۱۵ قانون برای موفقیت در مصاحبه‌ی شغل مورد علاقه‌تان


در بعضی از صنایع، وجود بازار کار ضعیف باعث شده داوطلبان از گزینه‌ها و نفوذ کمتری در کار برخوردار باشند و کارفرمایان تنها امر و نهی کنند. افراد بیکار و افرادی که موقعیت شغلی خوب ندارند معمولا در بحث برای شغل مناسب ناموفق هستند. اما پیچیدگی بازار کار فعلی در اکثر صنایع باعث شکل‌گیری موقعیت مناسبی برای بحث در مصاحبه شغلی و مذاکره کردن در شرایط و نیاز‌های استخدام شده است.

مذاکره کردن زمانی مهم می‌شود که گسترده وسیعی از نتایج احتمالی وجود داشته باشد. در این مقاله به ۱۵ قانون در مصاحبه شغلی می‌پردازیم.

اولین قانون : «حس صمیمیت را جدی بگیرید» به این معنی که شما توانایی مدیریت تنش های حتمی در مذاکره را داشته باشید، در حرف‌های‌تان مصمم باشید بدون آن‌که فرد را آزار دهید، و درک کنید که سایر افراد دیدگاه شما را چگونه درک می‌کنند. قانون بعدی: «استخدام شما کاملا ممکن است» به این معنی که شما در مورد استخدام شدن به عنوان یک کارمند مفید واقعا جدی هستید و نباید با گفتن این‌که شما مورد‌های بسیار بهتری برای کار دارید، آن‌ها را اغوا کنید. شما هم‌چنین باید «برای سوالات سخت آماده باشید» مشابه سوالاتی مانند «آیا ما در اولویت اول کار شما قرار داریم؟» لطفا دروغ نگویید و سخت نگیرید چون ممکن است که کنترل را از دست بدهید. و قانون بعدی «کل شرایط را در نظر داشته باشید» که شامل مزایای شغلی، موقعیت، فرصت‌های ارتقا، انعطاف در ساعات کاری است و فقط به درآمد محدود نمی‌شود. این موارد و سایر راهنمایی های دیگر می‌تواند شما را در به دست آوردن بهترین کار با شرایط و موقعیت های مطلوب مدنظر شما کمک کند.

مصاحبه شغلی معمولا ساده نیست. این سه موقعیت را در نظر داشته باشید:

– شما در یک مصاحبه شغلی سه مرحله‌ای برای کار در شرکتی که دوست دارید هستید اما یک شرکت دیگر که شما از آن نیز خوش‌تان می‌آید شما را به مصاحبه شغلی دعوت کرده است. ناگهان اولین مدیر استخدامی به شما می‌گوید : «همانطور که می‌دانید ما داوطلبان زیادی داریم. اما از شما خوشمان آمده و امیدوارم که این حس دو طرفه باشد. اگر ما به شما پیشنهاد همکاری دهیم آیا قبول خواهید کرد؟»

– شما یک پیشنهاد شغلی که از آن لذت خواهید برد دریافت کردید، اما حقوق آن کمتر از چیزی است که فکر می‌کردید. از مدیر احتمالی آینده‌تان در مورد افزایش حقوق در آینده می‌پرسید. او جواب می‌دهد: «ما معمولا افرادی با سابقه کاری شما را استخدام نمی‌کنیم و قوانین اینجا نیز متفاوت است. این کار فقط درباره پول نیست. آیا می‌گویید که فقط در صورت افزایش حقوق وارد کار خواهید شد؟»

– شما سه سال با خوشحالی در شرکتی کار می‌کردید ولی یک استخدام‌کننده به شما زنگ می‌زند و اصرار می‌کند که می‌توانید حقوق بیشتری را در جای دیگری به دست آورید. شما نمی‌خواهید از کار فعلی کنار بکشید ولی انتظار دارید که حقوق کارتان عادلانه باشد، پس درخواست افزایش حقوق می‌دهید. متاسفانه بودجه ها بسیار کم است و مدیر شما نیز واکنش خوبی نسبت به افرادی که می‌خواهند از پیشنهادهای شغلی دیگر استفاده کنند ندارد. چه کاری انجام می‌دهید؟

