رهبری چابک چیست و چرا اهمیت دارد؟


مفهوم فرآیندهای کاری چابک (سازمان‌های چابک، تیم‌های چابک و رهبری چابک) از درک این موضوع سرچشمه می‌گیرد که اغلب وجود مدیران میانی به جای تسهیل کارها منجر به عقب نگه داشتن تسک‌ها می‌شوند. این مفهوم از زمان شروع بهره‌گیری از اسکرام برای توسعه نرم‌افزار شروع شده تا به کارکنان در مجموعه‌ای از حرفه‌ها و صنایع کمک کند تا کارآمدتر، موثرتر و سازنده‌تر شوند.

رهبری چابک دقیقا چیست و چگونه می‌توان از آن استفاده کرد؟

چابکی در لغت به معنای چالاکی و عکس‌العمل سریع است. سازمان‌های چابک تلاش می‌کنند تا به تغییرات محیطی در کمترین زمان ممکن پاسخ دهند. رهبری چابک نیز چیزی شبیه به همین مفاهیم است و رهبرانی که از این سبک استفاده می‌کنند در تلاش هستند موانع موفقیت را از بین ببرند تا کارکنان بتوانند موثرتر و سازنده‌تر باشند. در چنین تیم‌هایی افراد می‌توانند به بهترین شکل ممکن با هم کار می‌کنند و رهبر با کمترین اتلاف زمان و منابع نتایج بهتری برای کسب وکار به ارمغان می‌آورد. بنابراین، سازمان‌های چابک می‌توانند به راحتی از قدرت کامل نیروی کار خود بهره بگیرند.

دنیای کسب‌وکار به سرعت در حال تحول و تغییر است. استقراض مفاهیم جدید از روش‌های چابکی سازمانی، کسب‌وکارها را قادر می‌سازد تا در پاسخ به عوامل خارجی با سرعت بیشتری حرکت کنند.

سازمان‌های سنتی در مقایسه با سازمان‌های چابک

سازمان‌های سنتی مستعد گرفتار شدن در بروکراسی هستند. در این سازمان‌ها تمامی تصمیمات در سطوح بالای سازمان گرفته می‌شود و آن‌ها ممکن است در واکنش به تغییرات کندتر عمل کنند و این می‌تواند عواقب بزرگی برای سازمان داشته باشد. اگر یک شرکت نتواند به اندازه کافی سریع تکامل پیدا کند، با خطر از دست دادن سهم‌ بازار مواجه خواهد شد.
سازمان‌های چابک کمتر به قوانین و فرآیندهای قدیمی و بیشتر به بروزرسانی و بهینه‌سازی فرآیندها تمرکز می‌کنند. آن‌ها قدرت را غیرمتمرکز می‌کنند و معتقدند شرکت‌ها با گوش دادن به کارکنان‌ در خط مقدم و عمل به گفته‌های آن‌ها سود می‌کنند.

در سازمان‌های چابک زمانی‌که در خارج از سازمان تغییری رخ می‌داند، سازمان قادر است تا به سرعت به آن واکنش نشان دهد. هر تغییری که صورت می‌گیرد، لزوما موفقیت‌آمیز نیست، اما حتی شکست‌ها هم می‌تواند به سازمان کمک کند تا چیزی یاد بگیرد. اتخاذ این رویکرد به گروه‌های مختلف سازمان کمک می‌کنند تا تغییرات را بررسی کنند و متوجه شوند که چه اتفاقاتی بهترین نتایج را به ارمغان می‌آورد.

رهبری در سازمان‌های چابک

قبل از این‌که بتوانید تحول چابک را در سازمان خود پیاده‌سازی کنید، باید ویژگی‌های یک رهبر چابک را بشناسید و آن‌ها را در خود تقویت کنید. رهبران سازمان معمولا به دلیل این‌که عملکرد خارق‌العاده‌ای در شغل خود دارند، انتخاب می‌شوند و این افراد لزوما نمی‌توانند در سایر بخش‌ها نیز موثر باشند و شاید ویژگی‌های یک رهبر چابک در تعداد بسیار کمی از رهبران وجود داشته باشد.

