بزرگترین اشتباهات مدیران منابع انسانی
اولین شغلتان را به یاد دارید؟ چه سه سال پیش باشد و چه مدتها قبل، حتما در این دوران اشتباهاتی انجام دادهاید و به یاد میآورید. ممکن است به فرد اشتباهی اعتماد کرده باشید، قضاوتی کرده باشید که بر روی همکار یا مشتریتان تاثیر گذاشته باشد، یا حتی ماشین خود را در جایگاه پارک مخصوص مدیرتان پارک کرده باشید.
با اینکه چنین اشتباهاتی میتوانند باعث شرمندگی و خجالت شوند اما نقش مهمی در توسعه شغلی شما دارند. آنها به صورت روشن و فراموش نشدنی به ما یاد میدهند که چه چیزهایی را انجام ندهیم و در نتیجه راه درست و موفقیت آمیز را به ما نشان خواهد داد.
شکستها بهترین معلم شما هستند، تا زمانیکه حاضر باشید از آنها درس یاد بگیرید.
در این مقاله که ترجمهای از وبسایتSHRMاست، از افراد مختلف درخواست شده تا خاطرات و اشتباهاتی که به عنوان یک مدیر منابع انسانی انجام دادهاند را ارسال کنند و این لیست از اشتباهات مدیران منابع انسانی از جاهایی مانند لینکدین، فیسبوک و توییتر و از ایمیلهای مختلف جمعآوری شده است.
۱) عدم تعادل بین حمایت از کارمند و شرکت
توجه به این نکته که یک مدیر منابع انسانی باید در خط نازک بین حمایت از کارمندان و اهداف شرکت راه برود، بسیار مهم است. وقتیکه یک مدیر منابع انسانی بتواند تعادل را حفظ کند همه برنده خواهند بود.
اگرچه ایجاد تعادل بین مدیریت و کارمندان نیازمند اعتماد، دیپلماسی و مهارتهای بالا در ارتباطات است که ممکن است به دست آوردنش سالها طول بکشد.
بزرگترین اشتباه مدیران منابع انسانی «بیش از اندازه مشتاق بودن برای راضی کردن مدیریت» است.
تسلیم شدن در برابر فشار و خواستههای آنها، زمانیکه میدانند آنها اشتباه میکنند.
همچنین نباید فراموش کنید که محافظت از شرکت و خواستههایش جزو بخش مهمی از کار مدیران منابع انسانی است و نباید به راحتی از اشتباهات افراد تازه کار بگذرید و هدفتان را فراموش کنید.
۲) بیش از اندازه دوست بودن
میرسیم به اشتباه دوم که بیش از اندازه دوست بودن و تلاش برای راضی نگه داشتن همه است.
مدیریت منابع انسانی به معنی دوست داشتن افراد نیست، بلکه درک مردم است. همچنین ساخت فرهنگی است که در آن کارمندان و شرکت بتوانند در کنار هم پیشرفت کنند.
این حرف به این معناست که دوستی شما و نیازهای شخصیتان باید بعد از وظیفه شما نسبت به کارمندان باشد.
حرفهای بودن در کار استخدام نیز بسیار مهم است. از پرسیدن سوالات شخصی خودداری کنید.
بسیار وسوسه انگیز است که بخواهید با متقاضی چت کنید و بیشتر او را بشناسید، اما فقط باید سوالات کاری را بپرسید.
۳) به اشتراکگذاری اطلاعات محرمانه
یکی از اشتباه بزرگ مدیریت منابع، اشتراک گذاری اطلاعات محرمانه است. اینکه هر فردی باید تا چه حدی به اطلاعات دسترسی داشته باشد و چگونه اطلاعات کارکنان و مدیریت محافظت شود، از وظایف مهم منابع انسانی است. بهخاطر همین باید این کار بدون عیب و نقص انجام شود و در صورت اشتباه جبران آن سخت خواهد بود.
Brayan Arnesman آنالیزگر ارشد شرکت بیمه نیوجورسی میگوید:
این درسی است که قبل از هر چیزی باید به آن ارزش بگذارید. استفاده از اطلاعات محرمانه کارکنان در مکالمات و اعتراضها یا حتی اشتراکگذاری آنها با نیروهای مدیریت انسانی قراردادی غیرقابل قبول است.
۴) فراموش کردن اینکه کارکنانتان انسان هستند
مدیران منابع انسانی موفق تنها افرادی نیستند که وابستگیشان به تکنولوژی و اطلاعات زیاد شده است، اما با این وجود هیچ تکنولوژی توانایی همدردی و تفکر انتقادی را ندارد، دو موردی که از ویژگیهای بارز یک مدیر منابع انسانی موفق است. پس در عین اینکه یاد میگیرید چطور از ابزارها و امکانات مدرن استفاده کنید فراموش نکنید که شما مدیر منابع «انسانی»هستید.
یکی از بزرگترین اشتباهات مدیران منابع انسانی تلاش نکردن برای درک عمیقتر کارمندان و حمایتشان است. آنها با کارمندانشان مانند اعداد روی کاغذها برخورد میکنند، گویی که آنها واقعا اشیا و منابع هستند.