هر یک از موقعیت های مذکور در نوبه خود سخت بودند و به خوبی نشان‌دهنده این است که مصاحبه های شغلی می‌توانند تا چه اندازه پیچیده باشند. در بسیاری از شرکت ها، غرامت به طور پیوسته در شکل های مختلف مانند سرمایه، انتخاب ها و مقدار نفوذ، و پرداخت اضافی در ازای فعالیت فردی و گروهی داده می‌شود. در استخدام MBA (دکترای مدیریت کسب وکار) بیشتر شرکت ها از پیشنهاد فوق‌العاده یا مزایای متغیر بر حسب استانداردشان استفاده می‌کنند تا مقایسه پیشنهاد‌های کاری را برای فرد داوطلب سخت‌تر کنند تا او پیشنهاد کاری آن‌ها را قبول کند. با پیشرفت سمت نیز افراد با تفاوت های چشم‌گیر در سابقه، توانایی ها و سابقه حقوق برای موقعیت یکسان رقابت می‌کنند که باعث می‌شود محک زدن افراد و مقایسه برای کارفرما‌ها سخت شود.

در برخی از صنایع نیز وجود بازار کار ضعیف باعث شده داوطلبان از پیشنهاد ها و کنترل کمتری برخوردار باشند و کارفرما‌ها فقط امر و نهی کنند. افرادی که بیکار هستند و یا از شغل فعلی ناراضی‌اند شانس زیادی را در مصاحبه شغلی جدید نمی‌بینند.

اما این پیچیدگی بازار شغلی باعث ساخته شدن موقعیت های مناسب برای افرادی که در بحث و مذاکره کاری وارد هستند، شده است. به هر حال قدرت مذاکره زمانی که احتمالات زیادی در نتیجه استخدام وجود دارد ، مهم است.

در نهایت این‌که هر موقعیتی منحصر به فرد است اما بعضی استراتژی‌ها، تاکتیک‌ها و قواعد کلی می‌تواند به شما در پیدا کردن مشکلات در مذاکره با کارفرمایان کمک کند. در اینجا به ۱۵ قاعده برای راهنمایی شما در این بحث ها آورده شده.

قاعده‌های موفقیت در مصاحبه شغلی

۱) اهمیت صمیمی بودن را دست کم نگیرید

شاید این مورد به نظر ساده بیاید، اما بسیار مهم است: افراد تنها زمانی به شما گوش خواهند داد و برای جذب شما خواهند جنگید که از شما خوش‌شان بیاید. هر چیزی در مذاکره که باعث شود از محبوبیت کمتری برخوردار شوید باعث از دست دادن شانس برای پیشنهاد‌ بهتر از سوی کارفرما می‌شود. این بحث تنها به مؤدب بودن ختم نمی‌شود، بلکه شما باید بتوانید که تنش‌هایی که در مذاکره به وجود می‌آید را مدیریت کنید.

تنش‌هایی همانند: درخواست برای حقوقی که فکر می‌کنید لایقش هستید بدون آن‌که حریص به نظر بیایید، گفتن نقص‌ها و کمبود در پیشنهاد بدون آن‌که کوچک به نظر بیایید و مصر بودن بدون آن‌که باعث آزار و اذیت شوید. مذاکره‌کنندگان معمولا می‌توانند از افتادن در این چاله‌ها با ارزیابی این‌که دیگران منظور شما را چطور برداشت می‌کنند جلوگیری کنند (برای مثال تمرین مصاحبه شغلی با دوستان).

۲) آن‌ها را متقاعد کنید که چرا شما لایق چیزی که می‌خواهید هستید

برای موفقیت تنها نظر مثبت آن‌ها نسبت به شما کافی نیست. آن‌ها باید باور داشته باشند که شما ارزش چیزی که می‌خواهید را دارید. هیچ‌وقت بعد از گفتن پیشنهاد سکوت نکنید و علت پیشنهاد را نیز بیان کنید. تنها خواسته‌های‌تان را مطرح نکنید (مانند ۱۵٪ حقوق بیشتر یا کار از خانه هر هفته یک‌بار) بلکه بگویید چرا باید اینگونه باشد (دلایلی که شما باید پول بیشتری از سایر افراد که می‌خواهند استخدام شوند دریافت کنید یا مثلا فرزند شما روز‌های چهارشنبه زودتر از مدرسه به خانه می‌آید، بنابراین باید از خانه کار کنید یا …)

اگر هیچ دلیلی برای خواسته‌ای نداشته باشید اصلا عاقلانه نیست که آن خواسته را مطرح کنید.

باز می‌گویم: مراقب تنش ذاتی بین محبوبیت و توصیف خواسته‌تان باشید. گفتن اینکه شما به شدت باارزش هستید ممکن است باعث شود شما فرد متکبری به نظر بیایید، اگر روش درست ارتباط و گفتن آن را بلد نباشید.

