مدیریت یک تیم جدید از کارکنان: ۴ اشتباهی که نباید مرتکب شوید


شما به تازگی نقش مدیریت تیم جدید را در یک شرکت متفاوت به دست آورده‌اید. تبریک می‌گوییم! با ورود به محیط کار، می‌دانید که در مورد مسئولیت‌های جدید خود یک منحنی یادگیری وجود دارد. اما معیار مردم نیز باید در نظر گرفته شود.

سرپرستی یک تیم کاملاً جدید نیز به این معنی است که بر گروهی از کارمندانی که به خوبی آن‌ها را نمی‌شناسید تأثیر بگذارید تا با هم و با شما در جهت یک هدف مشترک کار کنند. شاید سرتان را به درد بیاورد، ولی غیر ممکن نیست!

حتی رهبران باتجربه هنگام مدیریت یک تیم جدید اشتباه می‌کنند. در اینجا چهار مورد رایج وجود دارد که اگر می‌خواهید انتقال خود را تا حد ممکن هم برای خود و هم برای گزارش‌های مستقیم خود راحت کنید، باید از آن‌ها اجتناب کنید.

اشتباه شماره یک: دست به عمل شدن قبل از درک کردن

اگر فکر می‌کنید اولین چیزی که باید در هنگام پیوستن به یک تیم جدید انجام دهید این است که تغییرات را شروع کنید، باید سرعت را کم کنید.

بله، بخشی از وظیفه شما در مدیریت یک تیم جدید این است که به پیشرفت بهتر امور کمک کنید و به احتمال زیاد شما استخدام شده‌اید تا دیدگاه‌های جدیدی را وارد کرده و برخی از استراتژی‌های قدیمی یا ناکارآمد را اصلاح کنید. اما نادیده گرفتن نظرات اعضای باتجربه تیم، به ویژه کسانی که مدتی در این شرکت بوده‌اند، هیچ طرفداری برای شما به ارمغان نخواهد آورد.

در عوض، به تیم جدید شما سیگنال خواهید داد که فقط علاقه‌مند به اجرای یک نمایش فردی هستید و شما را در برابر تصمیمات آسیب پذیر می‌کند که در صورت داشتن زمینه مناسب می‌توانستید از آن‌ها اجتناب کنید.

این بدان معنا نیست که شما باید یک کمیته کامل برای تصمیم‌گیری در مورد هر موضوع کوچک تشکیل دهید. به هر حال شما رئیس هستید و گاهی وظیفه شماست که آخرین تصمیم را بگیرید. اما برای پیاده سازی تغییرات (به ویژه تغییرات بزرگ) در قدم های کوچک و به مرور تلاش کنید.

قبل از حرکت رو به جلو  برای بازخورد تیم خود درخواست و از آن استقبال کنید و در صورت انجام این کار، اهداف خود را به طور واضح و فعال بیان کنید.

اشتباه شماره دو: صحبت مداوم در مورد شغل قدیمی

آیا به نظر می‌رسد بیش از حد می‌گویید: “در کار قدیمی من، ما …”؟ شاید شما سعی می‌کنید با یادآ‌وری پیروزی‌های قدیمی، خود را اثبات کنید. یا ممکن است با ارجاع به زمانی که همه چیز آنقدر بیگانه به نظر نمی‌رسید، احساس راحتی کنید. (تازه کار بودن در یک شغل، کار آسانی نیست.)

نکته این است: اگر دائماً در مورد نحوه انجام کارها در شرکت قبلی خود صحبت می کنید، تیم فعلی شما حس بدی خواهند داشت و ممکن است توجهی به حرف‌های شما نداشته باشند. آن‌ها می‌خواهند قدرت و توان شما در سازگاری با محیط جدید را ببینند. مطمئن باشید اگر قبلا توانسته‌اید، باز هم می‌توانید با مهارت‌های منحصر به فردتان کارکنان جدید را هم رهبری کنید.

بله، شما در آخرین نقش خود به موفقیت های بزرگی دست یافتید اما از زندگی در گذشته غافل نشوید. وقت آن است که بر روی پیروزی های جدید با آنچه تیم جدید شما ارائه می دهد تمرکز کنید.

