بنیانگذار پناهگاه آدمهای بسیار حساس * مربی زندگی و موفقیت اچ اس پیها ---- پی اچ دی در متالورژی و علم مواد و یک آدم بسیار حساس... اینجا در مورد آدمهای بسیار حساس (HSP) اطلاع رسانی میکنم!
آیا بسیار حساس بودن ممکن است باعث افسردگی شود؟
دکتر نسیم خوشدل
درباره من
من نسیم خوشدل هستم Motivational Speaker و یک آدم بسیار حساس (hsp)!
دو سال پیش وقتی با افسردگی دست و پنجه نرم میکردم کتاب آدم بسیار حساس دکتر الین ارون به دستم رسید. بعد از دانستن درباره بسیار حساس بودن همه قطعات پازل سرجایشان قرار گرفتند و تمام داستانها و اتفاقات زندگی به یک باره معنی پیدا کردند. جواب سوالاتی را که سالها بی پاسخ مانده بودند پیدا کردم و هرچه بیشتر خواندم حال بهتری پیدا کردم.
بعدها تصمیم گرفتم این حس خوب را به دیگران هم انتقال بدهم و اینطور شد که پناهگاه آدمهای بسیار حساس بوجود آمد!
خوشحالم اینجا را پیدا کردید، اگر بسیار حساس هستید که خودتان را خواهید شناخت و اگر غیر حساس هستید در مورد آدمهای بسیار حساس اطرافتان (۱ نفر از هر ۵ نفر) یاد میگیرید!
میتوانید ما را در اینستاگرام و تلگرام هم پیدا کنید تا بیشتر آدمهای بسیار حساس را بشناسید، بپذیرید و دوست داشته باشید!
آدم بسیار حساس کیست؟
آدم بسیار حساس دادههای حسی را عمیقتر از آدمهای غیر حساس پردازش میکند. آدم بسیار حساس با چهار مشخصه شناخته میشود:
- پردازش حواس، عواطف و تفکرات در او عمیقتر است.
- به دلیل پردازش عمیق محرکهای بیرونی ( نور، صدا، بو و...) و محرکهای درونی ( احساسات و افکار) او را برانگیخته و کلافه می کنند.
- همدل است و به راحتی احساسات و نیازهای دیگران را درک میکند و به کمک میشتابد.
- به جزییات و ریزهکاریها توجه دارد و متوجه کوچکترین تغییرات میشود.
بسیار حساس بودن یک خصوصیت طبیعی است که از بدو تولد و تا پایان زندگی همراه فرد خواهد بود. در واقع عملکرد مغز و سیستم عصبی آدم بسیار حساس متفاوت است و مدام در حال اضافه کاریست. او تمام اطلاعات، احساسات و انرژی اطرافش را جذب میکند پس طبیعی است در محیطهای شلوغ و پر سر و صدا به سرعت کلافه و خسته شود یا واکنش شدیدتری به مسائل عاطفی نشان دهد. آدم بسیار حساس ممکن است به اشتباه زودرنج، کمتحمل، لوس، خجالتی و حتی ترسو تلقی شود و همین درک نشدن هم بر کلافگی و در هم شکستگیش میافزاید. در مورد آدم بسیار حساس در انتشارات پناهگاه آدمهای بسیار حساس مطالب خوبی پیدا میکنید.
و اما امروز ...