۳) نشان دهید که آن‌ها می‌توانند شما را استخدام کنند

اگر کسی شک کند که در پایان کار شما پیشنهاد کاری را رد خواهید کرد، هیچوقت سخنرانی بزرگ سیاسی و اجتماعی برای گرفتن پیشنهاد عالی و بی‌نقص شما را نخواهند شنید. چه کسی دوست دارد وسیله استتار برای شرکت دیگر باشد؟ اگر دوست دارید که موقعیت و شرایط بهتری در پیشنهاد کاری داشته باشید این را کاملا واضح کنید که قرار است برای آن‌ها کار کنید.

بعضی اوقات شما برای آن‌که نظر افراد را جلب کنید، می‌گویید که همه مرا می‌خواهند اما هر چقدر بیشتر به این کار ادامه دهید بیشتر از نظرشان می‌افتید. پس فایده این کار چیست؟ اگر می‌خواهید تمام چیز هایی که به عنوان اهرم فشار دارید را بیان کنید، باید تعادل مناسبی با گفتن این‌که چرا و تحت چه شرایطی راضی به چشم پوشی از آن‌ها هستید را بگویید و پیشنهادی را قبول کنید.

۴) طرف مقابل را درک کنید

قبل از این‌که سعی کنید بر فرد رو‌به‌روی‌تان نفوذ کنید، باید او را درک کنید. چه چیزهایی مورد علاقه اوست و از بابت چه چیزهایی نگران است؟ برای مثال، مذاکره با رئیس آینده‌ بسیار متفاوت‌تر از مذاکره با مدیر منابع انسانی است. به هنگام مصاحبه شغلی با مدیر منابع انسانی باید استراتژی متفاوتی نسبت به مصاحبه شغلی با رئیس اتخاذ کنید.

موقع صحبت با مدیرعامل شما می‌توانید سوالات خود را بپرسید، اما نباید با درخواست‌های بی مورد فردی که قرار است مدیر آینده شما شود را اذیت کنید. در این شرایط می‌توانید بیشتر راجع به سودهایی که به شرکت خواهید رساند، صحبت کنید.

از طرفی مسئول منابع انسانی وظیفه دارد که ۱۰ نفر را استخدام کند و بنابراین نمی‌خواهد که سابقه کارش خراب شود، بنابراین همه چیز را در مورد خود، سوابق و اتفاقاتی که در زندگی کاری برای‌تان رخ داده، بیان کنید.

۵) محدودیت‌ها را در نظر داشته باشید

آن‌ها ممکن است از شما خوش‌شان بیاید، ممکن است فکر کنند شما لایق همه چیزهایی که درخواست کردید هستید، اما باز احتمال دارد که این کار را به شما ندهند. چرا؟ به این دلیل که ممکن است محدودیت های سفت و سخت مانند بیشینه درآمد داشته باشند که با هیچ بحث و مذاکره‌ای قابل حل نیست. وظیفه شما این است که نقاط انعطاف و نقاط غیرقابل بحث را پیدا کنید.

برای مثال اگر شما در یک شرکت بزرگ استخدام می‌شوید که همراه شما ۲۰ نفر دیگر استخدام خواهد شد، احتمالا آن‌ها نمی‌توانند به شما حقوق بیشتری نسبت به دیگران بدهند. اما ممکن است که بتوانید بر روی روز‌ شروع، زمان مرخصی و یا پاداش امضای قرارداد بحث کنید. از طرف دیگر اگر می‌خواهید با یک شرکت کوچک‌تر کار کنید که هیچ فردی را قبلا در سمت شما استخدام نکرده، شاید در مورد حقوق اولیه و عنوان شغلی مایل به بحث باشند اما در مورد سایر موارد این‌طور نباشد. هرچقدر بیشتر محدودیت‌ها را درک کنید بیشتر می‌توانید مواردی را پیشنهاد دهید که به نفع هر دو طرف باشد.

۶) برای سوالات سخت آماده باشید

بسیاری از داوطلبان با سوالات بسیار سختی رو‌به‌رو می‌شوند که انتظار آن را نداشتند. سوالاتی مانند : «آیا پیشنهاد کاری دیگری دارید؟ اگر فردا به شما پیشنهاد کار دهیم قبول خواهید کرد؟ آیا ما در اولویت اول شما قرار داریم؟» اگر شما آماده نباشید، ممکن است از پاسخ دادن طفره رفته و یا بدتر، دروغ بگویید. توصیه من این است که هیچ‌گاه در مصاحبه شغلی دروغ نگویید. دروغ شما مکررا به بحث باز می‌گردد تا به شما صدمه بزند و حتی اگر نزند هم کار غیراخلاقی است.

