استفاده از این سبک به شدت وابسته به فرهنگ است. در کشورهای غربی، اتکای کمتری بر ساختارهای سلسله مراتبی وجود دارد و کارکنان کمتر ایده یک رهبر خیرخواه را خواهند پذیرفت. شرکتهای کوچکتر ممکن است با این نوع رهبری موفق شوند، اما سازمانهای بزرگتر باید از آن اجتناب کنند.
سبک های مدیریتی دموکراتیک
در این نوع از سبک مدیریتی، مدیران کارکنان را تشویق میکنند تا نظرات خود را در مورد اتفاقات و مسائل مختلف ارائه دهند، اما در نهایت خودشان تصمیمگیرنده نهایی هستند. در این نوع از سبک مدیریتی، ارتباطات به دو صورت انجام میشود، از بالا به پایین و از پایین به بالا و انسجام تیم افزایش پیدا میکند.
با این فرآیند نظرات، مهارتها و ایدههای متنوعی برای تصمیمگیریها ارائه میشود.
۱) سبک مدیریت مشورتی
در این سبک مدیریتی، مدیران نظرات و افکار اعضای تیم را جویا میشوند و از نظرات تک تک اعضای تیم خود برای مشورت استفاده میکنند، اما در نهایت مدیر تصمیم نهایی را میگیرد. مدیر به هنگام تصمیمگیری از اطلاعات داده شده توسط اعضای تیم بهره میگیرد. این سبک معمولا در سازمانهایی مورد استفاده قرار میگیرد که کارکنان متخصص هستند و نظرات آنها برای تصمیمگیری آگاهانه مدیریت مورد نیاز است.
مثبت
- ایجاد پیوند عمیق بین کارکنان و مدیریت و افزایش اعتماد بین آنها
- مدیریت همراه با تیم رشد میکند
- نوآوری و ابراز نظرات با تشویق همراه است که منجر به حل بهتر مشکلات میگردد.
منفی
- فرآیند مشاوره با کارکنان میتواند زمانبر و پرزحمت باشد
- اگر مدیری از مهارت مدیریت زمان برای انجام این فرآیند برخوردار نباشد، ممکن است وقت به راحتی تلف شود.
- اگر مدیر به نظرات گوش ندهد و براساس خواستهها عمل نکند، ممکن است برخی از افراد کینه به دل بگیرند و یا نسبت به مدیر بیاعتماد شوند.
- اتکای بیش از حد به این سبک میتواند منجر به کماعتمادی کارکنان گردد. چرا که آنها اغلب انتظار دارند، مدیر با استفاده از مهارتهای خود به حل مشکلات بپردازد و در چنین وضعیتی ممکن است احساس کنند که مدیر از مهارتهای کافی برخوردار نیست.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: این سبک باید هنگام مدیریت تیمهایی با مهارتهای تخصصی یا زمانیکه مدیر به اندازه سایر اعضای تیم تجربه کافی را ندارد، مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، مدیری که برای هماهنگی تیمی از توسعهدهندگان گمارده شده است، دارای مهارتهای مدیریتی است، اما باید با سایر توسعهدهندگان در مورد مسائل فنی مشورت کند تا مناسبترین تصمیم را بگیرد.
۲) سبک مدیریت مشارکتی
در سبک مدیریت مشارکتی، مدیران و کارکنان همگی در فرآیند تصمیمگیری فعال هستند. کارکنان به اطلاعات بیشتری در مورد شرکت، اهداف و روند پیشبرد کارها دسترسی دارند و همواره تشویق میشوند تا راهکارهایی نوآورانه ارائه کنند.
مدیریت به دنبال افکار، ایدهها و نظرات کارکنان است و با آنها برای تصمیمگیری همکاری میکند، سپس شرکت براساس آنها عمل میکند.
مثبت
- کارکنان احساس میکنند که ارزش والایی برای شرکت برخوردارند و با انگیزهی بالا همکاری میکنند و بهرهورتر خواهند بود.
- هر زمانکه کارکنان اهداف سازمان را به درستی درک کنند، بهتر با آن ارتباط برقرار میکنند. هر چه مشارکت بیشتر باشد، نوآوری افزایش مییابد.
منفی
- این فرآیند برخی اوقات کند است و برخی اوقات به دلیل نظرات متناقض ممکن است درگیری و رنجش به وجود بیاید.
- در صنایعی که دارای اسرار تجاری هستند، دسترسی به اطلاعات حساس ممکن است چالشهایی را برای تیم به وجود آورد.