آنها بعد انسانی کاری که انجام میدهند را از یاد میبرند. شما میتوانید حتی بعد از شناخت کارمندانتان هم بیطرف باشید. پس بلند شوید و از کارکنان حمایت کنید. ترک یکبعدی بودن زمان زیادی میخواهد.
برای اینکه شغل منابع انسانی را کمی بهتر درک کنید تصور کنید که شما یک سرویسدهنده خدمات به مشتریان هستید و مشتریهای شما هم کارمندان و شرکت است. سعی کنید تا حد ممکن با روی باز از آنها استقبال کنید.
Sandra Rojo منابع انسانی در HORIBA Instruments Inc میگوید:
کاری کنید تا کارکنان بدانند شما از سوال پرسیدن آنها حمایت میکنید و آنها را نادیده نگیرید.
۵) تصور اینکه مدیریت منابع انسانی کاملا مبتنی بر علم است
منابع انسانی را ترکیب علم و هنر میدانند. با اینکه تمرین این شغل نیازمند دانش آن است و قواعد و قانونهای خاص خودش را دارد، اما راه حل درست بیشتر مشکلات بستگی به موقعیت، شرکت، سازمان و یا اهداف تجاری و افرادی است که با آنها کار میکنید.
شما باید شرکتتان را با ذهنتان به خوبی درک کنید. سپس ببینید چه چیزهایی مناسب است و چه چیزهایی کار خواهد کرد.
همانطور که میدانید این تنها روش در کسب و کارهای امروزی است و هیچ کتاب و نوشتهای نیست که تمام پاسخهای سوالات در آن موجود باشد.
با این وجود، بعضی از افراد تازهکار در مدیریت به این تله میافتند که باید برای هر چیزی جواب قاطعی باشد.
Ivette Dupuis در این رابطه میگوید:
بزرگترین اشتباه من این بود که فکر میکردم کار مدیریت منابع تنها پیدا کردن جواب درست است. در طی بیست سال سابقه کاری، من یاد گرفتم بین سهم بردن از علم، ایجاد تغییر و روحیه دادن به دیگران تفاوتهای زیادی است.
او مشاور منابع انسانی در منطقه Orlando/Tampa است.
۶) تصور اینکه همه چیز را میدانید
یکی دیگر از بزرگترین اشتباهات مدیران منابع انسانی تصور همهچیزدان بودن است. بعضی اوقات اعتراف به ناتواناییها سخت است. بعضی از تازهکارها برای اینکه مخفی کنند نمیدانند، ادعا میکنند جواب هر چیزی را دارند. این اشتباهی است که اکثر تازهکاران انجام میدهند و به نقل از Natalie Stuller Harding نمیتوانند بگویند: «ببخشید، من نمیدانم. اجازه بده تا بیشتر تحقیق کنم و بعد جواب را به تو بگویم»
این مشکل ریشه در نوع تفکر و نگاه آنها دارد. بسیاری از افراد با تجربه میدانند که این شغل، شغلی است که به مرور زمان و با تجربه میتوان بیشتر و بیشتر از آن یاد گرفت و این ذات کار آنها است.
مدیران منابع انسانی تازهکار باید بدانند که ندانستن عیب نیست و لازم نیست برای هر چیزی فورا جواب داشته باشند. زمان گذاشتن برای تحقیق بهتر از آن است که با توصیهتان شرکت را در وضعیتی قرار دهید که دچار مشکل شود»
صحبت کردن با دیگران هم بسیار کلیدی است.
شما باید همیشه متواضع باشید و از سوال پرسیدن نترسید. هیچوقت سرخود چیزی را قبول نکنید و بر روی یادگیری و بهبود وقت بگذارید.
۷) جدی نگرفتن موقعیتتان
همانند مورد قبلی، جدی نگرفتن مشکلات و تصور ساده بودن آنها نیز بخاطر کافی نبودن معلومات است که میتواند باعث مشکل برای هر فرد تازهکاری شود. ما نمیدانیم که از چه چیزهایی آگاهی نداریم. در نتیجه ممکن است افراد راهکارهای بسیار ساده برای مشکلات بسیار بزرگ دهند که عملا بی فایده باشد.
شما نمیتوانید بدون داشتن معلومات به سادگی افراد را استخدام و اخراج کنید و انتظار موفقیت داشته باشید. شما باید اهمیت هر نقشی را درک کنید و بدانید چه تاثیری بر روی شرکت شما خواهد داشت. هر چقدر بیشتر در مورد شغلهای شرکتتان کنکاش کنید و در مورد کسب و کارتان و نقطه ضعفهای شرکت بیشتر بدانید، بهتر میتوانید از سازمانتان حمایت کنید.
افراد تازهکار منابع انسانی نمیتوانند به اندازه لازم در حل مشکلات پیچیده مربوط به روابط کارمندان فعال و کاربلد باشند. آنها بعضی اوقات بیخیال مشکل شده و این باعث میشود که مشکل از کنترل خارج شود و بر روی فرهنگ کاری، سوددهی شرکت و روحیه کارمندان تاثیر بگذارد».
