ارزش تجربه – ارزش یک تجربه چقدر است؟
یک تجربه چقدر می ارزد؟
به نظر شما یک تجربه چقدر می ارزه؟ صدهزار تومان؟یک میلیون تومان؟ یک میلیارد تومان؟ فرض کنید مغازه هایی هستند که تجربه می فروشند. شما تجربه های خوب را می خرید یا تجربه های بد را؟ اصلا شما حاضرید پول بدید و تجربه های بقیه را بخرید؟ آیا برای شما اتفاق افتاده که در اثر یک اشتباه خسارت ببینید؟ مجبور شدید غرامت بپردازید؟ تاحالا تاوان داده ایید؟ حسرت خورده ایید؟
تجربه بد یا تجربه خوب؟
قطعا برای همه ما پیش آمده که در شرایطی مجبور شده اییم تاوان بپردازیم.تاوان گذشته یا تصمیمات اشتباه خودمان را. گاهی با هزینه های کم، گاهی با هزینه های زیاد. تجربه های ما در اثر اشتاباهتمان به وجود می آیند.برای تجربه نکردن چیز های جدید، کافیست همان راهی را برویم که دیروز می رفته ایم.اکثر صاحبان کسب وکار یا کسانی که ایده ی خوبی برای شروع استارتاپ دارند مرتکب این اشتباه میشوند.که فقط به خاطر داشتن چند تجربه منفی دست از تلاش بر می دارند. چیزی که شما دارید که جامعه ما اسم آن را تجربه بد می گذارد فوق العاده ارزشمند است.
تجربه در سیلیکون ولی چقدر می ارزد؟
در سیلیکون ولی تجربه های بد گران است. آنجا بیشتر از آنکه به تعداد استارتاپ های موفق یک نفر توجه کنند، به دنبال کسانی هستد که تجربه های منفی دارند.آنها خیلی خوب می دانند که شکست ها درس های خوبی دارند. و مطمئن هستند که هیچ کس دوبار یک اشتباه را مرتکب نمی شود. اگر قرار باشد یک تجربه تلخ را به دوست تان انتقال دهید،چطور اینکار را می کنید؟ شاید کمتر از یک جمله باشد؛ اما فقط شما ارزش واقعی آن را می دانید.
می خواهم بگویم تجربه خیلییییی باارزش است. بله تجربه کالای بسیار گرانبهایی است. اگر تجربه به درستی منتقل شود می تواند جلوی بسیاری از هزینه های گزاف را در آینده بگیرد. یا اینکه از رفتن دیگران در مسیرهای نادرست پیشگیری کند. مشورت یک راه انتقال تجربه است.ما برای موفقیت در زندگی شخصی و کاری نیاز به مشورت با افراد با تجربه تر داریم. پس تجربه کالای ارزشمندی است. افرادی که سخاوتمندانه آن را در اختیار دیگران قرار می دهند ارزشمندترند. نویسنده ها،مدرس ها و… . و همه کسانی که از گفتن یا نوشتن تجربه نمی ترسند. آیا شما هم به ارزش تجربه ها و ارزش افراد با تجربه فکر کرده اید؟
جملههای کوتاه زیباست. اما معمولاً نمیتوان به آنها بعنوان توصیهای قطعی یا مفهومی علمی نگاه کرد. اما شنیدن و خواندن آنها آرامشبخش و خوب است. خیلی وقت ها باعث میشود تلنگری بخوریم. جرقه ایی در زندگی ما ایجاد شود که مقدمه تحول باشد. جمله های کوتاه زیبا و مفید هستند.
تا می توانید تجربه بخرید.
یادمه که وقتی 12 سالم بود توی مجله خلاقیت یک داستان زیبا خواندم.می خواهم آن داستان را برای شما نقل کنم. نوشته بود که وقتی داشتم وارد کوچه ایی می شدم پیرمردی را دیدم که به من گفت: از این کوچه نرو بن بسته، پشیمان می شوی، عذاب می کشی، پیر میشوی… اما من گوش نکردم. و با پوزخندی وارد کوچه شدم. آنموقع 21 سالم بود.الان که دارم از کوچه بیرون میام 71 سالم است. در حالی که پیر شده ام، خسته شده ام و پشیمان شده ام. تازه می فهمم که عمرخیلی کوتاه است. کوتاه تر از آن که بخواهیم همه چیز را از اول تجربه کنیم. کتاب ها یکی دیگر از ابزار های انتقال تجربه اند. خواندن سرگذشت دیگران باعث میشود جای انها زندگی کنیم. یادبگیریم. بخندیم، گریه کنیم.
ما برای انجام همه چیزها فرصت پیدا نخواهیم کرد. زیرا این زندگی ما زندگی کوتاهی است و بعد می میرید. پس بهتر است کاری که با زندگیمان می کنیم، واقعا خوب باشد. و واقعا ارزشش را داشته باشد. نقل قول از : استیو جابز
شما بگویید ارزش یک تجربه چقدر است؟
در یک خط یک تجربه منفی برای ما بنویسید.منتظر دیدگاه با ارزش شما هستم.
مقالات بیشتر در : www.Hossein-Aslani.com
مطلبی دیگر از این انتشارات
4 درس متحول کننده از فیلم "ماتریکس 4"
مطلبی دیگر از این انتشارات
طراحی فرم و فیلد های متنی – کامپوننت های رابط کاربری
مطلبی دیگر از این انتشارات
7 درس بازاریابی که می توان از فیلم “ما همه با هم هستیم” یاد گرفت – بخش اول