چند روز پیش پیامی در پناهگاه دریافت کردیم که من رو به فکر واداشت و احساس کردم لازم هست راجع بهش بنویسم. متن پیام را با هم بخوانیم:
عذر میخوام از شماها نمیخوام وقت گرانبهای شما را با حرفهام ضایع کنم ولی دیگه نتونستم مقاومت کنم. من پسری دارم یازده ساله که اون هم بسیار حساسه. مسئله اصلی اینه که مدتی هست که فکر خودکشی مثل یک کرم داره مغز منو از داخل میخوره به طوری که حتی وسایل و مکان آن را هم محیا کردم. ولی از این طرف هنوز وقتی به انجامش فکر میکنم تمام بدنم از شدت تعرق خیس میشه و دچار لرزش میشم. تنها نگرانیم سرنوشت پسرم هست که چطور میتونه تو این جامعه پر از گرگ به سرانجام خوبی برسه و مهم تر از همه وابستگی بیش از حد پسرم به من هست که منو از انجام اون کار منع میکنه. چطور بگم از همه کس و همه چیز خسته شدم از آدمهای بیاحساس اطرافم خسته شدم از این که وقتی به کسی کمک میکنی و به جای تشکر توقع داره که اون کار بشه وظیفهات خسته شدم. زندگی برام به بن بست رسیده. بخدا اگر مجبور نبودم برای امرار معاش خانوادهام سر کار برم حاضر نبودم حتی پامو از خونه بیرون بذارم. تو محیط کار همه از من سوءاستفاده میکنن چون میدونن نمیتونم کاری رو ناقص رها کنم. هر روز صبح به این امید از خواب بیدار میشم که روز آخر زندگیم باشه خیلی دوست دارم با یک تصادف بمیرم تا خودکشی برای اینکه لااقل بعد از مرگم خاطره بدی از من در ذهن پاک و معصوم پسرم بجا نمونه. شاید باور نکنید در شادترین وقایع و اتفاقات هم ذهنم از خودکشی منحرف نمیشه. امید دارم خدا هر چه زودتر راهی جلو پام بذاره تا از این وضعیت خلاص بشم. ببخشید مزاحم وقت شما شدم اینجا تنها جایی بود که تونستم حرفم رو بزنم. بیشتر وقتها به این فکر میکنم که چرا من پا به این دنیایی بی ارزش گذاشتم. در این دنیا هیچ جایی برای من وجود نداره شاید باور نکنید ولی من اصلا هیچ هدف و آرزویی ندارم که بخوام به خاطر رسیدن به آنها تلاش بکنم.
این پیام به طور واضح حاکی از افسردگی فرستنده و هجوم افکار آسیب زننده به اوست! فارغ از واکنش ما در پناهگاه به این پیام، نوشتن در مورد ارتباط بسیار حساس بودن و افسردگی و افکاری مثل خودکشی به نظرم واقعا ضروری رسید.
در مورد ارتباط افسردگی و بسیار حساس بودن پاسخ دکتر ارون این است که بستگی دارد!
ما بسیار حساس بودن را یک موهبت میدانیم اما فراموش نکنیم وقتی راجع به آن نمیدانستیم همگی در یک مورد اتفاق نظر داشتیم: یک چیز درست نیست و باید تصحیح بشود. بعضیهایمان نا امید شده بودیم و بعضی دیگر که امید داشتیم میتوانیم این نقصمان را برطرف کنیم از یک مشاور به مشاور دیگر از یک روانشناس به روانشناس دیگر میرفتیم و در مسیر غلط هل داده میشدیم!
در هر دو حالت حس سرخوردگی و تنهایی، درک نشدن و برگشت به نقطه اول را تجربه کردیم.
با این مقدمه شاید پاسخ خانم ارون به ارتباط افسردگی و بسیار حساس بودن کمی بیشتر معنی پیدا کند. اینکه آیا بسیار حساس بودن باعث افسردگی میشود به میزان آگاهی ما از این خصوصیت و نحوه مواجه شدنمان با آن بستگی دارد.
چه وقت بسیار حساس بودن موجب افسردگی میشود؟
بسیار حساس بودن به مفهوم عملکرد قویتر مناطق مختلف مغز و به تبع آن واکنش شدیدتر سیستم عصبی به دادههای حسی است.
آدم بسیار حساس در شرایط زیر ممکن است به افسردگی دچار شود:
۱. اگر کودکی سخت و شرایط خانوادگی پرتنشی داشته است.
۲. در مورد بسیار حساس بودن آگاهی نداشته باشد و هیچ برنامه و دستورالعملی برای نگهداری از خود و عشق ورزی به خود آماده نکرده باشد.