- اگر کارکنان مایل به شرکت در چنین تصمیمگیری نباشند، ممکن است از مدیری که چنین سبکی را استفاده میکند، عصبانی شوند.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: هنگام اجرای تغییرات مهم در یک سازمان، به ویژه سازمانهایی که کارکنانش در مقابل مفاهیم و استراتژیهای جدید مقاومت میکنند، تشویق به مشارکت کارکنان میتواند نتایج مثبت و مقاومت کمتر در برابر سیاستهای جدید را به ارمغان بیاورد.سازمانهایی که میخواهند نوآوری کنند، مانند شرکتهای فناوری، اغلب این سبک را مفیدتر خواهند یافت.
۳) سبک مدیریت مبتنی بر همکاری
در این سبک مدیریتی یک انجمن باز برای ایدهها ایجاد میشود تا قبل از تصمیمگیری براساس قانون اکثریت، به طور گسترده مورد بحث قرار گیرند. کارکنان این اختیار را دارند که به دادهها دسترسی داشته باشند و همین دسترسی در نهایت منجر به افزایش مشارکت، نوآوری و خلاقیت میشود.
مثبت
- کارکنان احساس میکنند که مورد اعتماد قرار دارند، باارزش هستند و توسط تمام سطوح مدیریتی شنیده میشوند.
- آنها الهام میگیرند تا بهترین کار خود را انجام دهند. راهحلهای مشترک برای مشکلات پیدا کنند و به طور کامل با روندها درگیر شوند.
- ارتباطات باز به این معناست که تضادهای محل کار، اغلب قبل از ظهور مشکلات واقعی حل میشوند.
- وقتی کارکنان با جان و دل درگیر مسائل هستند، اغلب به راهحلها و نتایج بهتر منجر میشوند.
منفی
- مانند سایر سبک های مدیریتی دموکراتیک، این فرآیند ممکن است زمانبر باشد.
- قانون اکثریت همواره نمیتواند بهترین انتخاب برای یک سازمان باشد و اگر تصمیمی وجود داشته باشد که به نفع کسبوکار نباشد، مدیریت باید وارد عمل شده و آن را تغییر دهد که میتواند باعث ایجاد نارضاییتی و بیاعتمادی گردد.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: هر سازمانی که میخواهد تعامل و اعتماد بین کارکنانش افزایش پیدا کند و همچنین به دنبال ایجاد نوآوری و افزایش همکاری تیمی است، باید از این سبک استفاده کند تا نتایج بهتری کسب کند.
۴) سبک مدیریت تحول آفرین
این سبک مدیریتی چابک بوده و متمرکز بر رشد است. مدیران تلاش میکنند تا کارکنان را به سمت موفقیتهای بزرگتر سوق دهند. به طور منظم آنها را از منطقه امن خود خارج کرده و از آنها میخواهند تا برای دستاوردهای بهتر تلاش کنند.
مدیران در کنار کارکنان و همراه با آنها کار میکنند و با اخلاق حرفهای خود، کارکنان را برای تلاش بیشتر تشویق میکنند.
مثبت
- نوآوری افزایش پیدا میکند و کارکنان با تغییرات، اختلالات و پروژههای چالشبرانگیز کنار میآیند.
- تفکر خلاق تشویق میشود و همین موضوع منجر به حل بهتر مسائل میگردد.
منفی
- اگر با دقت به کار گرفته نشود، ممکن است باعث فرسودگی کارکنان گردد.
- کارکنان ممکن است تحت فشار مداوم قرار بگیرند، فرسوده شوند و نتوانند با سرعت همیشگی رشد کنند.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: این سبک برای صنایعی مناسب است که تغییرات با سرعت بالا رخ میدهد. این سبک به سازمان و تیم کمک میکند تا چابکتر، انعطافپذیرتر و نوآورتر باشند.
۵) مدیریت به شیوه کوچینگ (مربیگری)
در این سبک از مدیریت، مدیران خود را به عنوان مربی و کارکنان را به عنوان اعضای ارزشمند تیم میدانند. وظیفهی اصلی مدیر توسعه و هدایت تیم است و توسعه حرفهای اعضای تیم را در اولویت قرار میدهد.
توسعه در بلندمدت از ارزش والایی برای تیم برخوردار است و مدیر یادگیری، ارتقا مهارتها و رشد را برای توسعه در بلندمدت بسیار مهم میداند.
مثبت
- کارکنان احساس ارزشمندی میکنند و چون میدانند که هدف پیشرفت آنهاست، بیشتر با کارها در تعامل قرار میگیرند.