رهبران چابک قادر به تطبیق سریع با تغییرات هستند، کنجکاوند، نوآور هستند و به طور موثر با تیم خود ارتباط برقرار می‌کنند.

تیم‌های منابع انسانی می‌توانند در کنار ایجاد تیم‌های یادگیرنده، برنامه‌های ویژه‌ای برای آموزش رهبران چابک ایجاد کنند. افرادی که ویژگی‌های رهبری را داشته باشند، به راحتی می‌توانند اصول چابکی را در خود تقویت نمایند.

اصول رهبری چابک

رهبران چابک ایجاد تیم‌های قدرتمند را به داشتن یک نیروی قدرتمند ترجیح می‌دهند. آن‌ها نقاط قوت اعضای تیم خود را به خوبی درک می‌کنند، می‌دانند که چه کاری انجام دهند تا از آن نقاط قوت به بهترین شکل استفاده کنند. آن‌ها می‌دانند تیم‌های با عملکرد قوی را چگونه پرورش دهند و در اوج نگه دارند. هنگامی‌که یکی از کارکنان اهداف و انگیزه خود را از دست بدهد، رهبران چابک قادر هستند یک برنامه‌ بهبود عملکرد ایجاد کنند و آن‌ها را به مسیر خود بازگردانند.

آن‌ها همان‌طور که از قرار دادن فردی در بالای گروه اجتناب می‌کنند،خود را نیز بالاتر از تیم قرار نمی‌دهند. آن‌ها در پس زمینه کار می‌کنند تا فرآیندها را بیش از آن‌که در کانون توجه قرار بگیرند، تسهیل کنند. آن‌ها سعی نمی‌کنند قهرمان یا مدیر خرد باشند: آن‌ها فقط تلاش می‌کنند تا نتایج دلخواه را برای کسب و کار خود ایجاد کنند.

این بدان معنا نیست که رهبران چابک قادر به اقدام جسورانه نیستند. رهبری چابک زمان‌هایی را که خود سیستم ممکن است کار نکند تشخیص می‌دهد و به کسانی که مایلند برای بهبود آن قدمی بردارند پاداش می‌دهد. رهبران چابک فقط وضعیت موجود را نمی‌پذیرند: اگر راه کارآمدتری برای کار وجود داشته باشد، فرهنگ رهبری چابک راهی برای بهینه‌سازی این فرآیندها پیدا می‌کند. رهبران چابک همچنین تشخیص می‌دهند که دیگران قادر به نوآوری‌های مهم هستند، به همین دلیل است که وقتی کارکنان ایده‌های خود را مطرح می‌کنند، به دقت گوش می‌دهند.

تیم های چابک به صورت خود سازمانده عمل می‌کنند. رهبری چابک توازن قدرت را از موقعیت مرکزی خود در رهبری به سمت توزیع عادلانه‌تر در سراسر سازمان تغییر می‌دهد. در نتیجه، کارکنان در سازمان‌های چابک این اختیار را پیدا می‌کنند که بر کار و برنامه‌های خود کنترل داشته باشند. فرهنگ چابکی همیشه به دنبال راه‌های بهتری برای کار است که اغلب شامل کارکنان و تیم‌ها می‌شود که بتوانند گردش کار خود را سازماندهی (و بهینه‌سازی) کنند.

با پراکندگی قدرت در یک سازمان، وابستگی همه به داده‌های دقیق ضروری‌تر می‌شود. (اگر هر فرد براساس تصورات و شنیده های خود تکیه کند، هرج و مرج به وجود می‌آید.) رهبران چابک بر واقعیت ها و نتایج قابل اندازه‌گیری تمرکز می‌کنند، تحلیلی هستند و داده‌های کمی فرآیند تصمیم‌گیری آن‌ها را هدایت می‌کند. برای مثال، اگر یک فرآیند یا ابتکار جدید کار نمی‌کند، آن‌ها دچار استرس و آشوب نمی‌شوند: به داده‌ها نگاه می‌کنند تا ببینند چه مشکلی وجود دارد و براساس آنچه که متوجه می‌شوند، برای اصلاح مسیر استفاده می‌کنند.

