4 درس متحول کننده از فیلم "ماتریکس 4"

ماتریکس 4 - نئو
ماتریکس 4 - نئو

ماتریکس یک اثر هنری پیش‌گویانه است. بدون شک یکی از نمادین‌ترین فیلم‌های تمام دوران است. یک اکشن ماجراجویی علمی تخیلی مرموز که زیر آن تفسیری عمیقاً فلسفی از زندگی، جهان و هر آنچه در میان است پنهان‌شده. واچوفسکی (کارگردان فیلم) که به‌شدت تحت تأثیر فلسفه قرارگرفته، از «شبیه‌سازی و هاپررئالِ» فیلسوف فرانسوی ژان بودریار الهام گرفته.

وقتی‌که دیگر بحث تقلید نیست، نه تکرار و نه حتی تقلید. فیلم فراتر از لفاظی های سطحی است و ما را به اعماق عمیقی می‌برد که همه ما را وادار به گفتن WTFمی‌کند.

این فیلم به طرز وحشتناک دقیقی جامعه کنونی را به تصویر می‌کشد و پیچیدگی‌های پنهان زندگی را به ما یاد می‌دهد. به نظر می‌رسد که همه ما سرگردان شده‌ایم. پس چگونه از سیستم فرار کنیم؟ در اینجا 4 درس عمیق تغییر زندگی از ماتریکس آورده شده است.



اگر احساس می‌کنید نیاز دارید از شر سیستم‌های از پیش تعریف‌شده در زندگی خلاص شوید مطالعه کتاب تمرین عمل‌گرایی آقای ست گادین را شدیداً توصیه می‌کنم در این مقاله 5 دلیل مطالعه این کتاب را نوشته‌ام.



1. تا زمانی که باور نکنید که می‌توانید، نمی‌توانید این کار را انجام دهید.

«فکر نکن که هستی. بدان که هستی.» - مورفئوس

نیاز است بیشتر بگویم؟ شما این مفهوم را در میلیون‌ها نوع مختلف دیده و شنیده‌اید، مطمئنم.

هنگامی‌که نئو برای اولین بار از اوراکل بازدید می‌کند، معنای "تمت نوس" را به او می‌آموزد. "Temet Nosce" یک عبارت لاتین است که به‌عنوان "خودت را بشناس" ترجمه‌شده است. این عبارت روی پلاکاردی بالای درب آشپزخانه اوراکل بود. باید ناخودآگاه ذهن خود را طوری تربیت کنید که واقعاً باور کند که می‌توانید.

هرگز خودت را باور نخواهی کرد خودباوری یک پارادوکس است. شما باید هویت چیزی را که می‌خواهید، مجسم کنید.، نه با اندیشیدن، بلکه با دانستن. دانستن یعنی عمل کردن به دانش؛ با انجام دادن. شما معتقدید که می‌توانید کاری را به‌سادگی انجام دهید. این‌گونه بود که شروع به نوشتن و انتشار کردم این مقاله کردم - با این باور که من همان نویسنده‌ای هستم که ذهنم به من می‌گفت که زندگی‌ام نیمه‌تمام می‌ماند اگر این مقاله را ننویسم و منتشر نکنم.

ذهن خود را از انجام این کار برای پرورش خودباوری تغییر دهید. در عوض، به آن فکر کنید تا هر کاری را که می‌خواهید انجام دهید، انجام دهید.

به قول حافظ: «آنچه می‌گوییم خانه‌ای می‌شود که در آن زندگی می‌کنیم».

2. دنیایی که شما تصور می‌کنید واقعی نیست!

"ذهن شما آن را واقعی می‌کند." – مورفئوس

مغز شما ازنظر بیولوژیکی شرطی شده است تا جهان را از طریق پارادایم تصورهای شما از خودتان درک کند. این بر اساس باورهای ترکیبی در مورد خودتان است که در طول زمان به دست آورده‌اید. اگر باور داشته باشید که آنچه ذهن شما در مورد خودتان به شما می‌گوید واقعی است، مغز شما به معنای واقعی کلمه به دنبال شواهدی برای اثبات صحت این باورها می‌گردد.

آیا فکر می‌کنید که افکار منفی در ذهن شما وجود دارد؟ در این صورت، مغز شما به دنبال اطلاعاتی خواهد بود تا آن‌ها را واقعی نشان دهد. مغز شما به‌طور ناخودآگاه برنامه‌ریزی‌شده است و از سوگیری تائید برای انحراف درک شما از جهان استفاده می‌کند.

"شما باید درک کنید، اکثر این افراد آماده جدا شدن از برق نیستند. و بسیاری از آن‌ها به‌قدری ناامید و ناامیدانه به سیستم و دستورالعمل‌ها وابسته هستند که برای محافظت از آن مبارزه خواهند کرد. نئو شما هم مثل بقیه در اسارت به دنیا آمدید. در زندانی که نمی‌توانی آن را بچشی، ببینی و لمس کنی. زندانی مثل ذهنت.» - مورفئوس

افکار و احساسات شما واقعی نیستند. پس آن‌ها چه هستند؟ واکنش ادراک. آنچه ممکن است واقعی به نظر برسد می‌تواند ما را نابود کند. آنچه می‌بینیم، احساس ما را شکل می‌دهد. آنچه ما احساس می‌کنیم بر روی خودباوری ما تأثیر می‌گذارد. افکار ما به احساسات و احساسات ما به رفتارمان تبدیل می‌شود...

به برخی از بدترین یا تاریک‌ترین لحظات خود فکر کنید. آیا تک‌تک آن لحظات در زمان نگذشته است؟ درد، ناشی از درک ما از لحظاتی است که به یاد می‌آوریم. آنچه باقی‌مانده است، زخم بیولوژیکی است. در این امر آرامشی بیابید و متوجه شوید که می‌توانید شفا دهید و دیدگاه خود را نسبت به جهان ازآنچه می‌دیدید به آنچه می‌بینید تغییر دهید.