- ارتباط بسیار خوبی بین مدیر و کارکنان ایجاد میشود.
منفی
- چنین محیط کاری ممکن است به یک محیط سمی تبدیل شود، چرا که کارکنان برای نقشها و وظایف مورد علاقه خود با رقابت خواهند کرد و ممکن است به هم نارو بزنند.
- تمرکز بیش از حد برای توسعه در بلندمدت، ممکن است تمرکز بر روی پروژههای کوتاهمدت را از بین ببرد.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: این سبک زمانی مناسب است که سازمان بخواهد خودش استعدادها را پرورش دهد و کارکنان وفاداری داشته باشد. صنایعی که بازار کار رقابتی دارند، میتوانند از این سبک مدیریت سود ببرند، زیرا برای استخدام کارکنان خوب در چنین صنایعی هزینهی بسیار بیشتری از آموزش نیروی کار جدید نیاز است.
سبک های مدیریتی آزادی خواه
این سبک مدیریتی به صورت غیرمستقیم چیزی شبیه به رهبری تیم است. مدیران به کارکنان اعتماد دارند و به آنها اجازه میدهند تا کار خود را بدون نظارت انجام دهند و مدیران بیشتر به تصمیمگیری و حل مشکلات میپردازند.
مدیریت در مراحل تفویض و تحویل کار حضور دارد و در مراحل بعد عقبنشینی میکند. مدیر این آزادی را به کارکنان میدهد که گردش کار و نتایج را کنترل کنند و فقط در صورت درخواست کمک از سمت کارکنان دخالت میکند.
۱) سبک مدیریت تفویضی
در این سبک از مدیریت آزادیخواه، مدیر تنها به هنگام تعیین وظایف حضور دارد. اما همچنان مسئول انجام موفقیتآمیز وظایف است. پس از تعیین وظایف، کارکنان این اختیار را دارند که کار را همانطور که میخواهند پیش ببرند.
پس از اتمام کار، مدیر برای بررسی کارها و ارائه مشاوره در مورد چگونگی بهبود پروژههای آینده دوباره وارد عمل میشود.
مثبت
- نوآوری و خلاقیت در این سیستم، به ویژه در سازمانهایی با کارکنان ماهر پرورش مییابد.
- کار تیمی و تلاش برای حل مشکل تقویت میشود، به کارکنان فضایی داده میشود تا مسائل را خودشان مدیریت کنند و برای حل آنها با یکدیگر همکاری کنند.
- رضایت شغلی در میان افرادی که خواهان استقلال در محل کارشان هستند، افزایش پیدا میکند.
منفی
- بدون نظارت کامل مدیر، ممکن است بهرهوری کاهش پیدا کند.
- بعضی از کارکنان ممکن است احساس کنند که مدیریت هیچ کمکی در انجام کارها نمیکند و عصبانی شوند.
- تعارضات مدیریت نشده ممکن است شناسایی نشود و باعث رنجش افراد و به مرور زمان کاهش بهرهوری گردد.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: این سبک به بهترین شکل در سازمانهایی پاسخگو است که رهبری آن غیرمتمرکز بوده و اعضای تیم مهارت بیشتری نسبت به مدیریت داشته باشند. به عنوان مثال، اگر مدیر تجربه کافی در زمینه تولید نرمافزارهای ابری نداشته باشد، میتواند عقبنشینی کند و به تیم اجازه نوآوری دهد و در صورت نیاز، پشتیبانیهای لازم را ارائه کند.
۲) سبک مدیریت الهامبخش
در این سبک مدیریتی، مدیران از طریق الهام بخشیدن به کارکنان، آنها را رهبری می کنند. آنها اهداف و دلایل پشت آنها را توضیح میدهند و تیم خود را متقاعد میکنند که در جهت اجرای چشمانداز تلاش کنند. اعضای تیم از مدیرشان الهام میگیرند، اما اجازهی کمترین دخالت در اجرای کارها را به مدیر نمیدهند.
مدیر هرازگاهی بررسیهای لازم را انجام میدهد، اما اعتماد دارد که چشمانداز مشترک بین او و کارکنان، نتایج خوبی را به همراه خواهد داشت. با این حال، مدیران در طول فرآیند بازخوردهای سازنده بسیاری برای کمک به کارکنان خود ارائه میدهند.
مثبت
- تعامل به این دلیل افزایش مییابد که کارکنان به آنچه که ایجاد میکنند، اعتقاد دارند.