خطر دیگری که شما را تهدید می‌کند این است که با سوالات سخت رو‌به‌رو شوید و تلاش زیادی کنید که نظر آن‌ها را جلب کنید و در نهایت کنترل کار را از دست دهید. رمز کار این است: باید خودتان را برای سوالات و مشکلاتی که شما را در حالت تدافعی قرار می‌دهند و باعث می‌شوند شما احساس ناراحتی کنید یا نقطه ضعف خود را نشان دهید آماده کنید. هدف شما پاسخ دادن صادقانه به سوالات است بدون آن‌که یک داوطلب بی‌میل به نظر بیایید و بدون این‌که بیش از اندازه حساس باشید. اگر از پیش به فکر پاسخ دادن به یکی از سوالات سخت باشید، احتمال اینکه در آن مورد دچار مشکل شوید کم است.

۷) بر نیت پرسشگر تمرکز کنید و نه بر سوال.

علی رغم آمادگی شما، اگر فردی بیاید و از شما سوالی بپرسید که از آن نظر انتظارش را نداشتید، این قانون ساده را در یاد نگه دارید: سوال مهم نیست، بلکه نیت کسی که آن سوال را می‌پرسد مهم است. گاهی اوقات سوال واقعا سخت است اما هدف پرسشگر ساده است. کارفرمایی که از شما می‌پرسد «آیا فردا مایل به قبول این پیشنهاد هستید یا نه؟» شاید می‌خواهد صرفا بداند که آیا به کار مشتاق هستید و نمی‌خواهد شما را مجبور به کاری کند که دوست ندارید. سوالی مانند «آیا پیشنهاد های کاری دیگری نیز به تو داده شده؟» هم برای این نیست که نقطه ضعف شما را پیدا کند. بلکه بخاطر فهمیدن نوع شغلی است که شما دنبالش می‌گردید و آیا اینکه این شرکت می‌تواند شما را استخدام کند یا نه.

هر زمان که از سوال خوش‌تان نیامد، بدترین شرایط ممکن را در نظر نگیرید. بلکه به جای آن، به روشی پاسخ دهید که فکر می‌کنید هدف آن‌ها بوده یا از آن‌ها بخواهید توضیحات واضح‌تری در مورد سوالی که پرسیده‌اند بدهند. اگر شما در یک مکالمه واقعی بفهمید که فرد به دنبال چه چیزی است و رغبت خود را برای کمک به وی برای حل مشکل نشان دهید، هر دو شما در این ارتباط برنده هستید.

۸) کل شرایط را در نظر بگیرید

متاسفانه برای بسیاری از آدم‌ها «بحث برای کار» و «بحث برای درآمد» یکی است و فکر می‌کنند اصل کار در مورد درآمد است. اما بیشتر رضایت شغلی شما از عوامل دیگری می‌آید که می‌توانید در مورد آن ها مناقشه کنید که حتی ساده‌‌تر از بحث در مورد درآمد است. تنها بر روی درآمد کار قفلی نزنید.

بر روی ارزش کل معامله توجه کنید مانند: مسئولیت‌ها، موقعیت، مسافرت، انعطاف در ساعات کاری، فرصت های رشد و ارتقاء درجه، مزایای شغلی، امکان ادامه تحصیل حین کار و غیره. تنها در مورد اینکه چطور می‌خواهید پاداش بگیرید فکر نکنید، بلکه به زمان آن هم توجه داشته باشید. شما ممکن است کاری را انجام دهید که فعلا درآمد کمتری داشته باشد اما در آینده شما را در موقعیت بهتری قرار دهد.

۹) درباره چندین مشکل یکجا بحث کنید و نه به ترتیب

اگر کسی به شما پیشنهادی دهد که با برخی از قسمت هایش مشکل داشتید، بهتر است تغییراتی که می‌خواهید انجام شود را یکجا پیشنهاد دهید. برای مثال نگویید «حقوق یک مقدار کم است. آیا می‌توانید بیشترش کنید؟» و بعد از این‌که او قبول کرد باز بگویید «ممنونم. حالا چند تا چیز دیگر هم هست که خوشحال می‌شوم اگر انجامش دهید…» اگر در ابتدا تنها یک خواسته داشته باشید، او فکر می‌کند که با قبول کردن آن خواسته شما پیشنهاد را قبول خواهید کرد (یا حداقل تصمیمی خواهید گرفت) اگر همینطوری بگویید «یک چیز دیگر هم هست که…» حوصله او سر می‌رود و دیگر آن بخشندگی را نباید از او انتظار داشته باشید.