۳. در شرایط و محیطی که برای آدمهای بسیار حساس نامناسب است قرار گرفته باشد، وجود محرکهای خارجی و یا شرایطی که باعث تحریک کمالگرایی، احساس محبوب نبودن، متفاوت بودن و مورد قلدری قرار گرفتن بشود.
۴. سابقه افسردگی در خانواده وجود داشته باشد.
از آنجا که آدم بسیار حساس همه چیز را عمیقتر حس میکند، رفتار خانواده در کودکی و همینطور شرایط خانوادگی می تواند بر سلامت روحی او بسیار موثر باشد. کودک بسیار حساسی که در یک خانواده آرام، امن و حامی پرورش مییابد بزرگسالی بهتری را تجربه می کند.
همینطور آدم بسیار حساسی که نسبت به این خصوصیت خود آگاه است و زندگی را براساس نیازها و مرزگزاریهایش تنظیم کرده باشد کمتر به افسردگی دچار خواهد شد.
چطور بفهمیم که یک آدم بسیار حساس افسرده است؟
برای همه ما آدمهای بسیار حساس حتی با رعایت تمام دستورالعملها و مرزها و حریمها، داشتن وقتی خاموشی کافی برای بازیابی خود باز هم زمانهایی هست که احساساتمان مثبت و در جهت رضایت از زندگی نیست. احساس خیلی بدی داریم، گریه میکنیم، اغراق میکنیم، تعمیم میدهیم. فکر میکنیم دیگر نمیتوانیم به این زندگی ادامه بدهیم. از زمین و زمان متنفریم، فکر میکنیم به سختی تلاش کردهایم و به هیچ کجا نرسیدهایم! زندگی خیلی سخت است!
این فکرها به نظر نشانه افسردگی هستند اما باید دید این احساسات و عواطف بد و منفی چه مدت در ما میمانند، چقدر طول میکشد تا به زندگی عادی و شاد بر میگردیم. برای یک آدم بسیار حساس با تمام برنامه ریزیها و نگهداری از خودش طبیعی است که هر از گاهی از حدودش خارج بشود، زیاد کار کند، خودش را در اولویت قرار ندهد و در معرض محرکهای جسمی و روحی قرار بگیرد و در هم شکسته و فرسوده بشود و این افکار به او هجوم بیاورند. اما این افکار زیاد دوام ندارند و با بازگشت به برنامه متناسب امید و شادی و انرژی مثبت جایگزینشان میشود. آنها میدانند چقدر در دنیای بیرون باشند و چه موقع خود را از محیط جدا کرده به درون بروند و استراحت کنند.
اما آدمهای بسیار حساس افسرده بیشتر مواقع را با این افکار منفی میگذرانند، نمیتوانند به زندگی عادی برگردند و یا به سختی میتوانند. یا مرتب در دنیای بیرون هستند یا ارتباطشان کاملا قطع است.
بنابراین برای تشخیص افسردگی نباید به شدت و عمق احساست بد اکتفا کرد بلکه به وجود و تاثیر این افکار در زمان طولانی باید توجه داشت.
پیام ابتدای این مطلب، به خوبی این موضوع را نشان میدهد که درک نشدن فرد، عدم حمایت و بلکه سوءاستفاده از بسیار حساس بودن او، او را به افسردگی سوق داده است.
بهبودی افسردگی در آدمهای بسیار حساس
در مورد آدمهای بسیار حساس این نکته خوب وجود دارد که به همان اندازه که عمیقا تحت تاثیر محیط منفی قرار میگیرند تحت تاثیر شرایط مثبت هم خواهند بود.