رهبران باتجربه منابع انسانی میتوانند به همکارانشان چیزهایی که بلد نیستند را یاد دهند و سپس به آنها مهلت دهند آنچه را که گفته شد را یاد بگیرند.
ما باید به یاد داشته باشیم که افراد جدید نمیتوانند مشکلات پیچیده را حل کنند. اولین چیزی که باید آنها انجام دهند یادگیری است. اینکه بدانند چطور یک رابطه را تشکیل دهند و چگونه با مدیریت سازگاری کنند و یاد بگیرند که چطور فکر کنند.
وقت گذاشتن بر روی ایجاد رابطه و یادگیری در آینده سودش را خواهد داد.
در کوتاه مدت نباید انتظار نتیجهدهی را داشته باشیم. زمانیکه آنها یک رابطه محکم ساختند و توانستند که به راحتی با مدیریت مکالمه داشته باشند، خواهند توانست که روی شرکت تاثیر بگذارند. چیزی که من در سال اول از آنها انتظار ندارم.
۸) تصور برابر بودن تجربه با تحصیلات
درست است که تحصیلات در مدیریت منابع انسانی مهم است، اما باید به یاد داشته باشید بین چیزی که در کلاس یاد میگیرید و دنیای واقعی تفاوتهای زیادی وجود دارد.
در دنیای واقعی شما با اتفاقاتی روبرو خواهید شد که اصلا انتظارش را ندارید. زندگی یک میدان جنگ است.
بعضا درک نکردن این واقعیت موجب تصمیمات بیخردانهای میشود که باعث درگیر شدن اعضای تیم و نفهمیدن اصل ماجرا میشود. برای مثال من با فردی همکار شدم که طی جلسهای با مدیر تصمیم به اخراج یک کارمند گرفته بودند، بدون آنکه با من در این رابطه مشورت کنند. این کار موجب مشکلات زیادی شد چون اول از همه فرد مورد نظر از اصل ماجرا اطلاعی نداشت و دوم اطلاعات نادرست به مدیریت داده بود.
در هیچ کلاس درسی چنین مواردی مورد بررسی قرار نمیگیرد و اگر شما توانایی و قدرت کنترل چنین شرایطی را نداشته باشید، احتمالا آسیبهای بزرگی را شاهد خواهید بود.
۹) کم اهمیت دانستن مواد حقوقی
بسیاری از مدیران منابع انسانی این وقت را دارند که کارشان را درک کنند و با آن بسازند اما در بسیاری از دپارتمانها یا تیمهای کوچک خبری از این چیزها نیست. چه آماده باشید چه نه، باید شروع به کار کنید.
Millennial Marlena Wesh، جنرالیست منابع انسانی در فلوریدا از بزرگترین مشکل خود میگوید:
به نظر من بزرگترین اشتباهم به عنوان یک کارآموز منابع انسانی درک کارکنان نبود، بلکه کارهای قانونی آنها بود. برخی مسئولیتهای مدیران منابع انسانی وابسته به زمان است، یعنی ددلاینهای مشخصی دارد که اغلب به دلیل تعدد تسکها، من ددلاینها و یا قوانین را فراموش میکنم که اغلب هم مشکلساز میشود.
و در نهایت، یکی از بزرگترین اشتباهات مدیران منابع انسانی عدم آشنایی با قوانین حقوقی است که باعث میشد در برخی موارد دچار ضعفهایی باشند.
۱۰) محدود بودن به منابع انسانی
عالی بودن در شغل مدیریت منابع به انجام دادن کارهایی که به شما سپرده شده محدود نمیشود.
شما برای کارهایی که انجام میدهید حقوق میگیرید. اما سوال اینجاست که چه چیزی در رابطه با شما و کارتان منحصر به فرد است که باعث میشود پشت یک میز کنار مدیریت و سایر افراد بشینید؟ این سوالی است که تمامی مدیران منابع انسانی با آن درگیر هستند.
بزرگترین اشتباهی که مدیران منابع انسانی انجام میدهند تصور این است که تنها باید وظایفی را انجام دهند که به آنها سپرده شده است.
مدیران منابع انسانی مسئول خواستههای کارکنان هستند و رفع نیازهای آنها هستند، اما اهداف شرکت باید در اولویت قرار بگیرد.
آنها باید استراتژیک فکر کنند، سود و زیانهای شرکت را درک کنند و فقط بر روی تامین نیازهای کارکنان تمرکز نکنند. تعادل داشتن بین این دو بخش و احساساتی عمل نکردن برای مدیران منابع انسانی بسیار با اهمیت است.
یک مدیر منابع انسانی با تجربه کسی است که معتمد و با شخصیت باشد و بتواند محیطی بسازد که کارکنان در آنجا به راحتی بتوانند ابراز نظر کنند. همیشه خودتان باشید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تنوع جنسیتی در سازمانها: صرف شعار برابری کافی نیست
مطلبی دیگر از این انتشارات
مهارتهای ارتباطی و اهمیت آن در موفقیتهای شغلی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقش اعتمادبهنفس در پیدا کردن شغل خوب