«چه چیزی واقعی است؟ "واقعی" را چگونه تعریف می‌کنید؟ اگر در مورد آنچه می‌توانید احساس کنید، آنچه را که می‌توانید بو کنید، آنچه را که می‌توانید بچشید و ببینید صحبت می‌کنید، پس "واقعی" به‌سادگی سیگنال‌های الکتریکی است که توسط مغز شما تفسیر می‌شود.» – مورفیوس

قاشقی وجود ندارد.

«در فیلم ماتریکس، صحنه‌ی معروفی وجود دارد که در آن شخصیت اصلی فیلم یعنی Neo قرار است با Oracle دیدار کند. وقتی نئو وارد آپارتمان اوراکل می‌شود، پسربچه‌ای را می‌بیند که با تمرکز، قاشقی را خم می‌کند. نئو به‌شدت تحت تأثیر این صحنه قرار می‌گیرد و وقتی برای برداشتن قاشق خم می‌شود پسربچه به او توصیه می‌کند: سعی نکن قاشق را خم‌کنی؛ امکان‌پذیر نیست. در عوض، فقط سعی کن حقیقت را درک کنی».

اگر فیلم را دیده باشید به خاطرخواهید آورد که نئو با شنیدن این جمله گیج می‌شود و می‌پرسد «کدام حقیقت؟» و پسربچه پاسخ می‌دهد:

– «اینکه قاشقی در کار نیست».

https://www.aparat.com/v/vQMNo

1. همه اول سقوط می‌کنند.

"بین دانستن مسیر و پیمودن مسیر تفاوت وجود دارد." – مورفیوس

هنگامی‌که نئو اولین پرش خود را از روی دو ساختمان انجام می‌دهد، پس‌ازاینکه به‌اشتباه خود را متقاعد می‌کند که می‌تواند این کار را انجام دهد، شکست می‌خورد.

شکست اجتناب‌ناپذیر است. اما شما نمی‌توانید موفق شوید مگر اینکه تلاش کنید و سقوط کنید. شما می‌دانید چه‌کاری باید انجام دهید اما می‌ترسید با صورت به زمین برخورد کنید. اما نباید بترسید. در طول زندگی شما "اول"های زیادی وجود دارد. سن معنی ندارد. ممکن است هرگز «اول» خود را در مورد هر چیز خاصی تجربه نکنید تا زمانی که شرایط به شما اجازه دهد. یا تا زمانی که از مسیر خود خارج شوید و سعی کنید خودتان را به سن یا قاعده‌های دیگر محدود نکنید. اولین تلاش شما ممکن است (و احتمالاً) با شکست مواجه شود. آن را بپذیرید و در آغوش بگیرید. تفاوت در تسلیم نشدن پس از اولین سقوط است. بلند شوید و دوباره امتحان کنید. اگر بعد از بلند شدن افتادید اشکالی ندارد.

اکنون می‌توانید باتجربه حرکت کنید. بلاتکلیفی و درگیری درونی باعث از دست رفتن زمان زیادی می‌شود. من این اشتباه را بارها مرتکب شده‌ام تا زمانی که برای اولین بار زمین نخورید نمی‌دانید چه چیزی برای شما مناسب است یا نه. آزمون‌وخطا راهی برای پیگیری و تسلط است. سعی کنید و سپس شروع به تفریق کنید.

4. اعتقاد کورکورانه به خود!

گاهی اوقات، این دقیقاً همان چیزی است که شما نیاز دارید. برای اینکه هیچ دلیل منطقی برای باور به خود نداشته باشید اما به‌هرحال دارید.

دیالوگ ماتریکس 4
دیالوگ ماتریکس 4


"تو باید همه‌چیز را رها کنی، نئو. ترس، شک و ناباوری. ذهنت را آزاد کن.» - مورفیوس

من دقیقاً همین کار را انجام می‌دهم که این مقاله یا کتاب را می‌نویسم. . اعتقاد کورکورانه به خودم تنها چیزی است که اکنون برای من باقی‌مانده است. تنها چیزی که تابه‌حال احساس کرده‌ام ترس، شک و ناباوری بوده است. من مطمئن هستم که شما هم در یک مقطع زمانی این احساسات را تجربه کرده‌اید. گذشته و شرایط فعلی شما ممکن است باعث شود که فکر کنید احمقانه است حتی در مورد این ایده که به خودتان فکر کنید. رهایی در رها کردن یافت می‌شود. تائید کنید. تسلیم شوید. بپرید. حقیقت این است که چه چیزی برای از دست دادن دارید؟ وقتی در کف زمین هستید، دلیل بیشتری دارید که کور شوید و ببینید چه اتفاقی می‌افتد. بدترین اتفاق قبلاً افتاده است، درست است؟ اگر نمی‌توانید پایین‌تر بروید، فقط یک‌جهت دیگر وجود دارد. برای راهنمایی، شما نیازی به نقشه ندارید. مسیر مقصدی ندارد. راه رفتن را شروع کنید. ببینید به کجا خواهید رفت. فردا هرگز وعده داده نشده است، پس آن چشم‌بند را بپوشید و اجازه ندهید پیام‌های شبکیه چشم به مغزتان زندگی شمارا دیکته کند. قرص قرمز رو بخورید به یاد داشته باشید، قاشقی وجود ندارد.



- دانلود ماتریکس 4 با زیرنویس فارسی

تهیه کتاب تمرین عمل‌گرایی – ست گادین – روشی برای دستیابی به حقیقت. قرص قرمز ماتریکس.