هزارتوی جذب؛ حرکت از سنت به سمتِ نوآوری
روایت سومین ایستگاه از هزارتوی اچآر
در دنیای منابع انسانی، جذب نیرو فقط پر کردن یک جای خالی نیست.
این جمله شاید بارها شنیده شده، اما در عمل، همچنان بسیاری از سازمانها با همان نگاه سنتی و عجولانه، به دنبال جذب نیروی انسانی هستند—بیآنکه بفهمند کیفیت تیم، از کیفیت جذب آغاز میشود.

در سومین جلسه از سلسله رویدادهای «هزارتوی اچآر»، موضوع «فرآیندهای جذب منابع انسانی» در کانون توجه قرار گرفت. رویدادی که با حضور ۳۰ نفر از فعالان منابع انسانی در فضای کار اشتراکی آبی سفید برگزار شد و روایتگر شکافهای فکری و ساختاری میان «جذب سنتی» و «جذب نوین» بود.
از فرآیند تا تجربه
در ابتدای جلسه، مهسا ابراهیمپور، لید منابع انسانی شرکت کسرا، با ارائهای روشن و صریح، به مرور ساختار گامبهگام جذب پرداخت.
از تعریف نیاز شغلی و نگارش آگهی تا غربالگری، مصاحبه، انتخاب و در نهایت استقرار نیروی جدید.
او به نکاتی اشاره کرد که در ظاهر سادهاند اما اغلب در عمل نادیده گرفته میشوند:
اینکه چطور ساختار یک آگهی، شخصیت برند کارفرما را نشان میدهد.
اینکه شفافیت در فرآیند جذب، احترام به متقاضی و سازمان است.
و اینکه انتخاب کانال جذب، نهتنها یک تصمیم تاکتیکی، بلکه یک انتخاب استراتژیک برای آیندهی تیم است.
مروری بر خطاهای رایج
یکی از ارزشمندترین بخشهای این جلسه، مشارکت حاضران در بازخوانی تجربههایشان بود.
خطاهایی که در فرآیند جذب رخ میدهند، معمولاً تکراریاند:
· تدوین آگهیهای کلی و غیرجذاب
· نبود مسیر شفاف در پاسخدهی و پیگیری
· نگاه سطحی به کانالهای جذب
· استفاده ابزاری از جذب فقط برای رفع نیاز فوری، نه برای ساخت تیم همراستا
همهی این موارد نشان داد که هنوز نیاز داریم جذب را از یک فعالیت «اجرایی» به یک فعالیت «تفکرمحور» تبدیل کنیم.
نگاه تازه: جذب جامعهمحور
در بخش دوم جلسه، مسعود طولابی مدیر جامعه فضای کار اشتراکی آبیسفید، نگاه متفاوتی به فرآیند جذب مطرح کرد:
مدل جذب جامعهمحور.
رویکردی که بهجای انتشار آگهی و انتظار برای رزومه، بر پایهی مشارکت انسانی، شناخت در تعامل، و ارزیابی عملی استوار است.
در این مدل، افراد پیش از آنکه استخدام شوند، در پروژهای، رویدادی یا چالشی با سازمان همکاری میکنند؛ همین تعامل، زمینهای عمیق برای شناخت دوطرفه میسازد.
برای بسیاری از حاضران، این نگاه هم تازه بود و هم ملموس—چرا که بسیاری از تجربههای موفق کاریشان، دقیقاً از دل همین ارتباطها شکل گرفته بود، نه از یک آگهی پرزرقوبرق.
تمرینی برای بازنویسی آگهی
در ادامه، حاضران به بازنویسی یک آگهی شغلی واقعی پرداختند. هدف این تمرین ساده اما کاربردی، این بود که بتوانند از دریچه نگاه متقاضی، متن آگهی را ببینند.
نتیجه این شد که آگهیهایی دقیقتر، انسانیتر، و صادقانهتر شکل گرفتند.
برخی از اصلاحات رایج در این تمرین:
· استفاده از زبان غیرتبعیضآمیز
· مشخصکردن مسیر اقدام و فرآیند بررسی رزومه
· معرفی واقعگرایانه از محیط و فرهنگ سازمان
· حذف کلیشهها و عبارتهای بیاثر مانند متعهد و باانگیزه
هزارتویی که با پناه شروع شد
سلسلهرویدادهای «هزارتوی اچآر» از یک نیاز انسانی آغاز شد:
ساختن پناهگاهی برای متخصصان منابع انسانی. جایی برای شنیدن، گفتن، فکر کردن، و رشد.
در سومین جلسه، این پناهگاه معنای تازهای پیدا کرد:
جایی برای بازنگری در ابزارها، زبان و نگرش ما به جذب.
و شاید مهمتر از همه، جایی برای یادآوری اینکه آدمها فقط رزومه نیستند—و ما فقط مجری فرآیند نیستیم.
#هزارتوی_اچ_آر #پناهگاه_اچ_آر #منابع_انسانی #جذب_نوین #استخدام_هوشمند#HRMaze #برند_کارفرمایی #جذب_جامعه_محور
مطلبی دیگر از این انتشارات
پناه، تابآوری و منابع انسانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
شیشههای رنگی: سفری به دنیای ذهن برای تابآوری بیشتر
مطلبی دیگر از این انتشارات
اول به خودمون فکر کنیم…