اشتباه شماره سه: مخفی شدن در دفتر خود

بستن درب دفتر کار یا پنهان شدن در پشت مانیتور می تواند به شما این ظاهر را بدهد که شما علاقه‌ای به حضور برای کارمندان خود ندارید. ممکن است فکر کنید که “من به تیمم گفته ام هر وقت بخواهند می‌توانند از من سوال بپرسند.” اما به قول معروف، دو صد گفته چون نیم کردار نیست و می تواند برای کارمندان ترسناک باشد که در خانه رئیس جدید را بزنند. زمان‌هایی وجود دارد که شما نیاز دارید یا می‌خواهید در را ببندید، و این خوب است، اما مطمئن شوید که این مانعی بین شما و تیم شما ایجاد نمی‌کند.

تلاش آگاهانه ای انجام دهید تا به کارکنان خود نشان دهید که از آمدن آن‌ها به دنبال راهنمایی یا نگرانی‌های مشترک استقبال می‌کنید. به معنای واقعی کلمه، باز نگه داشتن در و همچنین ارائه ساعات اداری یا سرک کشیدن شما هر چند ساعت یکبار برای مشاهده وضعیت همه کمک شایانی می‌کند.

اگر در یک دفتر باز کار می کنید، سعی کنید از استفاده از هدفون در تمام طول روز خودداری کنید و هر وقت که می‌توانید، نزدیک تیم خود بنشینید. همچنین می‌توانید جلسات هفتگی مشورتی را با گزارش‌های مستقیم خود برنامه‌ریزی کنید تا به طور منظم وقت خود را با آن‌ها اختصاص دهید تا به این ترتیب آن‌ها بدانند که همیشه فرصتی برای گفتگو با شما خواهند داشت.

اشتباه شماره چهار: باور به این‌که نیازی به دانستن جزئیات کار کارکنان خود ندارید

برخی از مردم تصور می کنند که نقش یک مدیر این است که به دیگران بگوید چه کار کنند و انتظارات را تعیین کند. اما مدیریت یک تیم جدید به همین سادگی نیست. اگر به طور کامل متوجه نقش‌های کارکنان و نحوه برخورد آن‌ها با کار خود نشوید، نمی‌توانید انتظارات را تعیین کنید. در حالی که نیازی به دانستن همه جزئیات ریز مسئولیت‌های آن‌ها ندارید، می‌خواهید کاری فراتر از اهمیت به انجام وظایف انجام دهید. درک نحوه عملیات و چرایی نحوه برخورد کارکنان با آن‌ها باعث عملکرد بهتر شما و تیم‌تان می‌شود.

شما قادر خواهید بود با دانستن نقاط قوت، ضعف و اشکال ارتباطی، آن‌ها را بهتر مدیریت کنید و آن‌ها با آگاهی از سرمایه‌گذاری خود در کنار شما احساس راحتی بیشتری خواهند کرد و انگیزه انجام کارهای بزرگ را خواهند داشت.

زمانی را اختصاص دهید تا با هر یک از کارکنان صحبت کنید تا در مورد کارهایی که انجام می‌دهند، چالش‌های فعلی‌شان و چگونگی تناسب وظایف آن‌ها با اهداف تیم یا شرکت آشنا شوید. حتی می توانید سوالات زیر را یکی بعد از دیگری بپرسید:

  • با چه چالش هایی روبرو هستید که باعث کاهش بهره وری شما می‌شود؟
  • چه کارهایی فراموش شده که انجام آن‌ها می‌تواند در سرعت انجام کارهای شما و سهولت آن‌ها اثربخش باشد؟
  • امیدوارید از من چه چیزی بیاموزید که در نقش شما از شما حمایت کند؟
  • در کار خود از چه چیزی بیشتر لذت می‌برید؟

اشتباهات هنگام شروع کار جدید، چه مدیر باشید و چه نباشید، همواره رخ می‌دهند، بنابراین اگر برای بار اول به درستی شرایط را درست نکردید، به خودتان سخت نگیرید. حتی خواندن این مقاله به این معنی است که شما به شدت به رئیس خوب تیم جدید خود بودن اهمیت می‌دهید و این مکان خوبی برای حضور در آن است!

مهم‌تر از همه، اطمینان حاصل کنید که از این شروع جدید لذت می برید زیرا این یک مرحله دیگر در حرفه شما است که به شما کمک می کند رشد کنید و رهبر مورد نظر خود تبدیل شوید.