بنابراین، اگر بیش از یک خواسته دارید تنها آن‌ها را نام نبرید بلکه اهمیت هر کدام از این خواسته‌ها را نیز برایش شرح دهید. در غیر اینصورت او ممکن است تنها دو تا از کم ارزش‌ترین خواسته‌های شما را قبول کند. و چون قبول کردن برخی خواسته‌ها ساده است، او اینطور فکر خواهد کرد که نصف راه را برای جلب نظر شما طی کرده. در نهایت این شما هستید که می‌مانید و یک پیشنهاد نه چندان مورد رضایت و یک استخدام‌کننده که فکر می‌کند کارش را به خوبی انجام داده است.

۱۰) بی دلیل بحث نکنید

در برابر وسوسه برای نشان دادن این‌که بحث‌کننده خوبی هستید، مقاومت کنید. دانشجویان دکتری مدیریت بازرگانی که فقط یک کلاس برای مذاکره کردن برداشته‌اند به این مشکل دچار شدند: آن‌ها بدون کنترل و آشفته‌وار به بحث رفتند، در حالی‌که فرد مصاحبه‌کننده همکار آینده آن‌ها بود. توصیه من این است که اگر کسی برای شما اهمیت دارد، بحث کنید، اما بر روی هر چیز کوچکی چانه نزنید. دعوا و جدل برای گرفتن کمی بیشتر از آن‌چه دارید می‌تواند دیدگاه افراد را نسبت به شما تغییر دهد و حتی توانایی شما در برقراری رابطه با شرکت را بعد‌ها در صورت وقوع کاهش دهد.

۱۱) در مورد زمان‌بندی پیشنهاد‌ها فکر کنید

در شروع پیدا کردن کار، شما اغلب باید حداقل یک پیشنهاد کاری داشته باشید که احساس آرامش کنید. این مورد برای افرادی که یک دوره یا آموزش را تمام کرده‌اند درحالی‌که همه در حال مصاحبه کردن هستند و بعضی نیز از الان برای پیروزی شادی می‌کنند، مهم تر است. گرفتن یک پیشنهاد کاری سریع معمولا می‌تواند همراه با مشکل باشد.

هنگامی که یک شرکت پیشنهادی را داده، انتظار دارد به زودی جواب منطقی دریافت کند. اگر دوست دارید دقت بیشتری در انتخاب کارها داشته باشید، مهم است که پیشنهاد‌های‌تان در بازه‌ی زمانی یکسانی مطرح شوند تا بتوانید معایب و مزایای هر یک را نسبت به هم بسنجید.کاری که می‌توانید انجام دهید اینست که پیشنهادهای اولیه را کمی طول دهید و یا اگر یک پیشنهاد بهتر دریافت کردید، برای مصاحبه شغلی با آن شرکت فرایند را تسریع کنید.

البته در نظر داشته باشید که اگر کارفرمایی را زیاد دست به سر کنید (و یا بیش از اندازه به کاری اهمیت دهید) ممکن است توجه شرکت مورد نظر را از دست بدهید و فرد دیگری را به جای شما استخدام کند. اما روش‌های ماهرانه‌ای برای حل این مشکلات وجود دارد. برای مثال اگر می‌خواهید مصاحبه‌ای را به تعویق بیندازید کافی است بخواهید که برای بار دوم یا سوم از شما مصاحبه کنند.

۱۲) در موارد بی‌جا اصرار نکنید

مردم دوست ندارند که به آن‌ها بگویید: «یا این کار را انجام بده یا…» پس از دادن هرگونه پیشنهاد قطعی خودداری کنید. بعضی اوقات ما سهوا تلاش می‌کنیم که قدرت خودمان را نشان دهیم یا احساس بی‌نتیجه ماندن پیدا می‌کنیم و این ممکن است به راه اشتباهی منتهی شود. فرد مقابل شما نیز ممکن است همین کار را انجام دهد. تجربه شخصی من هنگام مواجهه با این شرایط این است که خیلی ساده آن را نادیده بگیرید چون ممکن است در هر زمانی فردی که این پیشنهاد را داده متوجه شود این کارش باعث به هم خوردن معامله می‌شود و بخواهد که از تصمیمش صرف نظر کند.