آدم بسیار حساس برای پیشگیری و درمان افسردگی به موارد زیر احتیاج دارد:
۱. آگاهی در مورد برانگیختگی
۲. ابزار برای کاهش و کنترل برانگیختگی ناشی از محیط، افکار و تصورات درونی، جسم شخص، افراد دیگر و حتی عوارض جانبی داروها
۳. شناخت حساسیتهای جسمی فردی و محرکها و راههای کنترل آنها
۴. برنامه مناسب برای بهبود برانگیختگی و کرختی
۵. ابزار برای مدیریت افکار و عواطف
۶. شفقت به خود، پذیرش و قدردانی مزایای بسیار حساس بودن
۷. مرزگزاری صحیح
۸. دوستانی که در مورد بسیار حساس بودن و سبک زندگی آدم بسیار حساس و نیازهایش مطلع باشند.
۹. زمان خاموشی
رعایت این موارد که به تفصیل در مقالات دیگر پناهگاه آمدهاند میتواند از بروز افسردگی در آدم بسیار حساس جلوگیری کند و یا مراحل درمان و بازیابی او از افسردگی را تسریع نماید.
و اما در مورد خودکشی
میدانم که موضوع خوشایندی نیست، اما نوشتن در این مورد شاید موثر باشد. اگر رابین ویلیامز را بیاد داشته باشید کمدینی بود که همیشه میخندید و در عین حال به گفته خودش، درونگرا و ساکت بود و عواطف و انرژی دیگران را جذب میکرد. شنیدن خبر خودکشیاش شوکه کننده بود!
یکی از نتایج افسردگی مضمن و درمان نشده میتواند این باشد که آدم بسیار حساس دیگر نمیخواهد در این دنیا زندگی کند، احساس میکند بدرد نخور و ضعیف است. یا حتی ممکن است به این فکر کند که عزیزانش را آنقدر به زحمت میاندازد که بدون او راحتتر زندگی میکنند.
ادامه این تفکرات شاید باعث برنامهریزی برای خودکشی بشود که خطرناکترین نشانه است (به جز ارتکاب به خودکشی). آدم بسیار حساس به خاطر همدلی با عزیزانش و درک حسی که بعد از او خواهند داشت با یادآوری این موضوع احتمال زیادی دارد از خودکشی صرف نظر کند، به همین دلیل در این مرحله لازم است به سرعت از متخصص و مراکز ویژه کمک گرفته شود. و بعد از بهبود فرد از افسردگی، پیاده کردن موارد نهگانه بالا برای تداوم سلامت روحی و زندگی شاد و پر از امید او ضروریست.
حرف آخر
اگر بسیار حساس هستید، مهمترین نکته این است که خودتان را بپذیرید، در مورد بسیار حساس بودن تا میتوانید مطالعه کنید و بدانید چه مزایایی دارد. دستورالعمل مناسب زندگی آدم بسیار حساس را در زندگیتان پیاده کنید. اگر مورد هجوم افکار شدید منفی قرار گرفتید بدانید که میتوانید با برگشت به برنامه مناسب برای آدم بسیار حساس و یادآوری نقاط قوت و مثبت خودتان را آرام و به مسیر زندگی برگردید. اگر این افکار منفی و سرزشهای درونی ادامه دار شدند و بازگشت به زندگی دشوار شد، حتما این موضوع را با نزدیکانتان مطرح کنید و مشاوره و کمک کارشناسی بگیرید.
اگر در میان نزدیکانتان آدم بسیار حساسی میشناسید، او را همانطور که هست بپذیرید، از او حمایت کنید و برایش گوش شنوا باشید. ممکن است برای بازگشت به زندگی به کمک شما نیاز داشته باشد.
درباره ما
ما یه اجتماع هستیم که تلاش میکنیم درباره آدمهای بسیار حساس مقالههای خوب تهیه کنیم. در انتشارات پناهگاه ما اطلاعات ارزشمندی درباره آدمهای بسیار حساس پیدا خواهید کرد.
منابع:
http://highlysensitiveperson.net/hsp-depression/
https://www.solutionstoallyourproblems.com/highly-sensitive-people-and-depression/
مطلبی دیگر از این انتشارات
من یک آدم بسیار حساس هستم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور سندروم خود ویرانگری در آدمهای بسیار حساس را تشخیص دهیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
راههای توقف چرخهی تنهایی و دلگسستگی