تعداد شیعیان کم یا زیاد نمیشود
در کتاب المحاسن نوشته احمد بن محمد البرقی (درگذشت ۲۷۴ق.) که ظاهرا یکی از قدیمترین کتابهای باقی مانده از شیعه در دوران غیبت صغری است. بابی وجود دارد به نام الصفوة و النور و الرحمة. بیشتر روایاتی که در این باب گرد آمده روایاتی درباره امامت و ولایت است. این روایات بر چند محور است. یک دسته از روایات از خلقت ویژه مومن (یعنی شیعه) سخن میگوید. در دستهای از روایات خلقت مومن از نور دانسته شده است که همان نور الهی است. در دستهایی دیگر از روایات تاکید شده که خلقت امامان و انبیا از خاک خاصی از اعلیعلیین است و قلب مومنان نیز از همان خاک خلق شده است اما باقی بدنشان از خاکهای دیگر است. این روایت به شکلی نمادین بین محبت مومن به اهل بیت (که جایگاهش قلب است) و وجود واقعی پیامبر و امام پیوند ایجاد میکند.
اگر خلقت قلب مومنان یعنی شیعیان از پیش و در ازل از خاک خاصی صورت گرفته باشد در نتیجه گویی قلب مومنان از عصر ازل از دیگر مردمان متمایز است. در نتیجه شیعیان از قبل معلوماند و این چیزی است که در برخی روایات این فصل از کتاب به آن تصریح شده است؛ یعنی تصریح شده که تعداد شیعیان از پیش معلوم است و امکان ندارد که کسی به جرگه شیعیان وارد شود. حتی یکی از روایات تصریح میکند که با مردم بر سر اعتقاد به تشیع نجنگید (لا تخاصمو الناس) مردم اگر میتوانستند ما را (یعنی اهل بیت) دوست بدارند چنین میکردند اما هیچ کس به مومنان اضافه یا از آنان کم نخواهد شد.
برخی از پژوهشگران تاکید کردهاند که محاسن احمد بن محمد البرقی در دورانی نوشته شده که شیعه بیش از هر چیز نیاز داشت تا انسجام درونی خود را تقویت کند و از دیگر گروههای اسلامی متمایز شود. در حقیقت تمایز و انسجام دو روی یک سکه است که هویت یک قوم یا گروه فکری و عقیدتی یا اجتماعی را تقویت میکند و برای این کار چه مفهومی بهتر از ترسیم کیهان شناختی خاصی بود که از خلقت ممتاز شیعیان یا خاک مشترک آنان خبر بدهد.
این یکی از نکات جالبی بود که شایسته غفرانی در کتاب «Walāya in the Formative Period of Shi’ism and Sufism, A Comparative Analysis» به آن اشاره کرده است. نگاشتن گزارشی از این کتاب بهانهای شد تا سری به کتاب محاسن برقی بزنم و روایات این بخش را مرور کنم. خانم غفرانی در کتابش با مطالعه مفهوم ولایت در قدیمترین آثار باقی مانده از تشیع و تصوف، تلاش میکند نشان دهد که مفهوم ولایت چگونه از یک مفهوم با سویههای سیاسی و در معنای جانشینی پیامبر(ص) به سمت مفهومی با سویههای غلیظ متافیزیکی و الهیاتی حرکت کرده است.
گزارش من از کتاب خانم غفرانی در شماره چهارم مجله معرفت شیعه منتشر شده است. این مقاله را در صفحه ۴۹ تا ۶۰ این مجله بخوانید. سایت مجله با جستجو در گوگل در دسترس است. متاسفانه ویرگول اجازه نمیدهد که لینک مجله را اینجا بگذارم.

مطلبی دیگر از این انتشارات
القاعده با داعش فرق دارد
مطلبی دیگر از این انتشارات
دیالکتیک علم و دین؛ الگوی عقلانی تاریخ ما
مطلبی دیگر از این انتشارات
گزارشی از کتاب ایران دوران قاجار