- کارکنان رضایت بالا، انگیزه بیشتر و در نهایت وفاداتر هستند
- نوآوری به شدت بالاست و حل مسئله به سرعت میتواند در تیمها شکل گیرد.
منفی
- همه مدیران نمیتوانند الهامبخش باشند. به صنعت، شخص و محصول بستگی دارد.
- این سبکی نیست که به صورت فیک آن را انجام داد. مدیران باید بتوانند بر کارکنان تاثیر بگذارند.
زمان مناسب برای استفاده از این سبک مدیریت: این سبک برای سازمانهایی مناسب است که تلاش میکنند راهحلهایی خلاقانه برای حل مشکلات ایجاد کنند، یا شرکتهایی که بسیار هدفمند هستند.
سبک مدیریت شما کدام است؟
با پاسخ دادن به سوالات زیر میتوانید دید مختصری بر سبک مدیریت خود داشته باشید.
۱) یک بحران اجتماعی رخ داده و شرکت باید سریعا نسبت به آن واکنش نشان دهد، چه میکنید؟
- الف) خودم رسیدگی میکنم و کارهایی که باید انجام شود را به اعضای تیم میسپارم.
- ب) فورا جلسهای برگزار میکنم، با تیم مشورت میکنم تا برای اجرای بهترین واکنش برنامهریزی کنیم. سپس برای مدیریت بحران اقدام خواهیم کرد.
- ج) رسیدگی به موضوع را به تیم واگذار خواهم کرد، آنها حرفهای هستند و میدانند چگونه از عهده این کار بربیایند.
اگر جواب شما الف بود، سبک مدیریتی شما مستبد، اگر جوابتان ب بود، سبک مدیریتی شما دموکراتیک است و اگر جوابتان ج است، شما یک مدیر آزادی خواه هستید.
۲) یک پروژه جدید دریافت کردهاید که باید برای آن برنامهریزی کنید، چگونه این کار را انجام میدهید؟
- الف) تیم را جمع میکنم، اطلاعات موردنظر را به آنها میدهم و از آنها میخواهم تا دست به کار شوند.
- ب) کارکنان را از پروژه جدید مطلع میکنم، نقشها، نقاط عطف و جدول زمانی را تعیین میکنم. همه میدانند که چه کارهایی باید انجام دهند و من مرتبا کارها را بررسی میکنم تا همهچیز بر طبق روال پیش برود.
- ج) با کارکنان کلیدی ملاقات میکنم تا چند طرح برای پروژه ترسیم کنیم. سپس برنامهها را به تیم ارائه میدهیم. هر کدام که بیشترین رای را آورد، روی آن توافق میکنیم.
اگر جواب شما الف بود، سبک مدیریتی شما آزادیخواه، اگر جوابتان ب بود، سبک مدیریتی شما مستبد است و اگر جوابتان ج است، شما یک مدیر دموکرات هستید.
۳) داشتن کدام ویژگی در اعضای تیمتان برای شما مهمتر است؟
- الف) سختکوشی
- ب) خلاقیت
- ج) همکاری
اگر جواب شما الف بود، سبک مدیریتی شما مسنبد، اگر جوابتان ب بود، سبک مدیریتی شما آزادی خواه است و اگر جوابتان ج است، شما یک مدیر دموکرات هستید.
۴) دوست دارید اعضای تیمتان نسبت به شغلشان چه احساسی داشته باشند؟
- الف) آنها احساس کنند که در یک سازمان با ساختار و حمایت کار میکنند. وظایف و اهداف آنها به طور کامل مشخص شده است و آنها مراحل دقیق موفقیت را به خوبی میدانند.
- ب) آنها احساس کنند که مجاز به خلاقیت و نوآوری هستند. مورد اعتماد هستند و درصورت امکان حتما ترفیع مییابند.
- ج) آنها احساس کنند که شنیده میشوند و ارزشمند هستند. مهارتهایشان در موفقیت سازمان تاثیرگذار است و یک عضو مهم از تیم هستند.
اگر جواب شما الف بود، سبک مدیریتی شما مسنبد، اگر جوابتان ب بود، سبک مدیریتی شما آزادی خواه است و اگر جوابتان ج است، شما یک مدیر دموکرات هستید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
با مدرک کسب وکار در چه شغلهایی میتوان استخدام شد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
آینده محیط های کار: چطور در هر جایی بهرهور خواهیم بود؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور تیمهایی با عملکرد عالی در سازمان داشته باشیم؟