توسعه چابک افراد را قادر می‌سازد تا براساس دانش خود تصمیم بگیرند. تحت یک مدل رهبری چابک، کارکنان تشویق می‌شوند تا ایده‌ها و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. ارتباطات شفاف است و کارکنان اطلاعات مورد نیاز خود را برای تصمیم‌گیری دارند. این فرآیندهای بوروکراتیکی را که خلاقیت را از بین می‌برد، به حداقل می‌رساند.

رهبری چابک مستلزم تدوین استراتژی و ارجاع منظم به آن است. در یک سازمان چابک، استراتژی‌ها مکررا سنجیده و بررسی می‌شوند. اولویت‌های کارکنان از بالا به خط مقدم هدایت می‌شوند. شفافیت کلیدی است: هر مشارکت کننده باید استراتژی اصلی شرکت و نحوه تلاقی کار فردی خود با آن را درک کند.

با این حال، از آن‌جایی که رهبری چابک در آزمایش و تکرار مستمر پیشرفت می‌کند، همواره عنصری از هرج و مرج وجود دارد. در حالی که نمی‌توان آن را حذف کرد، می‌توان آن را کنترل کرد. استفاده از یک فرآیند آزمایشی واضح، حفظ مستندات و بررسی داده‌ها برای آشکار کردن نتایج می‌تواند به اطمینان از وجود ساختار حتی در میان هرج و مرج کمک کند.

آیا سازمانی وجود دارد که از رهبری چابک بهره گرفته باشد؟

بله، بسیاری از سازمان‌های جهانی هم‌چون آمازون و هلث‌کر سعی می‌کنند که با روش‌های رهبری چابک مداوما در حال رشد باشند. در اولویت‌ قرار دادن مشتری، وجود روند مشخص برای اشتراک‌گذاری ایده‌ها و رویکردهای نوآورانه بخشی از فرآیندهای کاری چنین سازمان‌هایی است.

تکنیک‌های کلیدی رهبری چابک

رهبران چابک به طور آشکار و شفاف با اعضای تیم خود ارتباط برقرار می‌کنند. اولویت آن‌ها حذف موانع است تا اعضای تیم بتوانند هر روز به خواسته‌های خود برسند. با برقراری ارتباط موثر، رهبران چابک می‌توانند موانع موفقیت را پیش‌بینی کرده و از بین ببرند.

رهبران چابک همیشه گوش می‌دهند و مشاهده می‌کنند. وقتی اعضای تیم به موضوعی می‌پردازند یا رهبران موضوعی را مشاهده می‌کنند که مکرراً پیش می‌آید، نظرات ذینفعان را برای نوآوری در فرآیندهای بهتر جمع‌آوری می‌کنند. گوش دادن به سایرین و نظرات آن‌ها، کلید رهبری چابک است. رهبران چابک می‌دانند که راه‌حل‌های عملی به احتمال زیاد از سوی افرادی ارائه خواهند شد که از نزدیک با آن‌ها در ارتباط هستند.

رهبران چابک عوامل خارجی را نیز بررسی می‌کنند: آن‌ها می‌دانند که چگونه تغییرات بازار، اقتصاد یا سلامت عمومی می‌تواند بر محل کار آن‌ها تأثیر بگذارد. آن‌ها دائماً به اولویت‌های استراتژیک خود مراجعه می‌کنند و مرتباً آن‌ها را ارزیابی می‌کنند. رهبران چابک با تمرکز بر نیازهای مشتری و نیروی کار، همواره در تلاش هستند تا زیرکانه عمل کنند.