او زمانی می‌تواند این کار را راحت‌تر انجام دهد که اصلا بحثش را نکرده باشید. اگر کسی به شما بگوید «ما هیچوقت این کار را انجام نخواهیم داد» روی حرف خودتان نایستید و مجبور نکنید که حرفش را تکرار کند. به جای آن بهتر است بگویید: «درک می‌کنم که با این شرایط فعلی قبول خواسته من چقدر سخت است. شاید بهتر باشد در مورد فلان چیز و فلان چیز با هم بحث کنیم» تظاهر کنید که آن پیشنهاد قطعی هیچ‌وقت داده نشده و از این‌که او را به این بحث بکشانید جلوگیری کنید. اگر گفته او واقعی باشد در گذر زمان به شما واضحا خواهد گفت.

۱۳) به یاد داشته باشید آن‌ها قرار نیست به دنبال شما باشند

مذاکرات سخت در مورد حقوق یا تاخیرهای طولانی در تایید یک پیشنهاد رسمی می‌تواند باعث شود فکر کنید که از شما خوش‌شان نمی‌آید و قصد اذیت دارند. اما اگر شما در این روند بسیار جلوتر باشید، این افراد از شما بیشتر خوش‌شان می‌آید و دوست دارند که همینطور روند ادامه پیدا کند. نارغبتی به ادامه و حل بعضی از مشکلات می‌تواند باعث انعکاس محدودیت هایی شود که شما از آن‌ها قدردانی نمی‌کنید.

یک وقفه در گرفتن برگه پیشنهاد کاری ممکن است به معنای مشکلات زندگی و کاری مدیر استخدامی باشد و شما تنها نگرانی او نباشید. پس در تماس باشید ولی صبوری کنید. اگر نمی‌توانید صبر کنید هم هیچگاه با یاس و یا عصبانیت زنگ نزنید. بهتر است با پرسش این‌که چه زمانی به ملاقات آن‌ها بروید و این‌که چه کاری می‌توان انجام داد تا کار‌ها بهتر و سریع‌تر پیش برود شروع کنید.

۱۴) همیشه بر میز مذاکره باشید

به یاد داشته باشید، چیزی که امروز قابل بحث نیست ممکن است فردا بحث شود. به مرور زمان، علایق و محدودیت‌ها نیز تغییر می‌کند. زمانی که فردی نه می‌گوید منظورش «نه، با توجه به شرایط فعلی» است.

یک ماه بعد ممکن است فردی کاری را انجام دهد که قبلا نمی‌توانسته انجامش دهد، چه افزایش مهلت زمان پیشنهاد کاری باشد و چه افزایش درآمد شما.

رئیسی را در نظر بگیرید که درخواست کار کردن از خانه در روز‌های چهار‌شنبه را رد می‌کند. شاید این بخاطر نبود انعطاف در مشکل فعلی باشد، اما ممکن است به این خاطر باشد که شما نتوانسته‌اید اعتماد وی را برای این کار جلب کنید. بعد از شش ماه، ممکن است موقعیت شما به قدری بهتر باشد که بتوانید او را برای این کار قانع کنید که مداوما دور از اداره کار خواهید کرد.

به ادامه مکالمه مشتاق باشید و به دیگران این اجازه را بدهید که به مشکلاتی که حل نشده و در موردشان بحثی نشده برگردند.

۱۵) به دنبال رضایت درونی باشید

این آخرین و مهم‌ترین نکته است. شما می‌توانید مانند یک فرد حرفه‌ای بحث کنید و باز هم آن مذاکره را از دست دهید. در نهایت، این خوب بودن کار است که باعث حس رضایت شما می‌شود و نه خوب بودن مذاکره.

تجربه و تحقیق نشان می‌دهد که شرکت و وظیفه‌ای که دارید، مسیر شغلی و روزمرگی هایی که بر روی شما تاثیر می‌گذارد (مانند همکاران و رئیس شما) نسبت به جزئیات قرارداد بیشتر می‌تواند بر روی رضایت شما تاثیرگذار باشد.

این راهنمایی‌ها باید به شما کمک کند که بتوانید به طور موثرتری مذاکره کنید و شغل مورد علاقه‌تان را به دست بیاورید. اما این‌ها زمانی وارد بازی می‌شوند که شما یک برنامه عقلانی و جامع‌نگر داشته باشید که مطمئن شوید راهی که انتخاب می‌کنید شما را به چیزی که می‌خواهید، می‌رساند.